logo





دو شعر برای یک عشق

پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۲۸ ژوييه ۲۰۱۱

محمد حسن صفورا

۱- کوی

عجب
کوئی دارید
پر از چتر اقاقی ها
پردیسی ست
در کوچه هایش
صدای رقص می آید
عجب
کوئی دارید
پر از
پروانه های رنگ وارنگ
بر برگ درختانش
نسیم عشق
می پیچد
عجب
کوئی دارید
چه گورستان سر سبزی
مزارانش
شبیه فرش کاشان است
پر از گل های داودی
عجب
کوئی دارید
پر از
آلاله دشت نهاوند است
شراب خللر شیراز
و چیز دیگری دارد
که در اینجا
صد سال است
در کاغذی خونین
به دیوار است:
آزاد و آزادی
عجب
کوئی دارید
زندگی پیشکش
مردن هم
در آنجا
سخت آسان است
عجب کوئی است
کوی آزادی


۲- هفت

از هفت رود
هفت کوه
هفت بیابان
که در مسیر عشق بود
می گذرم
درجستجوی خویش گمشده
در خاک خام
به چله می نشینم
تو
از برابرم می گذری
بی هیج تکانی
حتی فوت نمی کنم
تمام راه را
بر می گردی
هفت بار
غسل عشق می گیرم
چون نور
در کوره می شوم
شعله می کشد
پولاد آبدیده
آب می شود
هفتاد بار سوخته ام
از
هفت عالم
گذشته ام
الا عالم عشق
که سر سپرده ام

تهران مرداد ۹۰

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد