کند و کاو در تاریخ برخلاف مباحث فیزیک و ریاضی، با امّا و اگر و تفسیر به رأی همراه است.
بی طرف باشیم یا نباشیم ثابتهای بنیادی فیزیک مثل جرم سکون پروتون و الکترون، ثابت جهانی گرانش، سرعت موج الکترومغناطیس در خلاء، ثابت کوانتوم پلانک و مقدار جرم زمین (5.976×1024) و... همه مشخص است و در اینگونه موارد زیاد نمیتوان به جاده خاکی رفت و حرفهای مندرآوردی زد.
اما در مورد درستی یا نادرستی شورش کمون پاریس (هنگامه اشغال فرانسه توسط ارتش پروس)، صحّت و سُقم ترور اعلیحضرت همایونی در دانشگاه تهران ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷(که رژیم پیشین به بهانه آن به سرکوب مردم پرداخت)، چند و چون ترور سپهبد رزم آرا در مسجد سلطانی، خلع سلاح ستارخان و یارانش در پارک اتابک، عملکرد سرلشگر ولی الله قرنی در کردستان ... و تاخت و تاز ارتش اسارت بخش ناتو در لیبی ... حرف و حدیث بسیار، است.
.............................................
سخت خاک آلود می آید سخن
در ویدیوی ضمیمه با ذکر این آیه زمینی که «گذشته پیش درآمد اکنون است» بخشهایی از زندگی پرماجرای سرلشگر قرنی و زمانه پرابتلایی را که در آن میزیست، برجسته کرده ام،
البته سخنم خاک آلوده است و شدّت گرد و غبار نگذاشت این بررسی بیطرفانه صورت گیرد و همه کوچه پس کوچه ها را ببینم...
***
گرد و غبار همیشه بیرون ما نیست. در درون ما هم هست که با غرض و مرض رُخ مینماید و چشم جانمان را قیچ و لوچ کرده به امتناع انصاف و واقعبینی دچار میکند.
من گاه توان دیدن چیزی غیر آنچه خودم میخواهم ببینم را ندارم، چیزی را میبینم و با عینکی میبینم كه دوست دارم ببینم، سپس تمایلاتم را به نام حقیقت روی آن میچسبانم.
طالب هر چیز، ای یار رشید
جز همان چیزی كه میخواهد ندید
.............................................
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
درست است که انسان (انسانِ در حالِ شدن) به خودش اشراف دارد، اما «انسانِ در حال بودن» که با پویایی به معنی واقعی کلمه، فاصله دارد (و من فاصله دارم) بدون شیشه خرده و «زیغ» نیست.
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ = آدمیخودش را خوب میشناسد هرچند عذر بتراشد و توجیه کند.
گاه خودمان هم نمیدانیم اما ریگی در کفش و چیزی در کلاه داریم. چاه جان تیره و تار شده و قفل و غشاوه و پرده و پوشش دیدگانمان را بی فروغ و کم سو میکند.
راست میگوید مولوی:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
***
روایت مرا از فراز و نشیب زندگی سرلشگر قرنی و تاریخ معاصر میهنم (این بار و هربار) باید با توجه به اشارتی که کردم شنید.
البته برای ارائه آن زحمت بسیار کشیده و روی کلمه کلمه آن کار و مطالعه کردم و بارها و بارها کم و زیاد نمودم اما میدانم که گرچه در روش، هنگام به کارگرفتن شواهد کوشیدهام بی طرفی را رعایت کنم اما بنا بر پیشداوریها، ماهیت و شناخت خودم بخش هایی را برجسته تر کرده و ادّعای بی طرفی ندارم.
سخت خاکآلود میآيد سخُن
آب تيره شد سَرِ چَه بند کُن
تا خدايش باز صاف و خوش کند
او که تيره کرد هم صافش کُند
از شما دعوت میکنم ویدیوی مربوط به سرلشگر قرنی را با تأمّل ببینید.
اشاره به تاخت و تاز ارتش اسارت بخش ناتو در لیبی، تأئید رفتار مستبدانه معّمر قذافی که از دماغ فیل افتاده و از چهره و لحن کلامش نیز، کبر و غرور میبارَد و مثل همه مرتجعین، منتقد خود را دشمن انقلاب و نفوذی بیگانه و بریده مزدور میپندارد، نیست.
گذشته پیش درآمد اکنون است از نمایشنامه توفان The Tempestاثر ویلیام شکسپیر است.
.............................................
نیاز به راهنمایی
برای مباحثی که با یک کامپیوتر ساده به صورت ویدیو ارائه نمودهام و در یوتیوب موجود است، بایدمثل یک بنّا که آجر به آجر کار میکند، اسناد و عکسها را لحظه به لحظه کنار هم بچینم و تنظیم صدا و تصویر وقت بسیار زیادی از من میگیرد.