اهداء به گل شيفته گرامی
گل سپيد تنت را به شب رها کردی
هزار وسوسه در خانه خدا کری
فقيه و آل و تبارش ، فگنده ای در عسر
جهان به فطرت ايرانی آشنا کردی
نتيجه قفس و زور گويی و زنجير
همين بود که توکردی و بس بجا کردی!
چرا ولايت اوهام ، قيم تن ماست
تو اين فسانه ء بی پايه زير پا کردی !
هنر ، بدون جسارت ، چراغی لرزان است
بمان هميشه که آيينه را صدا کردی !
کمباور کابلی ( شاعر افغان )