logo





دکتر مایکل کافمن

چرا (بعضی) مردان هنوز از فمینیسم می ترسند؟

ترجمه نریمان رحیمی

جمعه ۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۲۷ ژانويه ۲۰۱۲

موضوع عجیب اینجاست: بسیاری از مردان بخاطر این از فمینیسم وحشت دارند که می ترسند خودشان "مرد واقعی" نباشند. درباره ی این موضوع زیاد نوشته ام. من این را "تجربیات متناقض مردان از قدرت" نام گذاشته ام. این به معنی آن است که آنگونه که ما جوامع مردسالارانه را پایه گذاشته ایم، از یک سو برای مردان قدرت و امتیاز می آورد و از سوی دیگر به منبعی برای درد و رنج خود مردان تبدیل می شود.
مدرسه فمینیستی: سخت بر این باورم که مردان هم نفع فراوانی از فمینیسم عایدشان می شود. این موضوعی بوده که طی سی سال گذشته بطور عمومی درباره ی آن گفته و یا نوشته ام و یکی از آخرین کارهایم کتاب "راهنمای مردان درباره ی فمینیسم"* است که همراه با مایکل کیممل نوشته ایم. در اینجا نیز می خواهم به این موضوع بپردازم که چرا برخی از مردان هنوز از فمینیسم می ترسند؟

دلیل اول: وا دادن در برابر چالش ها کار سختی است

بگذارید با موضوع مستقیما رو در رو شویم. شما نمی توانید بدون شکستن تخم مرغ ها املت درست کنید. در موضوعی که به ما مربوط می شود تخم مرغ ها آن شکل هایی از قدرت و امتیازها هستند که مردان بطور سنتی از آن برخوردار شده اند:

- در گذشته ما مردان برای دستیابی به بیشتر مشاغل مجبور بودیم که فقط با نیمی از جامعه ی بشری رقابت کنیم. امروزه ما مردان مجبوریم با کل افراد جامعه – از زن و مرد- رقابت کنیم.

- شب پس از ساعت های کار، ما مردان می توانستیم به سادگی استراحت کنیم، با رفقایمان بیرون برویم و یا به موقعیت کاری مان، به ورزش و یا سرگرمی های مورد علاقه مان بپردازیم. در همان حال همسران ما (حتی اگر در بیرون خانه هم شاغل بودند) سرپرستی بچه ها و بیشتر کارهای خانه را انجام می دادند. امروزه، از ما مردان انتظار می رود که سهم خودمان را در بچه داری و کارهای خانه کاملا ادا کنیم.

- سابق بر این بعضی محل های کار، خیلی رک و راست، مانند رختکن برای زنان شده بودند. امروزه، با به چالش کشیده شدن رفتارهای تبعیض آمیز جنسی و سکسیستی، دیگر مثل سابق محل کار، محل تفریح برای بعضی از مردان نیست.

- بدون در نظر گرفتن توانایی های مان، امروزه جامعه بطور خودکار برای همه ی ما ارزش قائل است. در گذشته، بعضی ادیان می گفتند که ما مردان به خدا نزدیکتریم. بطور خودکار به ما مردان بعنوان انسان های قویتر، با عقل و هوش بیشتر که شایسته ی رهبری کردن هستیم نگاه می شد.

- در روابط مان با دیگران، ما مردان کسانی بودیم که برای مان غذا پخته می شد، برای مان خرید می شد، محل زندگی و کارمان تمیز می شد و از نظر روحی موجبات آسایش مان فراهم می شد.

- در رابطه مان با زنان اگر با آنها صمیمی و نزدیک بودیم، این ما مردان بودیم که قدرت کامجویی جنسی را داشتیم. امروزه، ما می توانیم برای چیزهایی که تا دیروز حق طبیعی مردانه تلقی می شد، حتی به زندان بیافتیم.

- در برخی خانواده ها و در روابط با دیگران، ما مردان تصمیم گیران نهایی بودیم. امروزه ما باید قدرت تصمیم گیری را با زنان تقسیم کنیم.

به عبارت دیگر، بعضی از مردان بخاطر به چالش کشیده شدن قدرت و امتیازهای مردانه، از فمینیسم در هراس اند. قدرت و امتیازهایی که آن نیمه ی دیگر نوع انسان، زنان، حدود هشت هزار سال پیش از دست شان گرفته شد. برای این دسته مردان، وا دادن در برابر چالش ها کار سختی است.

دلیل دوم: مرد بودن کار سختی است

موضوع عجیب اینجاست: بسیاری از مردان بخاطر این از فمینیسم وحشت دارند که می ترسند خودشان "مرد واقعی" نباشند. درباره ی این موضوع زیاد نوشته ام. من این را "تجربیات متناقض مردان از قدرت" نام گذاشته ام. این به معنی آن است که آنگونه که ما جوامع مردسالارانه را پایه گذاشته ایم، از یک سو برای مردان قدرت و امتیاز می آورد و از سوی دیگر به منبعی برای درد و رنج خود مردان تبدیل می شود.

یکی از منابع این درد و رنج، ایده آل های ناممکن و دست نیافتنی است که برای مردانگی قائل شده ایم. خودتان حتما مثال هایش را می دانید: همیشه پر قدرت، شجاع و نترس، همه چیز را زیر کنترل داشتن و غیره و غیره. بدیهی است که هیچ مردی نمی تواند با دست یافتن به این ایده آل ها زندگی کند، ولی تا امروز که این شکل بلامنازع مردسالارانه را در جامعه داشته ایم، وانمود کرده ایم که به این ایده آل ها رسیده ایم. چرا؟ بخاطر اینکه ما توانسته ایم خودمان را در مقابل آن نیمه ی دیگر نوع انسان، زن، قرار بدهیم که بطور مشخص هیچکدام از آن ایده آل ها را نداشته است.

امروزه که زنان که بدنبال اثبات و دفاع از قدرت، توانایی، هوش و استعداد و تمایلات جنسی شان هستند، امروزه که زنان می گویند که هر چه مردان قادر به انجامش باشند زنان هم به همان خوبی قادرند، همه ی اینها باد را از بادبان قدرت بسیاری مردان بر می دارد. اگر تا پیش از این، آنها در اعماق وجود شان نمی توانستند خودشان را مرد واقعی بدانند، امروزه آن احساسات بطور ناخودآگاه چند برابر شده اند.

دلیل سوم: تغییر افکار کار سختی است

با وجود تغییرات شگفت انگیزی که موجب بهره مندی بیشتر زنان و مردان شده اند، افکار و عقاید مربوط به تسلط مردانه هنوز با سرسختی مقاومت می کنند:

- ادیان و باورهای سنتی زندگی خودشان را دارند همراه با یک قدرت ماندگاری سخت جان. بویژه در دوران تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و در زمانی که آینده بدون ثبات می نماید، برخی مردان (و برخی زنان) به آراء و عقاید قدیمی می چسبند.

- آراء و عقاید کهنه به تغییر شکل و انطباق شان ادامه می دهند. شما ممکن است فکر کنید که دست راستی ها ضد برابری زنان هستند. ولی در واقع، بسیاری از ایده ها و عقاید امروزی آنها، چهل سال پیش بعنوان عقاید دیوانه وار فمینیستی تلقی می شدند: آیا زن می تواند رئیس جمهور یا نخست وزیر شود؟ آیا زنان به اندازه ی مردان با هوش هستند و توانایی دارند؟ آیا زنان باید به اندازه ی مردان حق دنبال کردن شخصیت حرفه ای و یا تحصیل داشته باشند؟... به عبارت دیگر، فمینیسم در واقع تاثیر بزرگی داشته است حتی اگر چنین به نظر برسد که هنوز هم مخالفت زیادی از سوی برخی مردان و زنان نسبت به آن وجود دارد.

- بخش هایی از رسانه های همگانی به کار قابل توجه شان روی فمینیسم ادامه می دهند. از مردم در بسیاری از کشورها درباره ی مسائل مشخص برابری جنسیتی یا خشونت علیه زنان بپرسید. بسیاری (و در بعضی کشورها اکثریت) آنها در پاسخ های شان در یک جایگاه فمینیستی قرار می گیرند. ولی اگر از آنها بپرسید که آیا با فمینیسم موافق اند، چند قالب کلیشه ای از اینکه چه کسی فمینیست است می آورند و بالاخره می گویند: "نه!".

و سرانجام اینکه زنان فمینیست و مردان هوادر فمینیسم هنوز کار بسیار موثری روی تغییر و تحول جریان غالب جامعه انجام نداده اند. اگر ما براستی و صادقانه بر این باوریم که آراء و ایده های ما عادلانه و درست هستند، پس هر کدام از ما باید آنها را با دیگران به اشتراک بگذاریم. ما نباید از کار کردن روی جریان غالب اجتماعی بهراسیم. ما نباید از تفاوت های میان خودمان وحشت داشته باشیم بلکه بر عکس باید راههایی را برای کار کردن با آنها که ما را متحد طبیعی شان نمی دانند پیدا کنیم. باید بر سر اینکه با هم متفاوت هستیم توافق کنیم. همچین ما نباید از اشتباه کردن و کامل و بی نقص نبودن بترسیم.

پانوشت:
* Guy’s Guide to Feminism

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد