logo





بحران هسته ای ایران. تحریم ها و احتمال جنگ

چهار شنبه ۷ دی ۱۳۹۰ - ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱

رسول آذر نوش

rasoul-azarnoush.jpg
اخرین گزارش اژانس بین المللی انرژی هسته ای در باره فعالیت های هسته ای ایران و در پی ان تهدیدات نظامی اسرائیل و سپس اغاز تحریم های جدید امریکا و قدرت های غربی علیه صادرات نفتی و بانک مرکزی ایران. بحران هسته ای ایران را وارد فاز جدیدی کرده است. تهدیدات جدید اسرائیل و این تحریم ها نشان می دهند که بیش از بیش به دو راهی جنگ یا ایران هسته ای نزدیک می شویم. به نظر می رسد که این اخرین مرحله تحریم هاست و خطر یک جنگ ویرانگر علیه ایران هر روز بیشتر به یک خطر واقعی برای کشور تبدیل میشود.

سه شاخص سیاست هسته ای ایران

جمهوری اسلامی در پی دستیابی به تسلیحات هسته ای ست. این تنها دلیلی است که می تواند توضیح دهنده سماجت و پا فشاری رژیم در برابر مجموعه فشار های گسترده بین المللی باشد. دیگر کمتر کسی می تواند به ادعای رژیم مبنی بر صلح امیز بودن فعالیت های هسته ایش باور داشته باشد. اگر این ادعا درست بود. رژیم نیازی به پنهان کاری و دروغگوئی نداشت و به جای آن می توانست با شفاف سازی فعالیت هایش در برابر آژانس بین المللی مانع از تحریم ها شده و به سادگی به بحران هسته ای پایان دهد این نخستین شاخص سیاست هسته ای رژیم است.
دومین شاخص این سیاست پیشبرد و گسترش صنایع موشکی دور برد با توان حمل کلاهک های هسته ای ست که نگرانی های بزرگی نه تنها در اسرائیل که در کشور های عربی خلیج فارس و همچنین در ترکیه ایجاد کرده است. تهدید ترکیه و یا تهدید به بستن تنگه هرمز این نگرانی ها را بیش از پیش تشدید کرده است.
و بالاخره سومین شاخص این سیاست. شعار ها و تهدیدات رژیم در جهت نابودی اسرائیل از نقشه جهان است. به همین دلیل اسرائیل. مساله هسته ای ایران را مساله اگزیستانسیل یا مساله مرگ و زندگی برای خود تلقی م یکند و حاضر است هر بهائی را برای جلو گیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای بپردازد.
علاوه بر تهدید امنیت اسرائیل که برای آمریکا و غرب نیز از اهمیت بالائی بر خوردار است. تسلیح ایران به سلاح هسته ای به مفهوم تغییر تعادل استراتژیک موجود در خاورمیانه است که ناگزیر تلاش دیگر کشورها نظیر عربستان سعودی و ترکیه را برای دستیابی به سلاح هسته ای را به دنبال خواهد داشت. در این صورت به جای تلاش در جهت خلع سلاح اتمی اسرا ئیل و ایجاد فضای صلح امیز و خاورمیانه ای عاری از سلاح هسته ای. جهان شاهد منطقه ای انباشته از سلاح اتمی و مسابقه تسلیحاتی در جهت برتری هسته ای خواهد بود که این در عین حال به معنای باطل شدن عملی پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای است.
در شرایطی که جهان سرمایه داری در بحران اقتصادی عمیقی به سر می برد. تحریم بانک مرکزی و نفت ایران و بسی فراتر از ان حمله نظامی به ایران. بیشک تاثیرات قابل توجهی در تشدید این بحران بر جای خواهد گذاشت. اما برای قدرت های غربی هیچ چیز ضایع تر از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به یک قدرت هسته ای نیست .
از سوی دیگر تاکنون رژیم بین دو گزینه تحریم ها یا بازگشت به میز مذاکره اولی را انتخاب کرده است. علاوه بر این. اقدامات اخیر رژیم مانند حمله به سفارت انگلیس. تهدید ترکیه و یا مانور نظامی در تنگه هرمز تماما در جهت گسترش دامنه بحران بوده است. به عبارت دیگر منطق کنونی رژیم منطق جنگ است. در حلی که جنگ بدترین و مصیبت بار ترین الترناتیو ممکن برای مردم ایرا ن است. جنگ نه فقط جنبش دموکراسی در ایران را تقویت نمی کند بلکه به تحکیم استبداد هم کمک می کند. رژیم میداند که گزینه نظامی نمی تواند از نوع حمله ناتو به افغاتستان و یا لشگر کشی امریکا و متحدانش به عراق باشد که به سرنگونی طالبان و صدام حسین منجر شدند.
و این که دامنه گزینه نظامی نمی تواند از حد حمله هوائی به تاسیسات هسته ای و پاره ای از مراکز نظامی ایران فراتر رفته و حیات او را به مخاطره بیافکند. در مقابل این هزینه نطامی. نتایج سیاسی حاصله از جنگ احتمالی بنا به دلایل زیر فقط به تقویت استبداد منجر خواهد شد.
حمله نطامی به ایران که گفته می شود با استفاده از بمب های اتمی تاکتیکی صورت می گیرد. برای مردم یک فاجعه بزرگ ملی ببار خواهد اورد. علاوه بر نابودی زیر ساخت های اقتصادی جامعه. هزاران تن از مردم بی دفاع را به کام مرگ خواهد کشاند و این طبعا واکنش مردم علیه اسرائیل و امریکا را بر انگیخته و شعار های مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا جایگزین شعار های مرگ بر روسیه و مرگ بر چین در جنتش سبز می گردند. به این ترتیب ان چه را که رژیم با داغ و درفش نتوانسته بود به دست اورد به «برکت جنگ» حاصل خواهد شد. با ین ترتیب. رژیم از کابوس بازگشت جنبش اعتراضی مردم به خیابان رهائی یافته و اعتراضات مردمی را علیه« دشمن خارجی» کانالیزه خواهد کرد. آن چه که رژیم را نگران کرده کرده است نه جنگ بلکه تحریم های گسترده ای است که می تواند به بازگشت امواج اعتراضی مردم در سال ۸۸ علیه رژیم منجر گردد.
هم جنین رژیم اگاه است که یک حمله نظامی به ایران از سوی اسرائیل و امریکا. دستکم بخشی از اصلاح طلبان را در موضع پشتیبانی و همکاری با وی قرار می دهد که می تواند تضاد های درونی اپوزیسیون را تشدید کرده و در کاهش انزوای سیاسی رژیم در داخل نقش داشته باشد. هم چنان که محمد خاتمی چهره شاخص اصلاح طلبان اخیرا اعلام کرده است که در برابر تهاجم نظامی فرقی بین اصلاح طلبان و اصولگرایان وجود ندارد و تاکید کرده است که کار کیفی برای پروژه هسته ای ایران در دوران اصلاحات پی ریزی شده است.و احمدی نژاد ان را صرفا به لحاظ کمی گسترش داده است. این موضع گیری خاتمی و سکوت تاکنونی احزاب و جریان های اصلی اصلاح طلب در مورد سیاست های جنگ افروزانه رژیم از جمله منافعی است که حاکمیت روی ان حساب می کند.
حمله نظامی به ایران همچنین وسیله جدیدی در اختیار خامنه ای برای عوام فزیبی قرار داده و موقعیت وی را تقویت میکند. جنگ در عین حال اختلافات حاد اصولگرایان را تحت الشعاع قرار داده و به تمرکز بیشتر استبداد و سرکوب منجر می شود و به رژیم امکان می دهد که بر بحران های حاد اقتصادی و اجتماعی به ویژه شکست اشکار طرح هدفمند کردن یارانه ها سرپوش نهاده و مسئولیت ان را به دشمنان خارجی نسبت دهد.

بحران هسته ای ایران و بهار عرب

بعد دیگر بحران هسته ای ایران. بعد منطقه ای آن است. بهار عرب در خاور میانه و شمال افریقا. بعد جدیدی به این بحران داده است که تا یک سال پیش وجود نداشت. در واقع. یکی از بازنده های اصلی و تاکنونی انقلابات عرب. رژیم جمهوری اسلامی بوده است. در این انقلابات نه تنها کم ترین سمپاتی به رژیم ولایت فقیه نشان داده نشد بلکه بهار عرب در سوریه رژیم بشار اسد را به عنوان تکیه گاه استراتژیک جمهوری اسلامی در خاور میانه در استانه سقوط قرار داده است. طی ده ماه گذشته پشتیبانی همه جانبه رژیم از بشار اسد و موضع گیری اش علیه انقلاب مردم سوریه تحت عنوان« فتنه اسرائیلی- امریکائی» به نحو بی سابقه ای به انزوای سیاسی رژیم در دنیای عرب انجامیده است. به علاوه. قرار گرفتن دیکتاتوری اسد در سراشیب سقوط. تمام ان چه را که رژیم از ان به عنوان « عمق استراتژیک امنیت ملی ایران» یاد می کند. به مخاطره افکنده است. اکنون سوریه به حلقه ضعیف محور ایران ـ سوریه ـ حزب اله ـ حماس تبدیل شده است. سرنگونی اسد و گسست این حلقه ضعیف حزب اله را در لبنان (و همچنین طرفداران رژیم در عراق را) در وضعیت شکننده ای قرار م یدهد. هم اکنون حماس از این محور جدا شده است. این سازمان اسلامی فلسطینی به دلیل پشتیبانی فلسطینی ها و به طور کلی توده های عرب از انقلاب سوریه. به رغم فشار های ایران و سوریه. از حمایت از رژیم اسد سر باز می زند.
شکی نیست که سقوط اسد کارت های جمهوری اسلامی را در منطقه می سوزاند و تمام سرمایه گذاری های سی ساله جمهوری اسلامی در منطقه را بر باد می دهد. در چنین شرایطی. حمله نظامی به ایران که دست کم ورود حزب اله لبنان را در پی خواهد داشت. از یک طرف انقلابات عرب را تحت الشعاع قرار داده و فضای سیاسی منطقه را به سود جمهوری اسلامی به عنوان نیروی مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل و امریکا تغییر می دهد و از طرف دیگر یک فرصت طلائی برای بشار اسد جهت فرا جستن از وضعیت وخیمی که در ان قرار گرفته فراهم خواهد کرد. نه شعار های ضد اسرائیلی ـ ضد امریکائی رژیم اسد و نه سرکوب گسترده مردم سوریه تاکنون نتوانسته خللی در اراده انان جهت پیشبرد انقلاب و سرنگونی اسد ایجاد کند. اما اغاز یک جنگ بزرگ از سوی اسرائیل در خاور میانه شرایط سیاسی منطقه را به کلی تغییر داده و مفری برای نجات رژیم اسد ایجاد خواهد کرد. این هدفی است که رژیم تاکنون از تحقق ان عاجز بوده است.
بنا به دلایلی که ذکر شد. گزینه نظامی هم از جهت داخلی و هم از نظر منطقه ای گزینه ای است که نتایج اش بیشتر به نفع جمهوری اسلامی است تا به زیانش. با این حال ایا در شرایط کنونی خطر جنگ منتفی است؟
در شرایط حاضر به نظر نمی رسد که سیاست دولت امریکا حمله نظامی به ایران باشد هر چند که شواهد نشان می دهند که بسیج نظامی و تدارک برای چنین حمله ای مدت هاست که به مرحله اجرا گذاشته شده است. اوباما طی دوران زمامداری اش سعی کرده است به عنوان رئیس جمهور پایان دهنده جنگ ها و نه اغاز کننده ان ها شناخته شود. تاکید اوباما مبنی بر روی میز بودن گزینه نظامی بیشتر مصرف داخلی داشته و هدفش عمدتا جلب ارای یهودیان ساکن امریکا در انتخابات ریاست جمهوری پیش روست.
اما موضوع در رابطه با اسرائیل کمی متفاوت به نظر میرسد. اسرائیل یکی از بازنده های بهار عرب است. هرچه انقلابات عرب گسترش بیشتری می یابند ادامه سیباست اشغالگرانه اسرائیل دشوارتر شده و نگرانی دولت افراطی نتانیاهو از پیامد های بهار عرب برای«امنیت اسرائیل» بیشتر می شود. به علاوه نطر به اختلافات موجود بین نتانیاهو و اوباما. بعید نیست که اسرائیل بدون موافقت امریکا دست به یک حمله ناگهانی به تاسیسات هسته ای ایران زده و امریکا را در برابر عمل انجام شده قرار دهد. نباید فراموش کرد که رژیم های ایران و اسرائیل به عنوان دو قطب افراطی. در عین ضدیت با هم. دائما یکدیگر را در منطقه تقویت کرده اند.

در برابر برنامه هسته ای و خطر جنگ چه باید کرد؟

باین سئوال مشخص باید پاسخ مشخص داد. نمی توان صرفا با مخالفت با جنگ. مخالفت با دیکتاتوری و یا مخالفت با برنامه هسته ای ایران از پاسخگوئی به این سئوال شانه خالی کرد. سکوت در برابر این سئوال و فراتر از ان مخالفت با تحریم ها .اپوزیسیون را از پاسخگوئی معاف نمی کند. مواضع سلبی کافی نیست اپوزیسیون باید پیشنهاد مشخص و اثباتی داشته باشد.
بدون شک. گزینه نظامی بدترین الترناتیو موجود در برابر بحران هسته ای ایران است و این سیاست های رژیم است که کشور را بیش از بیش به سوی این گزینه یعنی جنگ سوق می دهد. جنگی مرگبار و ویرانگر. نمی توان کتمان کرد که هدف تحریم های بین المللی جلوگیری از حمله اسرائیل به ایران از یک سو و از سوی دیگر سد کردن راه جمهوری اسلامی در دستیابی به سلاح هسته ای و وادار ساختن رژیم به عقب نشینی و بازگشت به میز مذاکره برای حل دیپلماتیک بحران هسته ای ست.
نمی توان با جنگ و در عین حال با تحریم ها مخالفت ورزید. این دو غیر قابل تجمیع اند مخالفت با تحریم ها در شرایط عدم حضور و وجود یک جنبش اعتراضی مردمی مفهومی جز باز گذاشتن دست رژیم برای رسیدن به تسلیحات هسته ای ندارد.
که این دیر یا زود فرجامی جز جنگ به همراه نخواهد داشت. از سوی دیگر جلوگیری از جنگ نیز عملا فقط با اعمال فشارهای سیاسی و تحریم های نظامی و اقتصادی علیه رژیم قابل تصور و شدنی ست. تحریم ها تنها الترناتیو موجود در برابر الترباتیو نظامی است. نفی ان. به طور ابژکتیو و در عمل نتیجه ای جز گشوده شدن راه برای گزینه نظامی به بار نمی اورد.
شکی نیست که تحریم های گسترده آن هم در شرایط بحران اقتصادی موجود در ایران فشارهای فوق العاده ای نه تنها بر رژیم بلکه بر زندگی و معیشت مردم خصوصا مزدبگیران و اقشار محروم جامعه وارد می کند. اما این بهای گریز ناپزیری است که باید برای اجتناب از جنگ پرداخت. تحریم ها تنها وسیله ای است که می تواند از سقوط کشور به ورطه جنگ جلوگیری کند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد