(۱)
زیباییات
چنان دیوانهام میکند
که عقل
دیوانهی زیباییام میشود.
(۲)
نه من نیمهی توام،
نه تو نیمهی من.
اندیشیدن به تو اما،
همیشه
سیبی کامل را
از شاخهی تجسمهایم میآویزد.
(۳)
به خلوت شبانهام میآیی.
از واژه، هیزمها در سینه میانبارم.
کافیست بگویی: دوستت دارم
تا شعرم، شعله کشان
به هر روزنهی تاریکی رخنه کند.
دیگر نخواهی گفت: ما به زمستان نزدیک میشویم.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد