logo





خرم آباد

دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۲۳ مه ۲۰۱۱

مهرانگيز رساپور (م. پگاه)

pegah-s2.JPG
به دل دارم هوای خرم آباد
هوای با صفای خرم آباد
نسيم سردِ غربت خسته‌ام کرد
خوشا آب و هوای خرم آباد
نگيرد هيچ جایِ خوبِ عالم
به دل يک لحظه جایِ خرم آباد
به يکرنگی نديدم مردمانی
چو اهلِ بی ‌ريایِ خرم آباد
بلندِ کوهها و آبشاران
کند چندان، بهای خرم آباد
شکوه باغ‌ها و سبزه زاران
بهشت افکنده پای خرم آباد
تو گويی چشمه‌ی آبِ حياتست
زلالِ چشمه‌های خرم آباد
نهفته شعله ‌ی جانسوزِ آتش
در اين ساز و نوای خرم آباد
بمانی همچنان آباد و خرم
ز دل کردم دعای خرم آباد
دل بی‌تابِ مهرانگيز تنگ است
دراين غربت، برای خرم آباد


--------------------
اين غزل که در نخسين کتاب من «جرفه زود می‌ميرد» آمده است، را سال‌ها پيش، در آغاز نوجوانی (شانزده-هفده سالگی)که برای نخستين بار از ايران خارج شدم، به ياد زادگاه‌ام شهر زيبای «خرم آباد» نوشتم. مردم لرستان اين شعر را به خوبی می‌شناسند و بسياری آن را از حفظ می‌خوانند. اين شعر پيش از اين از روی کتاب، اينسو و آنسو به چاپ رسيده بود و اکنون خودم آن را بنا بر درخواست و تشويق دوستان تقديم می‌کنم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد