به کتاب «هندسه نا اقلیدسی» اثر «نیکلای ایوانویچ لباچفسکی» Лобачевский, Николай Иванович که ریاضیدان ارجمند میهنمان آقای پرویز شهریاری ترجمه کرده اند، در یکی از نوشته هایم اشاره داشتم.
برخی، مترجم کتاب مزبور را با «عباس شهریاری» نوچه سرتیپ کمال و جاسوس هزار چهره ساواک یکی پنداشته، به من توپیدند چرا جانب گماشتگان ساواک شاه را گرفته ای...چرا مرزها را میشکنی...
چون یکی از معترضین در اینترنت مقاله مینوشت خیلی پَکر شدم.
......................................
داغ آوارگی و دورماندن از اصل خویش
کمکم دریافتم الزامات ایستادگی در برابر جبارّان، داغ آوارگی و دورماندن از اصل خویش، جدایی از وطن (که تنها شامل خاک نیست، فرهنگ و زبان و رابطه های چهره به چهره را هم شامل میشود)، نبودن در «خانه» (که در ادبیات فلسفی، حریمی امنیت بخش است و به حفاظت ما هم نیاز دارد)... تأثیر خودش را گذاشته و کار خودش را کرده است.
***
متاسّفانه تاریخ معاصر میهنمان برای بسیاری از ما غریبه و ناآشنا است. سقوط گفتار، کمسویی و سطحی نگری، انتشار مقالات نه چندان پرمحتوا و نظرات حول و حوش آن در اینترنت، غریبه ماندن نوشته های باارزش دانشنامه ویکیپدیا و گوگل، «هخا» بازی، رواج دروغهایی چون «نامه یزدگرد ساسانی به عمربن خطاب» و «دستخط امیر کبیر به ناصرالدین شاه»... همه گویا است که سطح دانش عمومی درجا میزند و بسیاری از ما بُکسوات کرده ایم.
در بسیاری از سایتهای پرمدّعای فارسی که صافیها و فیلترهای خاص خودش را دارد یکی دو دقیقه بیشتر نمیتوان ماند. همه یا تبلیغ و مدح و ثنا است یا تکرار و تکرار و تکرار...
......................................
نشنود این نغمه ها را گوش حس
برگردیم به عباس شهریاری جاسوس ۱۰۰۰ چهره ساواک و نوچه سرتیپ کمال که به ماکیاول اقتدا کرد و نشان داد برای بقا در محیط سیاسی یا باید در اردوگاه گرگان بود یا روباهان.
از آنجا که پرداختن به وی، مرور تاریخ معاصر ما است داستان پرفراز و نشیب زمانه او را بازگو میکنم و درآغاز یادآور میشوم که مَحرم اینگونه نوشته ها ستمدیدگان و آزادیخواهان اند نه عمله ستم و «اهل کام و ناز» که چشم و گوش دارند اما نه میبینند و نه میشنوند.
گرچه بر ما ریخت آب و گِل شکی
یادمان آید از آن ها چیزکی
نالهی سُرنا و تهدید دُهُل
چیزکی مانَد بدان ناقورِ کُل
نشنود این نغمه ها را گوش حس
کز ستم ها گوش حس باشد نجس
از شما دعوت میکنم این فیلم را به دقت ببینید. توّجه زندانیان سیاسی را به آن جلب میکنم.