|
سؤال این است: اگر خشونت به هر شکل و در هر شرایطی نکوهیده و غیر قابل پذیرش است چرا مبلغان و مروجان خشونت پرهیزی و خشونت ستیزی از اعتصاب غذا که تحمیل خشونتی مرگبار به جسم و جان اعتصاب کننده است ، حمایت می کنند؟ | |
پس از جان باختن هدی صابر- روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی - که ظاهرا" اعتصاب غذا زمینه ساز بروز فاجعه شد، بار دیگر و به درستی بحث پیرامون خشونت عریانی که شخص اعتصاب کننده به جسم و جان خویش تحمیل می کند ،بالا گرفته است. اعتصاب غذای هدی صابر و متعاقب آن اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان سیاسی در اعتراض و داد خواهی پیرامون مرگ این روزنامه نگار و کوشنده ی سیاسی ، موضوع چگونگی توجیه و توضیح خشونت آشکار در اقدام اعتصاب غذا را پیشاروی کوشندگان سیاسی ای که خشونت ستیزی و خشونت پرهیزی - گاه تا حد مطلق- تبلیغ و ترویج و توصیه می کنند، قرار داده است.
سؤال پیرامون اعتصاب غذا این بوده و هست که اگر خشونت به هر شکل و در هر شرایطی مذموم و نکوهیده و غیر قابل پذیرش است چرا مبلغان و مروجان خشونت ستیزی و خشونت پرهیزی از اعتصاب غذا، به ویژه اعتصاب غذای نا محدود ، که تحمیل و اعمال خشونتی مرگبار به جسم و جان اعتصاب کننده است ، حمایت کرده و می کنند. مگر آسیب رساندن به جسم و جان خویش تا حد جان باختن نوعی خود زنی وخشونت نیست ؟
تردیدی نیست که اعتصاب غذا در اکثر موارد حربه اعتراضی و دفاعی ستم دیدگان و قربانیان ستمگری و شیوه ای مبارزاتی علیه ستمگران و به زیر کشیدن اتوریته آن ها ست، اعتصاب غذا سلاح اعتراض به توهین و تحقیر، و محدود و نابود سازی سیاسی و عقیدتی و شخصیتی ، و نادیده گرفتن خواست های انسانی اعتصاب کننده است ، و سلاحی در دفاع از آرمان و اندیشه سیاسی و عقیدتی و کرامت انسانی ست. اما تردیدی نیز نیست که این سلاح آسیب رسان و مرگ آفرین است. چنین تناقضی را خشونت پرهیزان و خشونت ستیزانی که حمایت کنندگان اعتصاب غذای نا محدود اند چگونه توضیح می دهند و تبیین و تفسیر می کنند؟
می توان نام هایی غیر از خشونت بر این نوع واکنش نهاد، کما اینکه برای واکنش " دفاع از خود" ترم و واژگان" زور یا فورس" بکار برده اند ویا آن را واکنشی برای خنثی کردن خشونت خواند ه اند، و یا آن را واکنشی در برابر خشونت برای دفع خشونت تعریف کرد ه اند اما تعاریف قانع کننده و مانع و جامع نیستند. به گمان من میان خشونت موجود در اعتصاب غذا با واکنشی که قربانی خشونت به هنگام دفاع از خود در قبال خشونت بروز می دهد، شباهت هایی وجود دارد ، و به همین دلیل شاید بتوان گفت خشونت ناشی از اعتصاب غذا به ویژه د ر نوع نامحدود آن، از جنس واکنشی ست که به هنگام" دفاع از خود" در مقابله با خشونت فاعل و فیزیکی بروز می کند با این تفاوت که اقدام به اعتصاب غذا اقدامی آگاهانه و طبق نقشه , و جنس خشونت فاعل نیز متفاوت است.
مجاز دانستن اعتصاب غذای نا محدود به عنوان تاکتیکی برای دفع خشونت ، و یا تقسیم اعتصاب غذا به عقلانی و غیرعقلانی و طرح این ادعا که اعتصاب غذا نوعی خود زنی و خود آزاری نیست ،حلال تناقض موجود نخواهند بود.
مخالفان اعمال هر نوع خشونت و مبارزه خشونت آمیز ، نمی خواهند ، و طبیعی ست نتوانند به سهولت بپذیرند که اعتصاب غذا, به ویژه نوع نامحدود آن اعمال نوعی خشونت نسبت به جسم و جان خویش است. این عزیزان می باید راه و توضیحی برای رفع این تناقض دست و پا کنند !
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد