logo





"نقاط عطف تاریخ محل زایش تاریخند"

چهار شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۰ - ۰۴ ژانويه ۲۰۱۲

ناهید حسینی

دوباره موج اخبار تدارک حمله احتمالی امریکا به ایران به تیتر روز رسانه ها تبدیل شده و استراتژی تهدید در برابر تهدید، موجبی برای رجز خوانی های رزمی از طرف سپاه پاسداران در ایران شده است ،مانورهای دریایی هم در نزدیک تنگه هرمز انجام شده و دولت ایران دوباره ادعا کرده که در صورت حمله، تنگه را می بندد ولی بعد از چند روز حرفش را تغییر داده که ما قصد کنترل بر عبور و مرور کشتی ها را داریم نه بستن تنگه را. دوباره جاسوس گیری وجاسوس بازی آغاز شده وهمزمان یک پسر جوان ایرانی – آمریکایی را به جرم جاسوسی تحت بازجویی قرار داده اند، و وزارت اطلاعات از دستگیری جاسوسان بیشتری خبر داده است ، قضیه سنگسار و یا اعدام سکینه آشتیانی دوباره مطرح شده و لابد فردا مسئله حجاب را نیز دوباره علم خواهند کرد. داستان تکراری سی ساله کشور در عرصه روابط خارجی تا به امروز قصه ای است که سر دراز دارد.

اگر ما ایرانیان، مجموعه اطلاعات و تجارب این دوره خود را روی میز ارزیابی قراردهیم، بدون این که به اطلاعات داده شده از طرف کشورهای غربی و اسرائیل و حتی کشورها ی عربی منطقه خاورمیانه نیازی باشد ،و اگر وجدان خود را قاضی کنیم و شواهد موجود را به طور دقیق ارزیابی بکنیم، آیا واقعا به این نتیجه مشترک نمی رسیم که عامل اصلی بدبختیهای مردم ایران و همینطور 0عامل اصلی بی ثباتی در منطقه زیر سر حکومتی بنام جمهوری اسلامی است؟

حمله عراق به ایران و ادامه آن توسط آقای خمینی که قدرت و تجربه نظامی کاری را به سپاه پاسداران و نیروی بسیج انتقال داد که بمرور تسلط خودرا بر سراسرکشور توسعه و افزایش داد، بطوریکه امروز سپاه پاسداران قدرت اول و تعین کننده سیاستهای داخلی و خارجی ایران شده است و رهبری بعد از مشورت با نیروهای نظامی سیاست ها را روخوانی و تکرار میکند.

قدرتهای غربی صدام حسین را سرنگون کردند تا ایران، جمهوری اسلامی عراق را صاحب شود و نیروی طالبان را شکست دادند تا جمهوری اسلامی افغانستان برادر خوانده ایران شود. برنده اختلاف حماس و الفتح باز هم جمهوری اسلامی ایران بود چرا که در همسایگی اسرائیل، نیروی طرفدار خود حماس را نان و آب میدهد، و نصرالله را جا و مکان و مقام داد تا بخشی از لبنان را در مقابل اسرائیل علم کرده باشد. با هوگو چاووز رئیس جمهور چپ گرای ونزوئلا، ریگ برادری در چال نهادند و برایش ساختمان ، جاده و پل ساختند و تولدش را در ایران جشن گرفتند، کامیون پول را در ترکیه رها کردند و کادر های فنی سپاه قدس را در خدمت بشار اسد قرار دادند تا مردمش را سرکوب کند. میلیاردها دلار در بانکهای چین خوابانده اند و با مشاور خود برای سرکوبی معترضین درخیابانهای روسیه به پوتین پیام میدهند.

در زیر عبای اسلام و پول نفت و گاز مردم، ادعای برابری با قدرتهای بزرگ و تشکیل امپراطوری اسلامی، خواب راحت را از چشم مردمانی که نه دولت اسلامی می خواهند و نه خواستار قدرت جهانی شدن هستند ربوده است. رژیمی که خدماتش برای مردمش پیاده کردن قوانین اسلامی 14 قرن پیش بوده است ، هزاران جوان میهن دوست و تحصیلکرده را اعدام، شکنجه و زندانی کرده، زنان را به موجودات زبون وشهروندان دست دوم تبدیل کرده، تمام مادران ایرانی را عزادار فرزندان اعدامی ، کشته و معلول در جنگ و یا تبعیدی و مهاجر کرده و ارتش منظم ایران را

به فرماندهان سپاه سپرده و تمامی سکانهای اقتصادی مهم را در اختیار پاسداران قرار داده است. فرهنگ دورویی، دروغ و ریا را بر جامعه تسلط داده و با اعدامهای مکرر در انظار عمومی، خشونت را وسیعا در جامعه گسترش داده است. در اعدام و تصادف مقام اول دنیا را دارد، بیکاری و طلاق نیز از دیگر معضلات اجتماعی که جوانان و مردم کشور را به فلاکت نشانده است.

دولت جمهوری اسلامی مثل قارچهای کوهی که به علت رعد وبرق، یکباره سر از خاک در می آورند، در هر جایی که خواسته سر بر آورده و متاسفانه تابحال تمامی قارچها نیز سمی بوده اند. چه در داخل، چه در منطقه و چه در عرصه بین المللی. دولت جمهوری اسلامی با سیاست های بسیار مخرب خود، مردم ایران و همینطور جامعه جهانی را به ستوه درآورده است، برنامه اتمی ایران هیچگاه بنفع مردم نبوده و وسیله ای برای تحریمهای همه جانبه ایران شده است. امروز به علت تحریمهای اساسی، کمر اقتصادی کشور شکسته و نوسانات ارزی در روزهای اخیر نشانه بی ثباتی اقتصادی در داخل گشته است.

با اعلام تحریم بانک مرکزی، قیمت دلار تا 1800 تومان افزایش یافته است، آمریکا حدود 30 میلیارد دلار اسلحه به عربستان سعودی و مقادیری دیگر به امارات فروخته است. اتحادیه اروپا در مقابل درخواست مذاکره بر سر مسائل هسته ای سکوت کرده است و امروز بر سر تحریم نفت نیز به توافق اولیه رسیده اند، از طرف دیگر مذاکره فلسطین و اسرائیل دوباره شروع شده و آمریکا با طالبان به توافقهایی دست یافته اند. یعنی ظاهرا آقای خامنه ای تا نوشیدن جام زهر فاصله چندانی ندارد، انتخابات مجلس نهم در پیش است، عدم علاقه به شرکت در انتخابات فرمایشی، رژیم را وادار به سرکوب بیشتر مردم بی دفاع کرده است، هیچکس حق تبلیغ علنی برای تحریم انتخابات مجلس را ندارد، کار به آنجا کشیده شده است که وبسایت هاشمی رفسنجانی را فیلتر کرده و فائزه رفسنجانی را به شش ماه زندان محکوم کرده اند، از طرف دیگر برای تحت فشار گذاشتن محمد خاتمی، سراغ برادرش رفته و اعلام کرده اند که وی قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 برای میر حسین موسوی در خارج از کشور تبلیغ کرده است. یعنی گروگانگیری و ایجاد رعب و وحشت. رژیم چاره را در این دیده که یارانه ها را برای شهرنشنیان حذف کند و فقط آنرا به روستائیان بدهد تا در انتخابات شرکت کنند. کشوری که چهارمین صادر کننده نفت و دومین صادر کننده گاز در دنیاست و صاحب کویرهای زیادی که میتواند با انرژی خورشیدی در شمار یکی از موفق ترین کشورها در منطقه باشد، برای دستیابی به سلاح هسته ای، در صدد از بین بردن تمامی این منافع است، جامعه جهانی بدرستی اجازه داشتن سلاح هسته ای را بدست دیوانگان قدرت نخواهد داد، در نتیجه یک رهبری عاقل و آینده نگر بر اساس فاکتورهای واقعی باید برنامه ریزی ملی داشته باشد نه بر اساس قلدری و زورگویی.

وضعیت کنونی یعنی بن بست در داخل به علت پشت کردن مردم به رژیم و فشار از خارج یعنی تحریم و تهدید جنگی، درنهایت، رژیم اسلامی را برسردوراهی تسلیم و نوشیدن جام زهر و یا تقویت شرایط زوال وسرنگونی قرار میدهد. و دقیقا اینجاست که باید به دنیا نشان داد که راهی دیگر وجود دارد و آن وجود یک نیروی سیاسی دیگری در ایران است که نه رژیم را میخواهد و نه سر تقابل با دنیا را دارد، نیرویی که سیاست خارجی اش بر اساس منافع ملی استوار است و سیاست داخلی اش، ایجاد یک حکومت سکولار دمکراتیک است که بر اساس قوانین جهانشمول بشری جامعه اش را بسمت صلح و آزادی واقعی به پیش می برد. سخنم را با این گفته هگل

بپایان می برم "نقاط عطف تاریخ محل زایش تاریخند"، امروز شرایط بغرنج جهانی وظیفه ای را بر دوش تمام ایرانیان آگاه و مسئول قرار داده که گذشته از تحریم و شرکت نکردن بدون شک در انتخابات مجلس نهم، یک قدم دیگر برای بیشتر بهم نزدیک شدن در جهت تجمع های بدون هژمونی ستیزی و آمادگی برای برنامه های بعدی در جهت پیشبرد جنبش مدنی با هدف آینده نگری برای تسهیل انتقال رهبری به افراد واجب الاشرایط بردارند و همراه با آن با گرایشات جنگ طلبانه نیز به مقابله برخیزند.

ناهید حسینی
لندن- 4 ژانویه 2012

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد