|
در بیست و سومین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی، کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، یاد رهبران، اعضا و فعالین سازمان و دیگر احزاب و سازمان های اپوزیسیون را گرامی می دارد و به خانواده ها و بستگان دردمند آنان درود می فرستد. مبارزه، برای تشکیل دادگاه صالحه و تلاش برای طرد فرهنگ حذف مخالف، مبارزه ای است که ما در حد خود در آن با امکانات سازمانمان، مشارکت می کنیم. | |
ماه های مرداد و شهریور ۱۳۶۷، زندانیان سیاسی در زندان های رژیم اسلامی، به فرمان خمینی، قتل عام شدند. اسرار این جنایت، توسط خانواده های درد مند کشته شدگان و زندانیانی که از معرکه جان بدر برده بودند، بسرعت افشا شد. از آن زمان تا کنون، سران رژیم و افرادی که مستقیما دست در این جنایت داشتند، از آن چه که بر سر اسرای خود آورده اند، سخن نگفته و آن را پنهان داشته اند. در میان سران و هواداران رژیم اسلامی تنها یک استنا وجود داشت. آیت اله منتظری، در نتیجه مخالفتش با این کشتارها، موقعیت ممتاز خود در حکومت را از دست داد. خمینی، او را از موقعیت جانشینی خود، برکنار کرد. منتظری، چند سال بعد از آن فاجعه، در خاطرات خود، اطلاعات موثقی را در مورد کشتارزندانیان سیاسی در تابستان 1367 منتشر کرد.
زخم عمیق کشتار بیش از چهار هزار زندانی سیاسی در تابستان 1367، التیام نیافته است. هنوز دور است آن منزلی که بتوان بر فراز آن فریاد زد : هرگز دیگر این گونه مباد! رسیدن به آن منزل دو شرط دارد : شرط اول آن است که همگی محکوم کنند کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 1367 و حذف خونین و بیرحمانه مخالفین بفرمان خمینی را. شرط دوم آن است که همگی خواستار طرد فرهنگ حذف مخالف از صحنه سیاسی جامعه ما باشند.
با شکست رژیم اسلامی در یک جنگ مالیخولیایی میان ایران و عراق، تحت عنوان جنگ میان کفر و اسلام، کشتار زندانیان سیاسی با فرمان روح اله خمینی عملی شد. این کشتار، اقدامی است که بدون تردید دادگاه های صالحه در باره آن قضاوت خواهند کرد. آمرین و عاملین این جنایت هولناک و این لکه سیاه بر دامن تاریخ کشور ما، شناخته شده اند. آیت اله منتظری، در زمان حیات خود، اسناد و اطلاعات تردید ناپذیری را در مورد این جنایت هولناک منتشر کرده است. در زمان اجرای فرمان خمینی در باره کشتار زندانیان سیاسی اسیر در دست رژیم، خشونت ضد انسانی این عمل بقدری آشکار بود که برای برخی از مجریان نیز ابهام بوجود آمد. آنان پرسیدند که با کسانی که توسط دادگاه های خود رژیم محکوم شده و در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستند چه باید کرد. آقای خمینی، صراحتا در مورد انجام قتل عام پاسخ داده است: « هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگى به وضع پروندهها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است.» (پاسخ خمینی به نامه احمد خمینی در باره ابهامات آیت اله اردبیلی).
خمینی، با این فرمان، یکی از پایه ای ترین مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر، یعنی حق حیات انسان ها را لگد مال کرد. بسیاری از مردم ایران، بخصوص بستگان جان باختگان تابستان 1367، خواستار برگزاری دادگاهی عادلانه هستند. با چنین دادگاهی است که می توان بر زخم این کشتار مرهمی نهاد. از نظر هر فرد نوع دوست، این مطالبه ای انسانی و حق طلبانه است.
کشته شدگان تابستان 1367، رهبران، اعضا، فعالین اپوزیسیون رژیم ولایت فقیهی و استبداد دینی بودند. هیچ یک از این کشتارها توجیه قانونی ندارد. کشتار، برخلاف گفته برخی توجیه گران، به گروه و یا سازمانی که دست به ماجراجویی زده، محدود نبوده است. تمامی گرایشات اپوزیسیون ایران، بدون استثنا، هدف کشتار قرار گرفته اند. پاکسازی جامعه از اپوزیسیون از طریق کشتار زندانیان سیاسی، عملی شده است. حکومتی ها، و در راس آن ها خمینی، با بی خردی های خود کشور ما را بعقب و به قهقرا می بردند، مخالفین در زندان ها بودند. کشتار مخالفین، مخالفینی که در زندان و در قل و زنجیر بودند، مخالفینی که غالبا به لحاظ فکری طرفدار مبارزه سیاسی بودند، معنای مشخصی داشت. حذف مخالف، معنای صریح این اقدام خمینی و مشاورینش بوده است. استبداد و دموکراسی در برخورد با مخالف دو شیوه مختلف دارند. در رژیم استبدادی، مخالف حذف می شود. در دموکراسی، مخالف دارای حق حضور و فعالیت تا کسب قدرت می باشد. خمینی با حذف خونین و بیرحمانه مخالفین خود، چهره استبدادی خود را عریان ساخته است.
مدتی است که بخشی از طرفداران رژیم جمهوری اسلامی، تحت عنوان اصلاح طلبان، نارضایی همه گیر مردم را دیده و بنوبه خود دم از آن می زنند که جامعه به قهقرا کشیده شده و بحران و ناکارآئی در تمامی زمینه ها اشکار شده است. آنان با ادعا های بسیار وارد صحنه شده و از اصلاح نظام دم می زنند. با خواسته هایی که مردم اعلام می کنند، همراهی نشان می دهند و «آزادی»، و «انتخابات آزاد» و «دموکراسی» را می خواهند در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی تامین کنند. در عین حال، منبع الهام خود را «امام»، «رهبر فقید»، «دوره طلایی» خمینی و غیره اعلام می دارند. اصلاح طلبان، بر کشتار زندانیان سیاسی بفرمان خمینی، بر حذف خونین و بیرحمانه مخالف و بر دادگاه های دست نشانده خمینی و ماهیت استبدادی رژیم او چشم می بندند. بدیهی است که نمی توان دموکرات بود و بر استبداد دینی خمینی و بر حذف خونین مخالف چشم بست. دموکراسی با اندیشه و عمل خمینی ناسازگاراست. یا با دموکراسی باید بود یا با خمینی. کسانی که پیرو اندیشه و عمل خمینی هستند و از استبداد دینی قهار او الهام می گیرند، کسانی که حذف خونین و بیرحمانه مخالفین بفرمان خمینی را محکوم نمی کنند، چگونه می توانند دموکرات باشند؟
از سوی دیگر جا دارد یاد آوری شود که تا زمانی که جامعه ایران، به طرد فرهنگ حذف مخالف نرسیده باشد، سایه شوم فاجعه ملی تابستان 67، بر خاک ما باقی می ماند.
در بیست و سومین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی، کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، یاد رهبران، اعضا و فعالین سازمان و دیگر احزاب و سازمان های اپوزیسیون را گرامی می دارد و به خانواده ها و بستگان دردمند آنان درود می فرستد. مبارزه، برای تشکیل دادگاه صالحه و تلاش برای طرد فرهنگ حذف مخالف، مبارزه ای است که ما در حد خود در آن با امکانات سازمانمان، مشارکت می کنیم.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۰ - ۲۷ اوت ۲۰۱۱
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد