logo





تنها همین امروز

چهار شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۰ - ۳۱ اوت ۲۰۱۱

آزاده بی پروا

a-biparva.jpg
امروز را پنداشتی که سیمرغ از کوهی می آید
اما از تپه ای بیش نبود
پنداشتی که چراغی جادویی در آن ایوان همیشه تاریک روشن شده
اما هاله ای فریبنده بود در چنگال غول تاریکی
امروز را دیدند که از پله های سرنوشت چه خرامان می آمد
رو به پایین یا بالا؟
امروز ,رو به هیچ جهتی نیست
تنها
آمده است تا باشد
با کوله باری از اینهمه انتظار و نابرابری
به سنگینی بارانهای چهار فصل ِ ابر ِ چشمانم
و بیش از حد سبکتر از نفسهای گریبان گیر!
سرفه های پی در پی زندگی
از سینه ی ساعتی که عقربه ها مدام بر پشتش می کوبند
تا مگر چنگال بدبختی از حلقش بیرون بجهد
و خوشبختی ,آری ,خوشبختی
همین امروز را شاید
روی نیمکت حیاط بنشیند
تا من بتوانم لحظه ای
همینجا
در خودم
متولد شوم
و آرامش را
کودکانه
گریه کنم

بیست و نهم امرداد 1390

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد