logo





۴ فصل

يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷ - ۲۵ ژانويه ۲۰۰۹

بیژن باران

bijan-baran.jpg
در گذر فصول برابر منی-
بوم ابریشم برف، تار تعلیق تماشای زمین
گلبرگهای سفید و صورتی در نسیم
الوان میوه های پرآب افتند بخاک
مرگ برگ با رگ خشگ در باد

من در خیال خود با خاطرات.
تو حایل من و شعر.
تنها با تو حلول کنم به دنیای شعر.
دستم بگیر، سائل عشقم، طالب هر ۲ یتان
با تو به آن رسم؛ بی تو از آن دور.
با آن به تو آیم؛ بی آن منم مهجور.
گویی که تو منی، بیرون زمن ولی با منی.
این تو که ای؟ - عشق، شعر، شعور؟
این من که ام؟ سایه، سراب دور.
مطلق لانهایه سرمدی
شعرم تویی، ازل تا ابد- شعار و شعور، هم.

دستم دراز-
در تب لرز چانه شب
نزدیک ارتعاش مخمل شیطنت بنا گوش
زیر آبشار ابریشم شبق فرق فوق،
پرستش سجده صعود شکیل پیشانی
سایش انگشت، ستایش پوست، لمس سواد انحنا
بر بال باز پرستوی خط طلب لب بالا
در طرح تاتار گونه ها
یاقوت خوشه لبها
بر آلاچیق رایحه و یاس
قوی گلو و پستوی تارهای صوت
شمال تپش توحید قفس سینه و جذبه
محدب لیمو لیموی معطر، مقعر طراوت لاله عباسی مادون
شرم پروانه سیاه لرزان منتظر
با قوس اغمای قول قبولی
تنظیم ثانیه های صداقت حدت وحدت

تو نور منی
سپیده ی سحری
عدل ظهر عطش
چشم نیملای ارغوان غروب
حرص و حیای شراب شبی

ای پیله ی نور و نرمی
وقت خوب نجوا و لمس گرمی
انحنای مطبوع اعتماد و خرمی
دمای تناوب صراحت محاصره
نی نمور خلسه کام مکث شیپور شب
تری برجستگی خم ِ ُخمار و ُخرد
نبض تپنده دم داغ عمق

ای آسمان پرالماس لمس ستارگان التماس خیال
لبریز باغ پر گل و میوه وصال
ابریشم قالی نقوش باستانی کمال
تماس تن من، تمرکز تصاحب جمال.

از داغ یاد تو، زوج شمع دیده ام مذاب
سرخ تپنده دلم کباب
خیال رسیدنت سراب
کاخ امل و آرزو، خراب
۱۲۰۱۰۵
http://bejanbaran.blogfa.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد