من کفش هایی را می شناسم
که حتی از کفش های سهراب هم هوشیار ترند؛
راه را می دانند
و مانند شهابسنگ ها
ابلیس را ماهرانه نشانه می روند.
آن ها سخن هم می گویند
ترانه هم می سرایند
و جهانی را به سخنگویی وا می دارند.
کفش های من خوی دلاوری را از خورشید سوزان میانرودان آموخته اند
و از آب فرات.
کفش های من ترازوی سنجش حیات و مرگند.
دروغ هم نمی گویند.
زارهم نمی زنند؛
بلکه هوا را پاره کرده،
فریاد می کنند
آیه های جاری زندگی را که بر دجله می شتابند؛
و تا ابدیت آبی خلیج پارس و اقیانوس هند
موج بر موج مرزها را می نوردند
با قداست آب پاکی که از پرستشگاه ناهید
به ارث برده اند.
من فیزیک نمی دانم
ریاضی هم نمی دانم
حتی نمی دانم چند اتم به دور یک الکترون می چرخند
حتی نمی دانم چند خورشید به دور کره ماه می گردند.
شنیده ام هزاران کهکشان به دور شکمبه های مردارخوار جهانخواران بی وقفه سجده ها ی کشدار می نمایند.
باور بیاورید
من حتی نمی دانم چند کیلو نیوتن زور لازم است
تا یک لنگ کفش نمره ده را تا یک وجبی دماغ قدرتمند ترین جانور دوپای روی زمین پرتاب کند.
من شرمسار بیسوادی خود هم نیستم.
شاهان و صاحب منصبان کبیر هم درس بیسوادی خوانده اند؛
با این تفاوت که من کارگری فقیر و بی قدرتم
و ایشان حاملان ثروتمند و القاب و خدم و حشم.
و به همین خاطر است که به ستایش کفش های نان آوری فقیر بسنده می کنم.
بیچاره نان دمکراسی نخورده است
دولار و میلیارد را هم نمی فهمد.
به عبارتی:
من به ستایش کفش هایی می روم
که شیواتر از هر شاعری می سرایند
و گویاتر از میلیو ن ها زبان سخن می گویند
و از بزرگ ترین بمب ها ی عمو سام هم مخرب ترند؛
و حتی از ترازوی سردر دیوان قضا هم دادگرتر.
منوچهر عوض نیا
بیست و هفتم آذرماه ۱۳۸۷
اتاوا
نظرات خوانندگان:
hooshyartar az..... mihan 2008-12-18 21:20:01
|
ba salam. agaye evaznia
dastetan dard nakonad
shere besyar zibaist.
ba sepas va ehteram
mihan jazani paris |
daste shoma dard nakonad javad 2008-12-18 12:36:21
|
Motshakerim! motshaker ay shaer! |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد