دردهاي پيوسته فصل هاي تيرگي سرزمينم
از ياد مبريد !
آنگاه كه تندبادهاي بيداري
ابرهاي تيره جهالت پيشه گان را تكه تكه مي كنند
و
باخود مي برند تا آسمان آبي پديدار شود ؛
از سويي ديگر
دسته دسته پرندگان مهاجر دوباره بخوانند :
وطنم پاره تنم ،
نامت پايدار ،
مردمانت استوار ،
روزهايت خورشيدي
و شبهايت مهتابي باد
آري !
دردهاي پيوسته سرزمينمان،
اليتامشان از مرهم ريشه هاي درخت سبز عدل و دادند
كه در خاك باغ خانه آزادي ساكنند .
كامروز حسني ، دي 90
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد