برف پشت پنجره می ساید
به درخت سفید نگاه می کنم
رودریگو ناخن موزون
می کشد بر گیتارش
آوازهای تفاهم آران خوواس
می خروشد
آدیا هنوز ناآرام
اشک می ریزد
بهانه ای برای افسردگیش
و آرتی نوجوان را
که در گورستان هامبورگ
خاک شده ست
دل تنگی می کند
آه مرزانسان
-عدالت جهانی کجاست
آلن پسرم
برف ها را گوله گوله می زند
برتن ودستها ی درختی
که هر شب کنار آن
به تمرکز اندیشه ی
نارنج ها می رسم
خواهرم تلفن می زند
چه نشستی کنارآن درخت
اینجا در سرزمین نیرنگ
از آب گل آلودِ قدرت
ماهی ِ لذت می گیرند
کین های کهنه
نژاد پرستی هزاران سال پیش
در بازیگرانی بنام
باورها ی بشر تازه می شود
بشر- آدم
چه نشستی
انگار دارد دنیا را جنگ
چنگ می زند
نمی دانم چه کنم
توانم کشف مروارید چکامه ها
و نگاره پروانه ها ست
کارم پیشکش
رنگ های امید زرد آبی ست
که بر پرده سبز زندگی
نقش می زند
صبر کن گوشی را نگه دار
آلن می خواهد گوله برفهایش را
در یخدان پنهان کند
برف پشت پنجره می ساید
به درخت سفید نگاه می کنم
رودریگو ناخن موزون
می کشد بر گیتارش
آوازهای تفاهم آران خوواس
چه می خروشد ....
شهلا آقاپور
ژانویه 2009
http://shahlaaghapour.blogspot.com/
یو اکین رودریگواهنگسازوموسیقدان اسپانیایی متولد22 نوامبر 1901 در ساگونتوو مرگ 6 یولی 1999 در مادرید
Das Concierto de Aranjuez ist ein Solokonzert für Gitarre und Orchester von Joaquín Rodrigo (1901–1999). Es wurde im Frühjahr 1939 in Paris komponiert und am 9. November 1940 in Barcelona uraufgeführt.
Joaquín Rodrigo Vidre
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد