این عنوان روی دوتا بنر زرد رنگ در گورستان خاوران علم شده بود! بنرها جدید بودند. هفته قبل جمعه که به خاوران رفته بودیم از آن ها خبری نبود، درحالی که حتی اداره برق و تلفن هم قبل از تخریب و کندن محل، بنرهایشان را در محل مورد نظر نصب می کنند. اینجا که گورستان است و به جز قسمت اعدامیان سال 67 که دسته جمعی خاک شده اند بقیه قبرها همه شماره دارند. شماره هایی که بعد از اعدام برادران، شوهران، فرزندان و پدرانمان از طرف دادستانی به ما اعلام شده است. آنها خاک را زیر و رو کرده اند. هیچ سنگ قبری وجود ندارد. همه خرد شده اند. بخش هایی خاک برداری شده و قسمت های دیگر خاک اضافه کرده اند. تمامی فضای گورستان را نهال کاشته اند. نهال های کاج و درخت هایی لرزان و باریک که هنوز نمی شود تشخیص داد چه هستند. آن قدر لاغر و نازک که نمی شد اسمی را روی تنهاش حک کرد. فکری که قبل از رفتن به خاوران به ذهنم رسیده بود. گرچه از آن راضی هم نبودم. درخت بیچاره چه گناهی کرده است!
بله خاوران را تخریب کرده اند، سنگ ها را شکسته اند و خاک را زیر و رو کرده اند، یک شبه. بدون این که به یک نفر از خانواده ها اطلاع دهند. بدون اطلاع قبلی، بدون اینکه جایی اعلام کنند. می توانند آنجا پارکی بزرگ بسازند، جنگلی سرسبز، اما گورستان خاوران را بدون اطلاع خانواده ها و علیرغم میل آن ها تخریب کرده اند و به جایش درخت کاشته اند. و یک هفته بعد از اعتراضات خانواده ها و انعکاس آن در رسانه های اینترنتی برای توجیه کارشان دو بنر زرد رنگ را گذاشته اند. می خواهند آن جا را ساماندهی کنند، اما به هزینه ی تخریب قبرهای عزیزان ما. و قرار است گورستان اقلیتهای مذهبی باشد! شاید هم فکر کردهاند اگر مجبور شوند نگهش دارند آن را ضمیمه قبرستان بهائی ها کنند که چسبیده به خاوران است.
امروز به خاوران رفتیم. تعداد خیلی زیاد نبود. مادران هنوز بی تابی می کردند. زبان گرفته بودند و اشک همه را درآوردند. گل هایی را که برده بودیم روی زمین وروی درختان پخش کردیم. یکی دوتا مامور و یک ماشین پلیس آن جا بود. اما کسی مزاحم ما نشد. گرچه گوش ایستاده بودند که ما چه می گوئیم. و یکی از ماموران در اعتراض یکی از مادران گفت:«اصلا معلوم نیست این جا گورستان باشد! معلوم نیست کسی را اینجا خاک کرده باشند!»
امضا محفوظ
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد