logo





رضا وشاحی1

آیا استقلال خواهی جزوی از آزادی بیان نیست؟

چهار شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۰ - ۲۰ آپريل ۲۰۱۱

Reza-Vashahi.jpg
20.04.2011
خانم شیرین عبادی بعد از مدتها سکوت بالاخره سکوت خود را شکستند و در مورد مردم عرب اهواز چیزی نوشتند. که باید تشکر کرد. اما دریغا و افسوس که مردم عرب احواز را عرب زبان خواندند و مشکلی سیاسی اهواز را به مشکلی مذهبی فرقه ای تقلیل دادند. واقعیت این است که مردم عرب اهواز استقلال می خواهند.

اما این ابتدای راه است. ما می بایست باب گفتگو را باز کنیم. ولی یک مشکل بزرگ این باب را بسته است. برای امثال من که استقلال اهواز را می خواهم و اهواز را اشغال شده توسط فارس ها می دانم، آیا مجال گفتگویی هست؟ آیا رسانه های فارسی زبان و خصوصا بخش وزین و موقرشان آیا فرصتی به امثال من می دهند تا با آزادی تمام و صد در صد برخلاف میلشان چیزی بنویسیم و منتشر کنیم و دیالوگ کنیم؟ آیا من احوازی می توانم به صورت آزاد از استقلال خواهی صحبت کنم؟

در همین بریتانیا که من زندگی می کنم صحبت استقلال خواهی اسکاتلند گرم است. فرصتی داشتم با الکس سالموند رهبر حزب استقلال اسکاتلند و وزیر اول اسکاتلند دیدار کنم. اسکاتلند از زمان بیانیه اتحادیه در سال 1707 جزوی از بریتانیا شد وبه دوران جنگهای خونین کوچک و بزرگ میان انگلیسی ها و اسکاتلندی ها پایان داد. و اصولا از زمان این اتحادیه است که مورخین انگلیسی کمابیش آن را مبدا تاریخ امپراطوری بریتانیا می دانند. الکس سالموند با فراغ بال و آزادی تمام و شفافیت و صراحت تمام خواستار جدایی و استقلال از بریتانیا است و خواستار ایجاد یک رفراندوم جدید است. دولت بریتانیا و رسانه های انگلستان هم بدون هیچ مانعی صحبت های وی را منتشر و مدام با وی مصاحبه می کنند!

بله در ایران وزارت اطلاعات هست، سپاه ،بسیج و نیروی انتظامی هست، اداره سانسور ارشاد اسلامی هست و در یک کلام برای امثال من آزادی و امکان صحبت کردن در مورد استقلال اهواز وجود ندارد. ولی آیا در جامعه رسانه ای فارس زبان آزاد و مدرن مستقر در غرب هم به امثال من این فرصت داده می شود که آزادانه از استقلال اهواز صحبت کنیم؟ به عبارت دیگر آیا آزادی بیان شامل استقلال خواهی هم می شود؟ آیا به ما اجازه گفتگو داده می شود یا در باز برهمان پاشنه قدیم باید بچرخد؟

این چالش و آزمایشی است برای نویسندگان، روشنفکران و روزنامه نگاران خوش قلم و صاحب فکر فارسی زبان که گردانندگان رسانه های فارسی در اروپا هستند. می بایست به آن پاسخی در خور توجه بدهند. معیار سنجش آزادی فرصت دادن به مخالفین صد در صدی است.
_______________
1.موسس سازمان حقوق بشر اقلیت های ایران


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

nazar
alireza
2011-10-15 09:28:11
با تشکر از عصر نو که پیشتاز واقعی ازادی بیان هست وافسوس بر سایت بالاترین که رفته رفته تبدیل به بلندگوی فاشیسم فارس شده است

شتر سواری دولا دولا نمی شود
هایده ترابی
2011-04-21 18:30:24
آقای رضا وشاحی بسیار ممنونم که صدای خود را به گوش ما رساندید و بسیار خوشحالم که اخبار روز و عصر نو یادداشت شما را منتشر کرد. امیدوارم بقیه رسانه های فارسی زبان هم بروند از آنها یاد بگیرند.
واقعیت این است که شتر سواری دولا دولا نمی شود. اگر خود را آزادیخواه و پشتیبان حقوق بشر می خوانی، وظیفه داری که علیه محو سازی فرهنگی - سیاسی اقلیتهای جنسیتی، مذهبی و ملیتی در ایران بایستی و روشنگری کنی. نمی شود که از حقوق زنان دفاع کنی، اما از حق زن عرب، حق زن بلوچ، حق زن ترک، حق زن ترکمن، حق زن کرد، حق زن قشقائی بر تعیین سرنوشت خویش دفاع نکنی! این اصل در هر گوشه ای از این کره خاکی باید رعایت شود. چه تاجیکیان ازبکستان، چه ایغورهای چین، چه ایرلندیهای انگلیس، چه... حق دارند که خود سرنوشت خویش را رقم بزنند. استقلال یا اتحاد دواطلبانه؟ آنها هستند که تعیین می کنند.
شیرین عبادی هم وظیفه دارد که صدای اعتراض شهروندان عرب ایران را به گوش جهانیان برساند و از سرکوب خونین آنان توسط نیروهای جمهوری اسلامی گزارش کند. اگر پیش از این به وظیفه ی خود عمل نکرده یا کم کرده و یا اینکه حالا به شکلی نیم بند و تحریف شده، دارد گزارش می کند، از وضعیت فلاکتبار ما ایرانیان است که یک نماینده ی آگاه و راستین حقوق بشر در عرصه ی بین المللی نداریم که حرفش براستی شنیده شود.
آقای وشاحی، بسیاری از "روشنفکران دمکرات"، شما، احتمالا مرا هم، "تجزیه طلب" می خوانند، من هم نام این "هموطنان" را می گذارم جنگ طلب و توسعه طلب. من خواهان ایرانی آزاد و رنگارنگ هستم. امیدوارم که ملیتهای زیر ستم در ایران بتوانند در کنار فارسها، با داشتن حقوق برابر و هویت مستقل سیاسی - فرهنگی شان، آزادانه زندگی کنند. از قول من به دوستان عرب بگوئید که ما نیز از اینکه در یک ایران شووینیستی فارس محور زندگی کنیم، وحشت داریم. لطفا ما فارسها را در ایران تنها نگذارید.

hayedehtorabi@hotmail.com

ایران برای همه ایرانیان است نه فارسها
اوختای ب
2011-04-21 06:47:35
با سلام و تشکر از نویسنده محترم مقاله و سایت عصرنو که از معدود سایت های فارسی زبان است که این نوشته را منتشر کرده است.بنده در کانادا زندگی می کنم و در اینجا نه تنها دوبار رفراندوم برای جدایی کبک برگزار شده بلکه امسال حزب لیبرال و ان دی پی با حزب استقلال طلب کبک دست به یکی شده اند تا دولت محافظه کار استفان هارپر را ساقط کنند.تصور کنید این دو حزب سراسری با یک حزب استقلال طلب همکاری می کنند و هیچ ترسی هم ندارند از اینکه رای هایشان را از دست بدهند به عبارت دیگر مفهوم آزادی بیان و دموکراسی در کل کانادا و کاناداییها نهادینه شده است در حالی که همین سایت بالاترین که ادعای تمرین دموکراسی برای ایران را دارد اغلب قریب به اتفاق سایتهای آزربایجانی را ممنوع اللینک در این سایت کرده.کار به جایی کشیده است که لینک شکست پیروزی از بنیادکار ازبکستان را که یکی از طرفداران تراختور فرستاده بود و از باخت پیروزی تلویحا اظهار شادی کرده بود فیلتر نمود.(خواستید مدرکش را می فرستم)به هر حال به نظر من ایران هرگز روی دموکراسی و آزادی را نخواهد دید و دقیقا به همین دلیل این کشور متلاشی خواهد شد و تجزیه طلب واقعی آن کسانی هستند که ایران را یک کشور ، یک ملت ، یک زبان تعریف کردند و می کنند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد