![]() |
|
دو چشم قربانی
تلخ ، مات خیره ماندند به آسمان . ژولیده از خون سیاوش تب دار زمینِ گلگون لرزیدن گرفت . قمریِ خونین گلو به کلاغ سجده برد کلاغ صیحه زد کفتر چاهی دانه فروهِشت . جغدِ شکسته پای در ویرانه کاخ پناه گرفت با بی فروغان چشمان لرزان . کاظم کردوانی ، 30 خرداد نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|