logo





سفر با عشق

دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۳ فوريه ۲۰۱۲

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
برای شما که همیشه عاشق اید و دلاور

سبو یکسو وُ ساغر سوی دیگر
من وُ دل مستِ مست افتاده بَر در
گهی او دستِ من، گه دستِ من او،
بگیریم وُ بلغزیم باز در بَر
سبو رقصان وُ سازوُبرگ در دست
هنوزم جرعه می ریزد به ساغر
زمین بیگانه با ما آسمان هم
همه گردنده زیرِ پا وُ هم سر
چه کس گوید که مِهر از خانه مان رفت
ندارد او چو ما این باده در پَر
به پروازیم وُ شاد وُ روشنِ از عشق
جهان را دیده زیرِ پَر مصوّر
هر آن کس را که عشق آمد ندا داد
وزان گردد به جانش شوقِ آذر
چنین پرواز خوش باشد دلی را
که بی پَر را پریدن شد میسّر
چنان عشقی زمینی دلکش آید
سُرُور از او، بُوَد پیوسته سَروَر
لباسِ سبز در بر دارد این عشق
بخندد زیرِ باران غنچه ی تر
همه روز وُ شب اش فرخنده بادا
که نشناسد دگر او نقشِ مضطر
جهان را خانه وُ همخانه دیدن
کواکب بسته بر گردن چو گوهر
ازین گشت وُ گذارِ گُلشنِ عشق
من وُ دل از فروغش گشته پُر فر
همه هستی همین عشق ست وُ دیگر
نباشد رهبری از عشق خوشتر
توان تابنده بود از شورِ بودن
توان رخشنده شد چون تفته اخگر
توان از باده ی احساسِ انسان
چنین توفنده از آتش منوّر
من وُ او سوزَد اینجا «ما» برآید
جهان را روشنی بخشد چو اختر
فگار وُ گُرم وُ زنگارت بشوید
سفر با عشق گر گردد مکرّر
دلی چون عاشق آمد مستِ مست ست
جهان از مستی اش باشد معطر
گُلی در دل شکوفد رنگِ آتش
ز منشورش فروزان هر چه منظر
بیا با عشق پرواز آزمون کُن
سفر با عشق می شاید سراسر
تو را گر دست گیرد مِهرِ انسان
تو از عشقی وُ با عشقی برابر
چو بازآیی وُ دل را دیده خندان
تویی از سنجشِ اندیشه برتر
بیا عاشق شو از باران بیاموز
که در هر دانه دانش دارد وُ بَر
بیا وُ حالِ این دوران دگر کُن
بخوان از عشق وُ زیبا شو به دفتر
ــــــــــــ
گُرم = دلتنگی
- ایزد سپندارمزگان = فرشته ی نگهبانِ زنان، روزِ مهر ورزان 29 بهمن؛ «سن والنتین» 25 بهمن، 14 فوریه
2012 / 2 / 13
http://rezabishetab.blogfa.com‍

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد