logo





" در انتظار سپیده "

يکشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۰ - ۰۳ آپريل ۲۰۱۱

جهانگیر صداقت فر

امشب هم
این عجوزه‌ی تشویش
سر خواب ندارد ؛
این پا به زایِ قحبه
به دوزخ زهدان
جز اضطراب ندارد :
َخر مست،
- این نازموده طعم خمار -
می‌ غرّد
در غرفه‌های بی‌ قراری مغزم
و باز می‌‌تابد فغان ماخولیاش
در دهلیز‌ه‌های کلافِ اعصابم.
و من،
در سرسامی تا بدین سان کابوس گونه
بی‌ فرجام،
احساس می‌‌کنم که زتیغ تیغ تعب به سوز می‌‌افتد
نرمه‌های چشم ترم
درون کاسه‌ی سرخابه‌ی شوری.
و ز َغلتاغلتِ تنم
بر بالین دلهره
دلم از تپیدن به تنگ می‌‌آید.
***
وین ماهتاب پتیاره نیز،
در کوچ هر شبه، گویی شتاب ندارد
امشب هم؛
یا این مغاره‌ی ظلمت
درزی به روشنانِ آفتاب ندارد
امشب هم.
***
آه -
بگذار پس
این بدرِ شبکاره
سلانه بگذرد از پشت این دریچه‌ی تنها ؛
و بشارت شبگیر،
بگذار غریبه بماند با من.
*
پیداست ؛
ز بی‌ قراری شب ،
باری
که در درون تختِ گرانجانیم،
این کریهِ هر شبه آهنگِ خواب ندارد
امشب هم؛
وین ماهتاب پتیاره در کوچ ناگزیر شتاب ندارد
امشب هم.
*******
جهانگیر صداقت فر
تیبوران - ۷ مارس ۲۰۱۱

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد