رژیم جمهوری اسلامی ایران از روز نخست با کشتار و سرکوب شکل گرفت و با جنایت و خون ریزی به حیات خود ادامه داد. این رژیم با اعدام وزرا و ارتشیان شاه در بالای پشت بام مدرسه علوی آغاز کرد، سپس به کشتار مردم کردستان دست زد، بهایی ها را به وحشیانه ترین وجه سرکوب و اعدام کرد، و بعد به دستگیری و اعدام اعضا و هواداران گروه های سیاسی پرداخت. هر روز که از عمر این رژیم گذشت، با فریاد "دشمن، دشمن" و به بهانه "مبارزه با ضد انقلابیون " و سرکوب "جاسوسان آمریکا و اسرائیل" عده ای به زندان افتادند، عده ای شکنجه شدند و بقیه به چوبه های دار سپرده شدند. به بهانه جنگ و دفاع از مرزهای کشور، دسته دسته جوانان و نوجوانان ایران را به جلوی تانکها و به روی مین ها فرستادند، تا بی کفایتی و بی لیاقتی خود در طرح و اجرای استراتژی های جنگی را با دیوار گوشتی جبران کنند. از جنگ که فارغ شدند، بیش از ۵۰۰۰ زندانی سیاسی را به چوبه های دار سپردند تا برای مدتی خیال خود را از داشتن هر گونه مخالفی راحت کنند. هنوز از دفن اجساد این جان باخته گان در گورهای دسته جمعی فارغ نشده بودند که به کشتار قاچاقچیان خرده پا روی آوردند. در حالی که سپاه مسئولیت تولید و پخش مواد مخدر را به عهده گرفته بود و میلیونها دلار سود این تجارت خانمان سوز را به جیب خود می ریخت، عده ای جوان بیکار و بی پول را که از روی ناچاری به خرده فروشی مواد مخدر روی آورده بودند، در میدان های شهرها، و بر روی جرثقیل ها به دار کشیدند. دانشجویان را سرکوب کردند و کوی دانشگاه را به خاک و خون کشیدند. جواب مردمی را که به خیابان ها آمده و می پرسیدند "رای من کجاست" با باتوم و سرب داغ دادند. کم کم دایره این سرکوب ها به نور چشمی های رژیم و وزرا و وکلای دوره های قبل هم کشید. کسانی که تا دیروز خود در جنایت های رژیم سهیم بودند، به پشت میله های زندان افتادند و با مشت و لگد و انفرادی و توهین و افترا از آنها پذیرایی شد. خیلی از نورچشمی های سابق هم به ناچار از کشور خارج شده و در کشور های غربی پناه گرفتند. روزنامه نگاران و وبلاگ نویسها را دستگیرکرده برای آنان احکام اعدام صادر کردند. خانواده هایی را که به کشته و دستگیر شدن فرزندانشان اعتراض می کردند، به بیدادگاه های خود فرا خواندند و برای آنان احکام زندان صادر کردند. راهی که این رژیم می پیماید، راهی است که همه رژیم های استبدادی آن را طی کرده اند و پایان آن دره سقوط است. اگر فشار و سرکوب تضمین کننده برقراری یک رژیم بود، هنوز آمریکا و ده ها کشور دیگر مستعمره انگلستان بودند، نصف آفریقا زیر سلطه فرانسه بود، شوروی از هم نمی پاشید، و بهار عربی به ثمر نمی نشست. این رژیم هم به زودی رفتنی است.
ما حامیان مادران عزادار ایران در لس آنجلس، این شنبه نیز)۴ماه فوریه)، چون شنبههای گذشته، در محل گرد هم آئی همیشگی خود، اسکله ی شهر سانتامونیکا، تقاطع خیابان کلرادو و بلوار اوشن، از ساعت یک تا پنج بعد از ظهر جمع می شویم تا با برپائی نمایشگاهی از جنایتهای جمهوری اسلامی، نمایش فیلمهای تظاهرات و مقاومت مردم ایران و پخش اخبار مربوط به اعدامهای اخیر و احکام جابرانه و قرون وسطائی که بطور روزانه از طرف بیدادگاههای رژیم خونخوار جمهوری اسلامی علیه ی آزادیخواهان وطن ما صادر میشود، رهگذران را درجریان آخرین جنایات مافیای مذهبی حاکم بر ایران قرار دهیم.
به امید همراهی شما!
حامیان مادران عزادار ایران در لس آنجلس
٭ گروه حامیان مادران عزادار ایران در لس آنجلس هیچ شعبه دیگری در این شهر ندارد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد