logo





شکست در غزه و چشم انداز سیاست عربی رژیم اسلامی

جمهوری اسلامی و سوریه فلسطینی ها را قربانی هدف های سیاسی خود کرده اند
(گفتگوی تلاش با داریوش همایون)

سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۳ فوريه ۲۰۰۹

داریوش همایون

daryoush-homayoun.jpg
تلاش ــ اکنون که جنگ غزه با آتش بس به پايان رسيده است ارزيابی شما از جنگ و پيامد های آن چيست؟

د. ه. ــ آتش بس هنوز کاملا برقرار نشده است و حماس می کوشد با پرتاب موشک های گاهگاهی چنين وانمود کند که جنگ را برده و قدرت آن دست نخورده است. اما اين دور تازه جنگ نيز مانند همه جنگ های شش دهه گذشته اسرائيل و همسايگان عرب ش بی نتيجه قطعی بوده است. باز اسرائيليان در جبهه نظامی پيروز شده اند و در جبهه تبليغاتی شکست خورده اند و باز فلسطينيان سر پا مانده اند و يک جنگ ديگر عقب افتاده اند. پيروزی قطعی، از آن گونه که تا جنگ ويتنام هنجار عمومی جنگ ها می بود در جهان سراسر بهم بسته ما، با تلويزيون هائی که ۲۴ ساعته صحنه های جنگ را به صد ها ميليون خانه می برند نا ممکن شده است. تلويزيون بيش از هر رسانه ديگر، مسائل را در تنگ ترين و برنده ترين صورت خود عرضه می دارد. از سوئی مجالی برای ورود در جزئيات ــ که اصل موضوع است ــ نمی گذارد و از سوی ديگر عواطف توده های انسانی را به بالا ترين درجه بر می انگيزد. در چنين شرايطی جنگ نمی تواند دوره خود را بگذراند و زير فشار شورای امنيت و افکار عمومی نيمه کاره به پايان می رسد. گذشته از اين بردن جنگ گاهی بيش از باختن آن به زيان تبليغاتی برنده است ــ حتا کم تلفات دادن گناهی شمرده می شود. از همين روست که "واکنش بيرون از اندازه" به عنوان فرايافت تازه ای به اصطلاحات نظامی راه يافته است. در دوران کلاسيک جنگ، هيچ کس اعتراض نمی کرد که چرا يک طرف همه نيروی خود را برای بيشترين آسيب به دشمن و کمترين آسيب به خود وارد ميدان کرده است.
آنچه جنگ را از حالت سرراست خود بيرون آورده جمعيت غير نظامی است. از جنگ دوم جهانی به اين سو غير نظاميان نه تنها مستقيما درگير برخورد های نظامی شده اند سهم شان از تلفات نيز بيش از نظاميان بوده است. اين نتيجه ناگزير توسعه تکنولوژی تسليحاتی، و استراتژی جنگ غير منظم است که روند چيره بر درگيری های نظامی شده است. به ويژه که طرف های ناتوان تر می کوشند با به کشتن دادن غير نظاميان خود بهره برداری تبليغاتی کنند. مانند های حماس يا حزب الله لبنان آشکارا کشته شدن شمار هر چه بيشتری از مردم خود را يک عنصر آموزه (دکترين) نظامی خويش گردانيده اند. در جنگ اخير غزه شمار فراوان کشتگان فلسطينی که صد برابر کشتگان اسرائيلی بود به ياری پوشش هيجان انگيز تلويزيونی ورق را به زيان اسرائيل برگرداند. جزئياتی مانند آنکه جنگيان حماس در جامه مردم عادی و در ميان آنها، در خانه ها و کوچه ها و خيابان ها، جنگيدند و کشته شدند و ديگران را سپر بلای خود کردند پاک از نظر ها رفت.

تلاش ــ گزارش هائی می رسد که حماس دارد با کمک جمهوری اسلامی برای دور بعدی آماده می شود. آيا با توجه به قاطع نبودن نتيجه جنگ باز شاهد تکرار چنان صحنه هائی خواهيم بود و از اين جنگ ويران کننده هيچ درسی گرفته نشده است؟

د. ه. ــ در تهران و اورشليم بلا فاصله به بررسی درس هائی که برای دور بعدی می توان گرفت پرداخته اند. در اين هيچ ترديد نيست که حماس شکست بدی خورده است و سپاه پاسداران که وزارت جنگ حماس به شمار می رود در کار فرستادن سلاح های تازه و انديشيدن تاکتيک های موثر تر برای حماس است. اينکه دور بعدی کی و چگونه آغاز شود بستگی به درسی دارد که فلسطينی ها از پيامد های شکست گرفته باشند. حماس تنها از نظر سياسی اشتباه نکرد که به اسرائيل بسجيده و درس های لبنان را به خوبی فرا گرفته بهانه دلخواه ش را داد. از نظر نظامی نيز نيرو های حماس از کاری بيش از پرتاب موشک های پراکنده، هر چند صد ها، از خانه ها و کوچه های پر جمعيت بر نيامدند که گلوله ها و بمب های بلافاصله اسرائيلی را بر محل به دنبال داشت. جنگاوران حماس در آپارتمان های پر از پايدام booby trap به انتظار کشتن و ربودن اسرائيليان نشستند و آنها نيز بجای پيشباز خطر، خانه ها را بر سر هر که در آن بود ويران کردند. رهبران حماس البته جز يکی دو تن تا همين چند روزه در بيمارستان ها پناه گرفته بودند.
کمک مالی حماس به ساکنان بيست و چند هزار خانه ای که ويران شده يا آسيب ديده است عامل ديگری خواهد بود. در لبنان يک سال و نيم پيش حزب الله به هر صاحب خانه ويران شده ۱۲ هزار دلار اسکناس بسته بندی شده نو که به فوريت از تهران رسيده بود داد و کمک صد ها ميليون دلاری بعدی رژيم تهران برای باز سازی محله های شيعيان به کار افتاد. اين بار حماس نتوانسته است از آن پول ها به کسی بدهد. باز سازی غزه نيز در گرو توافق با اسرائيل است زيرا عملا هر کيسه سيمان آن می بايد از اسرائيل بيايد. هر چه هم در تهران بخواهند تا واپسين فلسطينی با اسرائيل بجنگند در غزه کمتر گرايشی به تکرار آن سه هفته ی دريافت ضربات پياپی می توان ديد.
اگر دور ديگری در کار باشد کشتگان و آسيب های جنگ سه هفته را می بايد ضرب در ده و بيشتر کرد. جمهوری اسلامی تصميم دارد موشک های فجر به حماس بدهد که تا تل اويو را خواهد پوشاند و به خوبی می توان پاسخ اسرائيل را پيش بينی کرد. دور تازه اساسا جنگی با غير نظاميان خواهد بود. حماس خواهد کوشيد غير نظاميان بيشتری را از اسرائيليان بکشد و شمار بيشتری فلسطينی را به دم ماشين جنگی اسرائيل بدهد.

تلاش ــ با اين ترتيب آيا باز هم می توان گفت که جنگ در غزه بر رويهم باعث تغييرات مهمی نشده است؟

د. ه. ــ جنگ نمی تواند بی پيامد هائی باشد. در معادله اسرائيل- فلسطين اين جنگ موازنه نيرو ها را ميان اسرائيل و اعراب تا اندازه قابل ملاحظه ای عوض کرده است. اين تغييرات را می توان به اين ترتيب آورد:
الف ــ دست اسرائيل به زيان حماس، جمهوری اسلامی، سوريه و حزب الله نيرومند تر شده است. حماس با چند صد سرباز کشته، ويرانه همه ساختار حکومتی خود، توده جمعيتی که هر روز بيشتر خواهد پرسيد که بر هم زدن آتش بس چه ضرورتی می داشت روبرو ست؛ و به هيچ هدف خود نرسيده است. نه محاصره غزه پايان يافته، نه آسيبی به ارتش اسرائيل زده، نه موشک های ش به آماج مهمی خورده اند.
ب – جبهه شکاف افتاده کشور های عرب شکاف ژرف تری برداشته است. کنفرانس قطر با شرکت جمهوری اسلامی و اقليتی از کشور های عربی مصر و عربستان سعودی و اردن را از حماس دور تر ساخته است. آنها اکنون بيش از مصالح حماس نگران افزايش نفوذ رژيم اسلامی در دنيای عرب هستند.
پ ــ مانند حزب الله پس از جنگ ۲۰۰۷ جنوب لبنان، حماس از اين پس می بايد درجه ای از مداخله بين المللی را بر منطقه ای که عملا در اختيار آن بود تحمل کند. در گذشته حماس در گذرگاه رفاح در مرز مصر و غزه با مصريانی سر و کار می داشت که هم هوادار ش بودند و هم با گرفتن رشوه همه کار می کردند. با باز شدن پای امريکائيان و اروپائيان به صورت کمک های فنی برای جلوگيری از تونل هائی که شريان حياتی حماس است و بيدار شدن مصريان بر خطر روزافزون يک حکومت جهادی در همسايگی شان، قاچاق سلاح های سپاه پاسداران به دشواری های بيشتری برخواهد خورد.

تلاش ــ در آخرين مصاحبه تلاش گفتهايد، پايان دادن به جنگ صد ساله اسرائيل و فلسطينی ها به اين زودی از هيچ قدرتی ساخته نيست. آيا به اين دليل است که عوامل درگير در اين جنگ تنها فلسطينی ها و اسرائيلی ها نيستند و مداخله گران هر يک به فراخور منافع خود، آن را به ابزاری برای خدمت به اين منافع بدل کرده اند، از جمله در جهت کسب موقعيت به عنوان رهبر منطقه خاورميانه و اگر شد رهبری جهان اسلام در جبهه فلسطينی آن؟

د.ه. ــ فلسطينيان از همان نخستين روز، اختيار خود را به ديگران دادند. در ۱۹۴۸ به دنبال رای شورای امنيت به بخش کردن فلسطين ميان يهوديان و فلسطينيان، همسايگان عرب، همگروه به کشور نوپای اسرائيل هجوم آوردند و سهم فلسطينيان از سرزمين بخش شده بسيار کمتر شد. در ۱۹۶۷ باز آن همسايگان با اسرائيل وارد جنگ شدند و سرتاسر فلسطين عرب از دست رفت. از آن پس نيز سوريه و بدنبال آن جمهوری اسلامی، رهبران فلسطينی را بازيچه سياست های خود کرده اند. سوريه می خواهد گولان را پس بگيرد و جمهوری اسلامی در پی برگرداندن توجه از برنامه اتمی است و فلسطينی ها قربانی می شوند.
در حال حاضر جمهوری اسلامی بزرگ ترين مسئوليت را دارد. حماس با سلاح و پولی که از جمهوری اسلامی می گيرد تنها توانسته است بدبختی ۵/۱ ميليون مردم غزه را شدت بخشد. هر کشته فلسطينی هديه ای است که به آخوند ها داده می شود.

تلاش ـ هرچند جهان اسلام بسيار گسترده تر و رنگارنگ تر از منطقه خاورميانه است اما شگفت آور است که کانون داعيه رهبری اين جهان در اين منطقه متمرکز است. چرا حکومت اسلامی تصور می کند که در „بازی با کارت فلسطين برای جلب توده های عرب“ و برای کسب موقعيت رهبری شانس بيشتری از رهبران عرب منطقه دارد؟ توده های عرب شايد از دشمنی رژيم اسلامی با آمريکا استقبال کنند، اما در ستيز با غير عربها تاکنون بدنبال رهبران عرب افتاده اند، از عبدالناصر گرفته تا عرفات و صدام و بن لادن.

د. ه. ــ نامهربانی متقابل ايرانيان و عرب ها به گذشته های دور بر می گردد و امروز بکلی بی معنی و نا شايست است. رژيم آخوندی هر چه هم کاتوليک تر از پاپ باشد نخواهد توانست آن را برطرف سازد. اما اهميت مرکزی خاور ميانه در جهان اسلام ــ جهان اسلام ديگر معنی عملی ندارد ــ يا به عبارت بهتر در ميان کشور های مسلمان، به موقعيت جغرافيائی آن در اين جهان اروپا محور و به ويژه منابع نفتی بر می گردد. هر دو اين مايه های اهميت در فرسايش است. محور جهان رو به آسيای خاوری می چرخد. اقيانوس آرام جای اقيانوس اطلس را می گيرد؛ و ما در بيست ساله پايانی برتری نفت هستيم. پر جمعيت ترين کشور های مسلمان در خاور آسيا هستند و هم اکنون نيز به خاور ميانه عربی بستگی ندارند.
سياست عربی جمهوری اسلامی چندان بيش از سودمندی های موقت برای آن نخواهد داشت. عرب ها چيزی ندارند که به ما عرضه دارند. رابطه با کشور های عربی هرگز ژرفای فرهنگی و اقتصادی پيدا نخواهد کرد. ايرانيان حتا پس از چرخش محوری به آسيای خاوری، اروپا محور خواهند ماند. عرب مآبی و عربزدگی جمهوری اسلامی ايرانيان را از عرب ها باز هم دور تر می کند.

تلاش ـ حکومت اسلامی به نسبت سرمايه ای که برای دامن زدن به دشمنی با اسرائيل و آمريکا روی نيرو های راديکال عربی صرف کرده است، نه تنها در تثبيت و اعمال رهبری موفق نبوده است، بلکه برعکس رقبا و رژيم های عرب را شديداً به وحشت انداخته و زمينه ی پيدايش جبهه سختی از آنها بر عليه ايران را فراهم نموده است که شما از آن به عنوان سياست غير مسئولانه رژيم ياد می کنيد. آيا وجود چنين جبهه ای بر عليه ايران می تواند خطر جدی باشد؟

د. ه. ــ جمهوری اسلامی همان گونه که اشاره کرده ايد توانسته است يک جبهه سنی نيرومند بر ضد ايران بوجود آورد. در خود ايران نيز مرز نشينان سنی ايران بر اثر سرکوبگری مذهبی حکومت آخوندی از ملت خويش دور تر می افتند ــ درست همان بلائی که صفويان بر سر ايران آوردند. اينکه آنها چه اندازه خطرناک خواهند بود بستگی به دشواری های درونی و بيرونی شان دارد که روزافزون است. با اينهمه نمی بايد از اقدامات آنها در ميان گروهی از عرب زبانان ايران غافل ماند.

تلاش ـ شکستن صف رژيم های عرب سياستی است که جمهوری اسلامی در جريان جنگ غزه دنبال نمود. از جمله سرهم نمودن جبهه ای از چند کشور عربی نظير سوريه و قطر در مقابل مصر، عربستان سعودی و اردن ـ پس از کمک های فراوان به سوريه امروز به قطر وعده داده می شود که در صورت همکاری با ايران می تواند „محوريت“ را از ساير عربها ربوده و به خود منتقل نمايد! امير کويت و برخی از روزنامه های عربی نسبت به مؤثر افتادن اين سياست در از هم پاشيدن اتحاد عرب هشدار داده اند و کارشناسان سايت های خبری وابسته به حکومت اسلام اين هشدارها را نشانه قدرت رژيم در منطقه و درستی چنين سياستی جلوه می دهند. اساساً „ديپلماسی“ بر محور برهم زدن اتحاد هائی که بر عليه ايران ايجاد می شود، تا کجا می تواند به جمهوری اسلامی کمک کند؟ نقطه کور چنين سياستی کجاست؟

د. ه. ــ جمهوری اسلامی با وضع اقتصادی و اجتماعی رو به نشيب ايران جز چنين ابزاری برای در دست گرفتن رهبری خاور ميانه ندارد. حتی سلاح اتمی آن برتری پايداری نخواهد آورد ــ حد اکثر تا قدرت اتمی خاور ميانه ای بعدی. هشدار امير کويت بی موضوع است. اتحاديه عرب جز پيکر نيمه جانی نيست و هر گرد همائی سران و رهبران آن شکست تازه ای است. آنچه ديپلماسی جمهوری اسلامی از آن بر آمده بيش از همه در سويه تقويت سياست اسرائيل بوده است. پاره ای مهم ترين کشور های عربی اکنون اولويت را به مبارزه با جمهوری اسلامی می دهند.

تلاش ـ به موازات چنين سياستی ما در ايران و در ميان مردم شاهد رشد احساسات ضد عربی شديدی هستيم که در رسانه های خبری ــ از زبان مردم ــ به آن دامن زده شده و تبليغ می شود. از سوی ديگر هستند کسانی که در نگاه به نظرات شما در مورد „بالا کشيدن ملت از گودال فرهنگی و سياسی خاورميانه“ همان روحيه ضد عربی ايرانی را می بينند. تفاوت در کجاست؟

د. ه. ــ کدام ايرانی است که بتواند تصوير کودکان کارتن خواب ايرانی را در کنار فيلم حزب اللهی لبنانی تحمل کند که با چهره خندان دسته اسکناس ۱۲۰۰۰ دلاری را تنها برای پرداخت اجاره اش، از مامور لبنانی جمهوری اسلامی می گيرد. موضوع احساسات ضد عربی نيست. ولی مردم حق دارند دهنده و گيرنده پول ها هر دو را تجاوز کاران به حق خود بشمارند. آن آخوند پيشنماز که در خطبه روز جمعه اش می گويد ما می بايست همان کار سپاهيان اسلام را (در حمله به ايران ساسانی) با خانواده کارکنان رژيم پادشاهی می کرديم جز يادآوری آن دوران خونبار ننگ آور به مردم چه می کند؟ ايرانيان دشمنی با اعراب ندارند. اين رژيم است که همه جا تخم دشمنی می پراکند.
در باره بالا کشيدن اين ملت از گودال فرهنگی و سياسی خاور ميانه، من نه تنها به عرب ها بلکه به ويژه به آن بخشی از فرهنگ و سياست ايران نظر دارم که در همان گودال است. ولی بيائيم خاور ميانه را بی هيچ پيشداوری نگاه کنيم. جز گودال فرهنگی و سياسی، گويا ترين نمونه اش همين حکومتی که به نام ارزش های اصيل (خاور ميانه ای) بر خود تحميل کرده ايم، چه نامی بر آن می توان گذاشت؟

تلاش ـ با سپاس از شما


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

فاجعه ادامه دارد
مهستا کرمانی
2009-02-06 11:46:10
با سلام به عصر جدید
بد نیست نظر سنجی های تهیه
شده در اورشلیم را ملاحظه فرمائیدتا عمق فاجعه درک شود.

Poll no. 67_January 2009

Press Release
A public opinion poll conducted by Jerusalem Media & Communications Center
Rise in popularity of Hamas’ leaders and government with decline in popularity of Fatah
The Palestinian public prefers resistance over negotiations
The majority believes that US President Obama won’t bring change; however, a small
ratio still feels optimistic
Turkey, Venezuela, Iran and Hezbollah are the most popular regional parties
A majority supports international supervision over the process of Gaza reconstruction
Fatah and Hamas
The results of the public opinion poll conducted by the Jerusalem Media and Communications
Center (JMCC) during the period 29-31 January, 2009 show that the majority of respondents
(46.7%) believes that Hamas came out of the war victorious compared with only 9.8% who said
that Israel won the war. Over one-third, 37.4%, said that neither side achieved victory in this
war.
A striking finding in this field poll is the disparity between opinions in the West Bank and
opinions in the Gaza Strip on most of the issues tackled in the poll. For example, 53.3% of
respondents in the West Bank believe that Hamas won in the recent war, while 35.2% of
respondents in Gaza Strip felt the same.
The poll, with a random sample of 1,198 respondents, found a rise in the popularity of the
Hamas movement – especially in the West Bank – and the popularity of its leaders and
government in Gaza Strip alongside a decline in the popularity of the Fatah movement and its
leaders and government in the West Bank.
Jerusalem Office
Tel.: +972-2-532 83 98
Fax: +972-2-581 96 65
Email: info@fespal.org
Web: www.fespal.org
POBox: 25047 Jerusalem
Tel: 02-2976555
Fax: 02-2976557
Email: poll@jmcc.org
Website: www.jmcc.org
Palestinians’ opinions after the Gaza War
Page 2
When asked if PLC elections were held today, the percentage of those who would vote for
Hamas rose to 28.6% in this poll compared with 19.3% last April. On the other hand, the
popularity of Fatah Movement declined from 34% last April to 27.9% in this poll.
This change was also reflected in the level of public trust in the two movements. Trust in Hamas
rose from 16.6% last November to 27.7% in this poll. With regards to Fatah, popular trust in the
movement declined from 31.3% to 26% in the same period. It is clear from the poll that the rise
in Hamas’ popularity is due to an increase in its popularity in the West Bank – it rose from
12.8% last November to 26.5% in this poll.
This same trend applies to public trust in leading figures. The percentage of those who trust
discharged PM Ismail Hanieh went up from 12.8% last October to 21.1% in this poll; this is due
to a rise in his popularity in the West Bank from 9.2% to 18.5%. Trust in President Mahmoud
Abbas went down from 15.5% last October to 13.4% in this poll.
The percentage of respondents who believe that the performance of the government of Fayyad
is better than the performance of Hanieh’s government declined from 36% last April to 26.9% in
this poll, while those who believe that the performance of Fayyad’s government is worse than
Hanieh’s government rose from 29.1% to 40.7%.
The military operations and negotiations
This JMCC poll found that Israel’s war on Gaza contributed to an increase in support for military
action against Israel. The percentage of respondents who believe that locally-made rockets help
achieve the Palestinian national goals rose from 39.3% last April to 50.8% in this poll, with a
decrease in the percentage of respondents who believe that the rockets harm national interests
from 35.7% last April to 20.8% in this poll.
In the same trend, the percentage of those who support military operations against Israel targets
as an appropriate response under the current political conditions increased from 49.5% last
April to 53.5% in this poll. Moreover, this poll found that the percentage of supporters of
bombing operations against Israeli civilians increased from 50.7% to 55.4% for the same period.
According to the JMCC poll results, the war led to an increase in the percentage of those who
oppose peace negotiations. Nearly 41% (40.9%) of respondents polled opposed peace
negotiations compared with 34.7% in a JMCC poll conducted last November.
International positions
The war on Gaza contributed to a rise in popularity of several leaders and countries who
adopted positions against Israel, and the organizations that played a humanitarian role. Turkey
won satisfaction from the highest percentage of Palestinians (89.6%), followed by Venezuela
(80.6%), the International Committee of the Red Cross (79.8%); UNRWA (at fourth place with
78.6% of respondents satisfied), followed by Qatar (68.3%), Hezbollah (66.9%), the Muslim
Brotherhood Movement (57.6%) and Iran (55.9%).
On the other hand, respondents’ satisfaction with the positions of countries that sided more with
Israel during the war was very minimal. The United States received the satisfaction of 2.8% of
respondents, followed by Britain (10.4%), then Germany (14.4%). France was the western
country that received the satisfaction of the greatest percentage of respondents (at 21.5%).
Egypt received the satisfaction of 35.1% of respondents, while Jordan enjoyed a satisfaction
level of 41.7%.
Palestinians’ opinions after the Gaza War
Page 3
In spite of this, the new US administration, headed by Barack Obama, injected some optimism
into Palestinian public opinion. Although almost half of the respondents (48.2%) said that
Obama’s election as president of the United States won’t make any difference in the chances of
achieving a solution to the Arab-Israeli conflict, 28.1% said they are more optimistic about
solving the conflict (this is the highest percentage ever received by a US president in JMCC
polls) while a ratio of 18.9% said they feel more pessimistic.
Palestinians also weighed in on the party most preferred to assume the process of Gaza
reconstruction after the war on Gaza. A majority of 30.6% said they prefer an international
mechanism under UN supervision to assume this task; the second choice was for a national
unity government to assume the task (27.2%) while 23.2% prefer that the government of Hamas
assume the task and a minority of 13.7% said they prefer the Palestinian Authority to assume
the task of Gaza reconstruction.
Background
Sixty researchers from Jerusalem Media and Communication Center one-third of them from
Gaza Strip, participated in this poll. They conducted direct face-to-face interviews with
respondents. The researchers reached all regions in Gaza Strip. It was found that around 70%
of the regions visited by the researchers suffered direct damage as a result of the Israeli
operations, including Rafah, Abasan, Tuffah Quarter, Zaitoun Quarter and many other areas.
Palestinians’ opinions after the Gaza War
Page 4
Methodology:
A random sample of 1198 people over the

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد