logo





تن لرزه های خشم زمين درسوگ بم

جمعه ۶ دی ۱۳۸۷ - ۲۶ دسامبر ۲۰۰۸

علی رضا جباری

alireza-jabari.jpg
خروش قهرابليس
ازژرفنای خا ک
برانسان
سلاله ی زمين
که او خود
از سجده اش به فرمان خداوندگارخويش
سربرکشيده بود
درتزل

بم
شاخه گلي
درحصارکان های ياقوت
سربرزده ازخاک
دردل کوير

آماج تيغاتيغ زهرآگن حادثه
ناديده
ازهرسودرکمين

آدمی زادگان رنجکش
به آرمشی شبانه
تن از رنج روز رهانندگان
در زير سا يبان ها
از خشت و کاهگل

شهر ديرين سا ل
با ارگ
آن يادمان زندهی ايستادگي
سر برخاک نهاده
به نيايشی شبانگاهي
درغربت کوير


تن لرزه های بی امان خشم زمين
درزيرشلاق دردناک ابليس
و فروريختن خاک وخاشاک
برتن آرميدگان بی گناه بی پناه
ويرانی دست های کارورنج
در زيرآواری
به وسعت يک شهر

رودارود مادران
هجراوای مهربانا ن
زجه های زنان بی پناه
مويه های معصومانه ی کودکان بی گناه
ونمايانی دگرباره ی کورهای جمعي
اين بار، به رسمی تازه

دو، چار،هشت هزار
نه
بيست، بيست وهفت هزار
شايد افزون تر
آماراين
عصيان تازه ی شيطان را
تنها خداست که می داند.

آهای، شيطان!
برمن
اين پيرو سر به فرمان خويش
بتاز!
و تازيانه ی آتشين ات را
برگرده ی نحيفم
فرود آور
شايد هم
غرق گناهانی باشم که گفته اند

امٌا مخواه
اشک درشت فوج يتيمان را
درساحت فراخ کبر وغرورت

عجايب شهر
۹/۱۰/۸۲
علی رضا جباری (آذرنگ)

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد