اقتصاد دانان دولت ایران ترجیح میدهند به جای کمک به مردم که هر روز برای بدست آوردن نان شبشان دنبال راه چاره هستند ، پول و دارایی را به کشورهای دیگراهدا کنند . پیشنهادات متخصصان که برخی از آنها و راه حلهایی را برای حل مشکلات اقتصادی مملکت عرضه مینمایند، با بی اعتنایی دولت و اقتصاد دانانش مواجه شده اند و هیچ عکس العملی را در پی نداشته اند. | |
مردم ایران در سیستم تصمیم گیری دولت چه جایگاهی دارند؟ توجیه شرعی تنگ نمودن عرصه بر مردم ایران را در کجای قرآن پیدا کرده اند؟
بسیاری از اقتصاد دانان کشور گذشته و حتی خود بنده مطالب زیادی در باره مضیقه های مردم در ایران که بار سنگین مخارج کمرشان را خم کرده است، گفته و نوشته ایم.
أ. بیکاری در ایران بیداد میکند و طبق ارزیابی ها به مرز 20 درصد رسیده است. همانطور که قبلا هم بارها قید شده ، برای جلوگیری از جوش و خروش اجتماعی، دولت حجم واقعی بیکاری در کشور را از مردم پنهان میکند.
ب. در پی ابطال یارانه ها، تورم بیداد میکند. حتی آمار رسمی منتشره حاکی از تورم سالانه 14.2 تا 16.7 درصد است. طبق آمار صندوق بین المللی پول، تورم در کشور بسیار وخیم تر از اینهاست و تا پایان سال به 22.5 درصد خواهد رسید، یعنی حدودأ دو برابر تورم در سال قبل.
ت. روز به روز وسعت و عمق فقر و بد بختی افزایش میابد که نتیجه مستقیم تورم دو رقمی است، امری که همانند دیگر داده های اقتصادی از چشم مردم دور نگه داشته میشود. در حالی که طبق آمار رسمی در ایران 8.6 میلیون فقیر (حدودأ 12 درصد از مردم) زندگی میکنند، طبق آمار مرکز آمار کشور که نتایج آن توسط دولت پنهان شده است، امروزه در ایران 37 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند، یعنی حدودا 50 درصد از مردم در کشور!
ث. کاهش قدرت خرید که در سال 89 بمیزان 6 درصد بوده و انتظار میرود که تا پایان سال 90 حد اقل به 10 درصد برسد، معضله اقتصادی دیگریست که جامعه ما با آن دست و پنجه نرم میکنند.
تمام این آمار هر چقدر که درد ناک است ، بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در رابطه با آنچه مردم احساس میکنند که زندگیشان روز به روز دشوار تر میشود دیگر لزومی به گفتن نیست. هر شهروند ایرانی رنج آوردن نان به سفره را تجربه کرده (نه نفت... نان!). قیمت اکثر مواد غذائی اخیرا بین 9 تا 15 درصد افزایش داشته، قیمت نان 25 درصد و قیمت آرد 44 درصد افزایش یافته و قیمتهای مسافرت با وسائل نقلیه عمومی نیز سیر صعودی چند ده درصدی را طی کرده اند! اگر همه اینها کافی نیست، انتظار میرود که بزودی قیمتها باز هم افزایش یابند. رئیس انجمن اصناف کشور ارزیابی کرده است (اردیبهشت 1390) که امسال قیمت کلیه محصولات بین 15 تا 20 درصد افزایش خواهد یافت. همچنین یکی از اعضای دفتر بازرگانی ایران گفته است که قیمتها بطور حادی افزایش خواهند یافت، چرا که دولت نخواهد توانست در دراز مدت مانع بالا رفتن قیمتها شود.
وضع آنقدر خراب است که اخیرا شاهد شورش مردمی در زمینه پرداخت صورت حساب ها بوده ایم. بسیاری از مردم از پرداخت آنها که چند ده درصد افزایش داشته اند، سر باز میزنند. به عنوان مثال، 75 درصد از ادارات در استان هرمزگان حساب برق خود را در سه ماه اخیر پرداخت نکرده اند و 30 درصد از مشتریان شرکت ملی گاز نیز از پرداخت قبض گازشان خود داری نموده اند.
با وجود این ، جای تعجب است که طبق خبرهای منتشره، دولت باز هم میلیاردها دلار به کمک به کشورهای خارجی اختصاص میدهد:
أ. در یک گزارش محرمانه از سوی مرکز پژوهشات راهبردی ، توصیه شده است که یک کمک 5.8 میلیارد دلاری در اختیارکشور سوریه قرار گیرد. یک و نیم میلیار دلار از این مبلغ قرار است بلافاصله واریز و بقیه این مبلغ طی 3 ماه آینده.
ب. لازم به ذکر نیست که این مبلغ علاوه بر پرداخت کلیه مخارج برنامه بلند پروازانه سوریه به حزب الله لبنان بوده است که اخیرا در رسانه ها انتشار یافته. طبق این اخبار سوریه یک برنامه کلان تولید جنگ افزار برای تجهیز حزب الله در برنامه کار خود قرار داده. همانطور که گفته شد مخارج این برنامه توسط دولت ایران و از جیب مردم ایران پرداخت خواهد شد.
ت. این در حالی است که طبق گزارشات منتشره، سران سوریه پولهای خود را به خارج میفرستند...
این برنامه ها با هزینه های هنگفت هدفشان چیزی جز نجات دولت در حال فروپاشی بشار اسد نیست، در حالی صورت میگیرند که کمر این ملت زیر بار خرج شکسته شده، و از طرفی از نظر سیاست خارجی کشور نیز هیچگونه منطقی در آن دیده نمیشود. هر چه کمکهای ارسالی برای سوریه گسترش میابد، روابط ایران و ترکیه، که از نظر ایران امری استراتژیک میباشد رو به تیرگی میرود. یاد آوری میشود که ترکیه از رویدادهای اخیر سوریه اظهار نگرانی کرده و حتی برای کمک به مردم سوریه برنامه ریزی انجام داده است. همچنین این کشور از راههای گوناگون نارضایتی خود را از کمکهای ایران به رژیم سوریه به دولت ایران گوشزد کرده است.
اگر این هم کافی نیست ، اخیرا از برنامه محرمانه ایران برای کمک به رژیم معمر قذافی که در حال فروپاشی است پرده برداشته شد. این برنامه شامل ارسال جنگ افزار، مشاوره و تعلیم یاران قذافی میباشد. هدف این برنامه فرو کردن کشورهای غربی در باتلاق لیبی و تضعیف توانائی این کشورها برای مداخله در سوریه میباشد.
مخارج این رفتار ماجراجویانه رژیم میلیارها دلار است. بدیهی است که اگر این پولها برای رفاه مردم ایران مورد استفاده قرار میگرفت، بسیاری از مشکلات آنها برطرف میشد.
به عنوان مثال با این مبالغ دولت میتوانست سیستم های یارانه ها را بهینه کند، و به این نحو یک راه حل واقعی برای مشکل تورم ارائه نماید. دولت در وضعیت کنونی این سیستم با شکست مواجه شده است، بطوری که مبالغی که برای جبران اثرات حذف رایانه ها به حساب مردم ریخته میشوند نه تنها پاسخگوی بالا رفتن کلی قیمتها در ایران در نتیجه باطل نمودن یارانه ها نیستند، بلکه حتی آمار تورم رسمی محصولاتی که در چهارچوب یارانه ها قرار داشتند را، جبران نمیکنند.
اقتصاد دانان دولت ایران ترجیح میدهند به جای کمک به مردم که هر روز برای بدست آوردن نان شبشان دنبال راه چاره هستند ، پول و دارایی را به کشورهای دیگراهدا کنند . پیشنهادات متخصصان که برخی از آنها و راه حلهایی را برای حل مشکلات اقتصادی مملکت عرضه مینمایند، با بی اعتنایی دولت و اقتصاد دانانش مواجه شده اند و هیچ عکس العملی را در پی نداشته اند.
گویی که ضرب المثل دیرین ایرانی که چراغی که با خانه روان است به مسجد حرام است، به گوش آقایان نرسیده است.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد