logo





شارل بودلر

گفتگو

برگردان از "مانی"

شنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۱

این توئی روشنی و سُرخی یِ صُبح پائیز،
موجِ غَم بُرده ولی بر دلِ تنگِ من خیز.
چو نشیند به عقب موج، ببینی از تب
داغَم ازیادِ گِل تلخِ سرشت اش برلب.
آنچه در سینه تو جوئی زِمَنَم بیهوده ست،
سال هاست کاین دلِ ویرانه به خواب آسوده ست:
شُد به چَنگال و به دندانِ زنی خون آشام
پاره وز خوردَنَش گشتند دَدان شیرین کام!
در خراباتِ دلم می بِگسارند اکنون،
یَقه گیرند و کِشند موی و روان سازند خون!
از برهنه تنِ تو بوی خوشی می آید!
دلربا، آفت جان ها، گرَت می باید،
زآتشِ دیده یِ چون صُبحِ سپیدت خندان،
سوزم هرتکه که برجای نهادند دَدان!

شارل بودلر
Charles Baudelaire))
(1821-1867)
برگردان از "مانی"

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد