logo





بحران، ریاضت كشی، مقاومت

جمعه ۸ مهر ۱۳۹۰ - ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۱

ناصر اصغری

سیستم سرمایه داری در بحران عمیقی دست و پا می‌زند. تمام كسانی كه درباره بحران‌های اقتصادی گذشته این سیستم مطالعه و تحقیق كرده‌اند، بر این باورند كه بحران اخیری كه به بحران مالی معروف شده است، از عمقیترین بحران‌های سیستم سرمایه داری بوده و هیچگونه چشم اندازی هم برای برون رفت از آن در افق نیست. این بحران تاكنون كشور ایسلند را به ورشكستگی كشانده است. یونان تا اعلام ورشكستگی راه زیادی ندارد. وضع در ایرلند خیلی هم بهتر از یونان نیست. در اسپانیا، پرتغال و ایتالیا هم وضعشان تعریفی ندارد. انگلیس را هم بحرانی عمیق فرا گرفته است. آمریكا هم در چند قدمی اعلام ورشكستگی بود! امیدشان به چین بود؛ آنهم اخیرا گفته‌اند كه رشد اقتصادی رو به كندی گذاشته است. هیچكس دیگر نمی‌تواند از این وضع دفاع كند و آن را برای كس دیگری توجیه كند. حتی رسانه‌های اصلی مهندسی افكار هم كه جز چرندیات و تحلیل بنجل چیزی بخورد كسی نمی‌دهند، در توجیه این وضعیت چیزی ندارند كه خود را با آن برای مدتی مشغول كنند.

جوابی را كه اقتصاددانان سیاسی سیستم برای این وضعیت دارند، ریاضت كشی اقتصادی هرچه بیشتری است. یكی از نهادهای دولت آمریكا تحت عنوان "دفتر پاسخگوئی دولت" اخیرا گزارشی منتشر كرده است كه بین سالهای ٢٠٠٨ تا ٢٠١٠، دولت آمریكا فقط ١٦ تریلیون (تریلیون برابر است با هزار میلیارد، یا یک میلیون میلیون) دلار به بانكهای ایالات متحده و اروپا تحت عنوان bail out (كمك برای نجات از ورشكستگی) و stimulus programs (برنامه‌های تحرك اقتصادی) كمك كرده است. چند تریلیون دیگر خرج بیل آوت شركتهای ماشین سازی در آمریكا كرده، و چند تریلیون دیگر خرج "برنامه‌های تحرك اقتصادی" در چین، اروپا، آمریكای جنوبی و غیره كرده است. محاسبات نشان می‌دهند كه بسیار بیشتر از ٢٠ تریلیون دلار این چنین از جیب مردم زحمتكش صرف كمك به بانكها و كارخانه داران شده است. (تولید ناخالص ملی آمریكا در سال ٢٠١٠ فقط ١٤.٥٣ تریلیون دلار بود.) اما علاوه بر این "از كیسه خلیفه بخشیدن"، كرور كرور كارگران را بیكار می‌كنند، بخش زیادی از كارها را قراردادی كرده‌اند، امنیت شغلی را بالكل از جامعه سلب كرده‌اند، از خدمات اجتماعی و رفاهی می‌زنند، بیمه‌های اجتماعی را به مرز صفر رسانده‌اند، دستمزدها را هرچه بیشتر كاهش داده‌اند، قیمت کالاهای مایحتاج زندگی را افزایش داده‌اند و هزار و یك مورد دیگر از ریاضت كشی اقتصادی را به جامعه تحمیل كرده‌اند. ماروین كینگ، رئیس بانك مركزی انگلیس در ماه مه امسال گفته بود كه بار این بحران بر دوش مردمی است كه در ایجاد آن كوچكترین تأثیری نداشته‌اند.

مقاومت

فشار به جامعه و كاهش خدمات و بیمه‌های اجتماعی، همچنانكه انتظار می‌رفت بدون مقاومت به پیش نرفته است. این مقاومت در اروپا و آمریكا، اما با درجه تعرضی كه به سطح معیشت جامعه و ریختن درآمد جامعه به جیب سرمایه داران می‌شود، همخوان نبوده است. گرچه شاهد اعتراضات رادیكالی در یونان، فرانسه، انگلیس، اسپانیا، اسرائیل، آمریكا و غیره بوده‌ایم، اما این اعتراضات تا عقب راندن مطلوب بورژوازی از تعرض به سطح معیشت جامعه ادامه دار نبوده‌اند. ماروین كینگ همانجا گفته بود كه: "در تعجبم كه خشم و اعتراض مردم از این فراتر نرفته است." جنبش كارگری فاقد تشكلهای رادیكال توده‌ای بوده و آنچه را هم كه دارد، یا به وضعیت جامعه بی خیال بوده و فكر می‌كنند كه می‌توانند با چسبیدن به كلاه خود، سالم از این وضعیت جان سالم بدر ببرند و یا دائم در حال توجیه كردن این وضعیت‌اند. احزاب سوسیال دمكرات و اروكمونیست هم دفاع سنتی‌ای كه از وضعیت رفاه نسبی كارگران و دولت رفاه می‌كردند، فاصله گرفته‌اند و كارشان شده دعوت جامعه به قبول "عوض شدن دوران" و "حقایق تلخ تازه"! نه از اتحادیه موجود كارگری و نه از احزاب چپ پارلمانی كه هر دو جزئی از سیستم سرمایه داری هستند، انتظاری برای سازمان دادن تعرضی قوی، حتی تدافعی، نمی‌رود. هیچكدام از آنها برای این امر درست نشده و در سیستم ادغام نشده‌اند. نسلی از فعالینی كه برای دوره‌ای طولانی دل به نهادهای موجود، چه احزاب چپ پارلمانی و چه اتحادیه‌های كارگری خوش كرده بودند، دارند به این واقعیت پی می‌برند كه باید كار دیگری كرد و چاقو دسته خود را نمی‌برد.

مقاومت از جنس انقلاباتی كه در تونس و مصر در دل همین بحرانها و ریاضت كشی اقتصادی بیرون آمدند، می‌تواند با گذاشتن راه حلی جلوی جنبش كارگری، جهان را از این منجلات نجات دهد. منتها خود آن جوامع هم هنوز از نبود یك حزب كمونیست رادیكال كارگری رنج می‌برند. هنوز در آنجا هم خطر موش دوانی نیروهای مرتجعی چون اخوان المسلمین وجود دارد. اما جنبش كارگری مشخصا در مصر خیلی قدرتمند وارد میدان شده و اجازه نمی‌دهد كه انقلابش را ملاخور كنند. تشكلهای كارگری زیادی در عرض چند ماه گذشته تشكیل شده‌اند. هنوز جای خالی یك حزب رادیكال كمونیستی كارگری احساس می‌شود. باید منتظر ماند و دید حوادث پرتلاطم در مصر و تونس به كجا ختم خواهند شد و چه درسهائی را برای ما بر جائی خواهند گذاشت.*

٢٥ سپتامبر ٢٠١١

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد