logo





سی هزار کشته در انقلاب لیبی، برای آزادی چندهمسری؟!

دوشنبه ۲ آبان ۱۳۹۰ - ۲۴ اکتبر ۲۰۱۱

نازنین سام

مدرسه فمینیستی: آقای مصطفی عبدالجليل، رئيس شورای انتقالی ليبی دیروز اول آبان ماه 1390 در شهر بنغازی در مراسم اعلام «آزادی لیبی» و خاتمه جنگ گفت: «شريعت اسلامی، بنيان و اساس قانون اساسی در ليبی جديد خواهد بود و دولت ما، یک دولت اسلامی خواهد بود.» وی همچنين از لغو ممنوعيت چندهمسری در ليبی خبر داد و افزود که ما چندهمسری را احیا می کنیم.[1]

این خبر ما زنان را تکان داده است که در مورد انقلاب عربی و مردمی در کشورهای منطقه، آیا صفت برگزیده مسئولان دولت ایران تحت عنوان «بیداری اسلامی» درست است؟ و یا آنچنان که برخی خوشبینانه آن را به صفت «بهار عربی» نامیده اند، می تواند صحیح باشد؟ اگر هیچ کدام از این دو صفت واقعیتِ آنچه اتفاق افتاده را نشان نمی دهد پس نتیجه ی این تحولات و آینده اش برای زنان چیست؟ در کشورهای گوناگون منطقه با توجه به میزان وزن جامعه مدنی و مشارکت زنان در هر یک از این جوامع، اثرات متفاوتی برای آینده زنان دارد. اما مطمئنا آنچه لیبی را از دیگر کشورها و از تونس و مصر مجزا می کند، روند انقلاب خشونت آمیزی بود که در آن اتفاق افتاد.

در مصر و تونس، نیروهای انقلابی به روشی غیرمسلحانه حرکت کردند. شاید این مسئله ی پرهیز از خشونت بود که باعث شد نیروهای انقلابی در کشورهای تونس و مصر، کمک های «غیرمسلحانه» (غیرنظامی) از جامعه جهانی برای پیشبرد انقلاب شان جذب کنند و در کشور لیبی، نیروهای انقلابی، با روش های خشم مسلحانه و درگیری خشونت آمیزشان، کمک های مسلحانه و نظامی را از جامعه جهانی برای پیشبرد انقلاب شان جذب کنند و همین تفاوت باعث شد دو روند متفاوت در جریان تحولات این کشورها به وقوع پیوست. در مصر و تونس، انقلابیون مصری و تونسی نه تنها از امکانات تکنولوژیک و حمایت معنوی جامعه جهانی سود بردند بلکه از نفوذ دولتمردان کشورهای غربی بر دولتمردان کشورشان استفاده کردند تا به دیکتاتورشان حقنه کنند که بدون ایجاد جنگ داخلی از قدرت کناره بگیرد ولی در لیبی انقلابیون لیبی از بخش نظامی جامعه جهانی برای پیشبرد اهداف شان استفاده کردند و حاصل اش آن شد که خشونت را از همان ابتدای انقلاب شان در انقلاب خود پذیرفتند و خیلی راحت نهادینه اش کردند.

به راستی که خشونت پیشامده در لیبی، چیزی بجز میراث شوم 42 سال زمامداری آقای سرهنگ قذافی نیست که امروز بر ملت لیبی تحمیل شده است، میراث شومی که نتیجه ی 42 سال سرکوب و اختناق و در نطفه خفه کردن هر نوع ایجاد جامعه مدنی بود که مستقیما به دست آقای قذافی و فرزندان برومندش مثل آقای سیف الاسلام صورت گرفته بود و اجازه ندادند کشورشان از قبیله گرایی و تعصبات قبیله ای و مذهبی دور شود.

روش غیرمسلحانه انقلابیون مصری و تونسی، پیامدش آن بود که همین دیروز، انتخابات در تونس در آزادی کامل مطبوعات و با نظارت مردمی و ناظران بین المللی به خوبی و در صلح و آرامش برگزار شد ولی پیامد روش خشونت آمیز و مسلحانه انقلابیون لیبی آن بود که زنان از مشارکت در انقلاب (چون شیوه قهرآمیز و دیوانه وار بود) کاملا حذف شدند و نیروهای خشن و بنیادگراها دست برتر و قدرت گرفتند. با حذف زنان از مشارکت در انقلابی خشونت آمیز و مسلحانه، در اولین روز اعلام «آزادی لیبی» رئیس شورای انتقالی لیبی جناب آقای مصطفی عبدالجلیل با وقاحت تمام از اعلام آزادی چندهمسری سخن گفت، انگار که می خواهد به مردان جنگجو و بنیادگرای لیبی، پاداش بدهد!!! انگار که قرار است «غنایم» تقسیم شود بین مردان جنگجو، آن هم غنیمتی که قبلا فقط در اختیار آقای قذافی و قبیله اش بود (یعنی همین چندهمسری) و حالا انگار رئیس شورای انتقالی لیبی می خواهد خبر خوش به مردان جنگجویش، که از قبایل رقیب قبیله قذافی هستند، بدهد، که از این به بعد با روش زندگی چندهمسری قذافی می توانند، برابری کنند! (قابل توجه کسانی که خشونت و جنگ انقلابی را برای رسیدن به هدف شان تجویز می کنند، قافل از آنکه وقتی از یک در خشونت می آید، از آن در زنان از صحنه حذف می شوند).

برخی معتقدند که صحبت های مصطفی عبدالجلیل در مورد استقرار قوانین شریعت اسلامی در لیبی و آزادی چندهمسری برای همه قبایل، به خاطر آن است که برگ برنده را از دست رقبای القاعده ای اش که یکی از نیروهای حاضر و قوی در جنگ داخلی لیبی هستند بگیرد و برای همین خیلی نباید روی آن حساب کرد، ولی حتی اگر کسانی مانند مصطفی عبدالجلیل به حرف های خود اعتقادی نداشته باشند و فقط برای برنده شدن در رقابت با قبایل دیگر چنین سخن سخیفی را گفته باشد، باز هم این نافی آن نیست که مثلا قانون چندهمسری را به طور مساوی برای همه قبایل به مورد اجرا نگذارند، چون همیشه مردان نشان داده اند که اعتقاد داشته باشند یا نداشته باشند حاضرند زنان را قربانی بازی های قدرت خود بکنند. حتی اگر این را هم بپذیریم اما مسئله همچنان این است که به چه دلیل مصطفی عبدالجلیل از جیب زنان خرج می کند تا در رقابت با رقبای خود پیروز شود؟ (بقول بزرگترها: «هر آنکس، چیز می بخشد/ ز مُلک خویش می بخشد»!)

طبق گزارش ایرنا وزير بهداشت دولت موقت ليبي هم اعلام كرده است که «در طول شش ماه جنگ داخلي در اين كشور، دست كم 30 هزار تن كشته و 50 هزار نفر زخمي شده اند.»[2] آیا واقعاَ قرار بود 30 هزار نفر کشته شوند تا عموم مردان لیبی بتوانند مانند دیکتاتور سابق شان چندهمسر اختیار کنند؟ آیا قرار بود از آرزوهای مردم لیبی به جای تقسیم دموکراسی و پول نفت، برای تقسیم سوءاستفاده جنسی از زنان استفاده شود؟


پانوشت ها:

[1] http://radiozamaneh.com/news/world/2011/10/24/7834

[2] http://irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30554883


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

لیبی،غرب و اسلامگرایان
Bahram
2011-10-30 00:23:24
سلام! معمولادر کشورهایی که سازو کار رسیدن بقدرت دمکراتیک نیست، حاکمان در نهایت با استفاده از زورعریان مانع تغییر میشوند. استفاده یا عدم استفاده نیروهای تغییر خواه از زور درنهایت بستگی به خواست یا ناخواست این نیروها ندارد. این موضوع به توازن قوا مربوط است. حماقت است در صورتیکه نیروی حاکم جز زور امکان عملی دیگری برای تغییر باقی نگذاشته، در صورت توان برای باز کردن راه اینده جامعه از زور استفاده نکرد. نادیده گرفتن این امکان نه تنها حماقت است بلکه باعث بی اعتمادی مردم به رهبری اپوزیسیون و ریزش نیروها نیز میگردد.
آنچه در لیبی و تونس و مصر اتفاق افتاد ربطی به خواست یا نا خواست استفاده از خشونت ندارد. فقط در لیبی نبود که رزیم حاکم نهاد های مدنی و احزاب سیاسی و زمینه شکل گیری آنها را ازبین برده بود، در تونس و مصر هم با مختصر تفاوتی همین شرائط ایجاد شده بود. در چنین شرائطی و به هنگام بروز بحرانهای بزرگ اجتماعی که به سطح سیاسی فرا میروید، همه نیروهای شرکت کننده در این تحول برای کشاندن مسیر حرکت تحولات به سمت خواستهای خود وارد عمل و نبرد با دیگران میشوند. چگونگی حاکمیت آینده را نتیجه این نبرد مشخص میکند. این که چه نیرویی دست بالا یا بستر مناسب را برای زدن مهر خود به تحولات داشته باشد، در درجه اول بستگی به درجه تکامل اقتصادی ومناسبات اجتماعی وفرهنگ سوار بر این پایه دارد. هرچه اقتصاد یک کشور وابستگی بیشتر به مبادلات با خارج داشته باشد، بهمان نسبت نیزعوامل خارجی در این تحول ذینفع بوده وبرای حفظ منافع خود اقدام خواهند کرد. در لیبی و تونس و مصر و بحرین وعربستان و یمن نیز شاهد همین صحنه بودیم.
آنچه نویسنده محترم جامعه جهانی می‌نامد، چیزی جز لغتی بی‌مسما و به عاریت گرفته شده از رسانه های غربی و تحلیگران ایرانی درخدمت منافع غرب نیست. کدام جامعه جهانی؟ آیا سریلانکا یا مکزیک یا پرتغال یا قبرس در این ماجرا نقشی داشته‌اند؟ کجاست این جامعه جهانی شما؟ کشورهای مخالف سیاست غرب را هم که شما اصلا جزو جامعه جهانی نمی‌دانید. جامعه جهانی شما همان کشورهای غربی و ناتو است و نه بیش از این. در تونس و مصر، غرب و در راس آن آمریکا چاره ای جز عقب نشینی حساب شده برای سد کردن راه انقلاب و جلوگیری از تعمیق انقلاب مردم این دو کشور نداشتند. مبارک را فدا کردند که ارتش مصر که حافظ نظام مبارک سکولار وابسته به غرب بود را نجات دهند. هنوز معاون آقای مبارک که رئیس سازمان اطلاعات مصر هم بود، بر سر کار است و هنوز شورای نظامی که در تمام این مدت در خدمت آمریکا و بازوی مسلح مبارک بود، بر سر کار است و هر روز نقشه‌ای چیده وجامعه مصر را غرق در نا امنی و نا امیدی کرده وبرحسب شرائط با این یا آن سازمان مذهبی و غیر مذهبی،برای تقسیم قدرت چانه زنی میکند.
در لیبی دخالت غرب برای حفط منافع به شکل دیگری بود. نفت و فروش آن تعیین کننده اصلی ساختاراقتصادی لیبی است. غرب بدنبال منافع خود است و نه گوش سپردن به خواست یا ناخواست متعرضین در یک کشور. دخالت نظامی شش کشور ناتو ـ وتازه نه همه اعضای آن ـ در لیبی تنها برای بروی کار آوردن یک دولت طرفدار غرب بود. البته غرب هم نمی‌تواند بدون توجه به شرائط اجتماعی یک کشورهر آنجه آرزو میکند انجام دهد.آنچه برای غرب دردرجه اول اهمیت قرار دارد، حفظ ساختاری است که تداوم جریان نفت ارزان به غرب را تضمین کند. صحبت از حقوق بشر و از این دست مسائل شوخی ای بیش نیست. قذافی یک دیکتاتور بود ولی دیکتاتور وابسته به غرب نبود. بنابرین باید سرنوشتی میداشت که عبرت سایرین گردد. غربیها از همان اول میدانستند که آلترناتیو قذافی، نیروهای متعصب مذهبی متاثر از القاعده و روسای قبایل ریش و پشمی هستند. فرانسه سارکوزی (که وزیر خارجه‌اش درروزهای اول قضایای تونس از سر نفهمی شعار حمله نظامی به انقلابیون تونس و دفاع از دیکتاتور خودی ـ بن علی ـ کرده بود و بعدا فتیله‌اش را پائین کشیده بودند)، در همان ابتدای درگیریها در بیابان های بی آب و علف غرب لیبی که مامن القاعده نیز هست، کلی اسلحه بین مخالفین توزیع کرد. هواپیماهای ناتو با تخطی از مصوبه سازمان ملل و ویران کردن لیبی خوب میدانستند که راه را برای کدام رژیم در آینده لیبی هموار میکنند. فقط صدایش را در نمیاوردند. تازه بعد از اینکه شهر سرت ، زادگاه قذافی بدست سربازان الله باز شد، اعلام کردند که فرمانده این حمله "بالحاج" کسی است که خود آمریکائیان، از سالها پیش وی را از عوامل القاعده معرفی کیرده بودند. تازه الان است که اعلام میکنند شهردار لیبی از آن متعصبین تیر خرمذهبی است. چه کسی باور میکند که غرب نمیدانست اعضای شورای باصطلاح انقلابی لیبی عمدتا همین آدمخورهای پر اشتها هستند و اصلا زن را بعنوان یک موجود انسانی به حساب نمیاورند؟ مگر غرب و آمریکا تا کنون از حکومت قرون وسطایی عربستان دفاع نکرده و حفظ این حکومت را بعنوان دفاع ازبخشی ازامنیت غرب اعلام نکرده است؟ آیا ارتجاعی‌تر و ضد زن تر از رژیم عربستان رژیمی را میشناشید؟ چرا این "جامعه جهانی" شما به عربستان، بحرین، قطر، یمن،... که میرسد چشم برروی حقوق بشر و زنان میبندد ولی به لیبی که میرسد درد حقوق بشر میگیرد؟ قذافی دیکتاتور بود. اما دیکتاتور خودی نبود. برای غرب مسئله اصلی منافع اقتصادی است. تداوم سلطه غرب بر بازارهای جهانی مهم است. مسئله حقوق بشر و حققوق زنان تا وقتی در بوق میشود و برایش سینه چاک میدهند که در تضاد با این منافع قرار نگیرد.
موفق باشید. بهرام

چند همسری در لیبی و نقض حقوق بشر
مژده مردای
2011-10-29 18:00:51
این سوال را باید از دوستان خودتان بپرسید که در بحبوحه جنگ ناتو در لیبی بر طبل کوفتند که: گفتمان ضد امپریالیسم کهنه شده. و بعد برای تایید آن با دوست دیگرتان مصاحبه کردند که بگوید: امپریالیسم دیگر وجود ندارد. این هم سوغات امپریالیسم ناموجود برای زنان لیبی.
بدتر از اینها هم در راه است. وقتی امروز به قذافی ـ که در دیکتاتور و خونریزبودنش شکی نیست ـ تجاوز می کنند و در جا بدون محاکمه او را می کشند و صدایی از هلهله کشان در نمی آید که هیچ، بلکه (مثلا آقای مجتبی واحدی) نقض فاحش حقوق بشر را تایید هم می کنند، فردا نوبت دیگران خواهد رسید. دریغ که از تجربه ها درس نمی گیریم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد