logo





چريك

و نسيم بارن

يکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۹ ژوين ۲۰۱۱

محمود علی آبادی

از را هي دور رسيده ايم
كوله باري پر از هيچ
لب ريزِ ،ابهام
شروعي،كه سر مشقش
ما نبوديم
تولدي بي تاريخ
دريغ از قطعه اي عكس
تنها
قصه هاي پدر بزرگها
كه
سي ساله همه رفتند
براي تغيير
چون ساعقه
در يك شب
نگاهها
به پشت كوه
به آواز پولادي سرد
و
آتش خشم
قانون
تكرار تكرارها
دلقكهايي
گاه
يك دست سرخ
گاه
سيكاري بر لب
تمام دستاوردش
چند سطر نوشته
چند سرود نا خوانده
يه خروار
وضعيت نامه
و فريادي
كه خود شنيد وكوه
وامروز
در همان نقطه كور
با فاصله اي به قطر يك كوه از شهر

***

نسيم بارن

متولد شد
از كيلومترها عشق
از زمستان
و پر كشيد از حبس
برهمان بستر خاك مرده
و انجماد هوا
حبسي
به عمق يك تاريخ
چون نسيم آرام
در پيچاپيچ سيم هاي خاردار
و
استخوانهاي پوسيده در كوير
و
ديوارهاي سر به فلك كشيده
بيدار شد
ريشه هاي خشك در تاريكي
و
التماسهاي دخترك گل فروش
بر سنگ فرش خيابانها
و ذوب شد
قطرات سخت باران
پسران سر بر خاك فرو برده
در عمق فاجعه
و
متولد شد
در بستري به وسعت دشت
و نسيمي به رنگ سبز
متولد شد

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد