logo





ما و فیلسوفان بورژوایی

پیتر اسلوداک ، نیچه گرای نو

سه شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۰ - ۲۹ مارس ۲۰۱۱

نصرت شاد

nosrat-shad.jpg
اسلوداک ، فیلسوف زمان حال آلمان ، هر از گاهی در تلویزیون کانال دو این کشور ، مجری یک برنامه شبه فلسفی است. فان توینن ، فیلسوف بلژیکی ، در یک کتاب بیوگرافیک در باره اسلوداک ، او را از نیچه گرایان نو معرفی میکند . او آثار اسلوداک را گرچه طنزآمیز و اغراق آمیز ، ولی پیچیده ارزیابی میکند .

در آثار اسلوداک خواننده با مطالبی فلسفی ، ادبی ، روانپژوهانه ، سیاسی ، اسطوره ای ، و شبه علمی روبرو میگردد . اسلوداک همچون نیچه دارای استعداد خاص ادبی است . او در طول عمر آکادمیک و روشنفکری خود، هوادار متفکران و جریانات فلسفی گوناگونی بوده . منقدین فلسفی او را گاهی به خردگریزی و عرفان گرایی متهم میکنند .فلسفه بودیستی شرق، روی اسلوداک در سالهای جوانی تاثیر مهمی گذاشته بود . وی در سال 1980 در سن 33 سالگی به هند رفت تا با افکار فرقه بگوان آشنا گردد . او بگوان را یکی از متفکران قرن بیست میداند .

اسلوداک مدعی است که نویسندگی نوعی ترجمه است . در آلمان دهه 70 قرن گذشته ، در زمان جنبش دانشجویی سال 1968 و در سالهای اوج جنگ سرد ، جوانان به چند دسته تقسیم شدند ، گروهی مثل اسلوداک دنیال بودا رفتند و گروهی دیگر به سازمان های چریکی ماندد ارتش سرخ آلمان پیوستند .

ماتریالیسم دینوزیوسی اسلوداک کوششی است برای نزدیکی جریانات پست مارکسیستی و پست نیچه ای . آثار غالبا تحریک آمیز و ساده لوحانه اسلوداک نشان از تاثیر کتاب دانش فرهبخش نیچه دارند . با اشاره به کتاب" فیلسوفان روی صحنه تئاتر " اسلوداک ، ادعا میشود که او خود و نیچه را از ردیف اینگونه متفکران میداند .

اسلوداک فیلسوف را مانند نیچه ، پزشک ، پرستار و مواظب فرهنگ زمان خود بشمار می آورد. او نمی پرسد که انسان چیست ؟ بلکه میگوید انسان کجاست ؟ این سئوال مکان شناسانه اسلوداک هم نیچه ای و هم هایدگری است . منقدین اسلوداک افکار او را مانند افکار نیچه برای جامعه آلمان خطرناک ارزیابی میکنند . نیچه دربیش از یک قرن پیش گفته بود که مسیحیان از طریق زشتی هایشان، خدا را به قتل رسانده اند .

برای اسلوداک افکار نیچه یک انگیزه برای تایید فلسفه کلبی هست . او انسان کلبی را ماهیتا غیرسیاسی ولی دوستدار زندگی میداند . در نظر اسلوداک زندگی یک آزمایش برای تایید و یا رد شناخت کشف شده پیشین است . او مدعی است که تئوری در زمان یونان باستان موجب فرهبخشی و تئوری در زمان حال باعث تعجب و سرخورده گی انسان گردیده است . اسلوداک مینویسد که موضوع اصلی عصر حاضر این نیست که زمین بدور خورشید، بلکه پول بدور زمین می چرخد .

بعضی از مورخین فلسفه، اسلوداک را مانند هابرماس از نسل دوم تئوری انتقادی مکتب فرانکفورت بشمار می آورند . چون او میگوید که انقلاب موضوع اصلی تفکر واقعی است ، بعضی ها آثار او را بخشی از باستانشناسی انقلاب بطور عام میدانند. اسلوداک مینویسد که تفکر از خطر بوجود می آید ، از بی خطری ، افکاری متعادل و بی ارزش زائیده میشوند ، پس عظمت و اهمیت یک فیلسوف وابسته به خطر محتوای آثارش هست .

در نظر منقدین ، اسلوداک با چنگ و دندان به مبارزه علیه بدبینی فرهنگی نظریه انتقادی می پردازد . او در زندگی گرایی خردگریزانه، شاگرد نیچه و مدافع فلسفه کلبی شیلر است . اسلوداک مدعی است که فلسفه کلبی موجب ازادی فرد میشود . فلسفه کلبی او ریشه در بشاشیت فلسفه هاینه و نیچه ، طنز نا امید کیرکگارد و بخشی از فلسفه اگزیستنسیالیسم دارد .

اسلوداک اندیشه پست مدرنیسم را پست کپرنیک معنی میکند . او میگوید که از زمان کشفیات کپرنیک تاریخ تفکر گلوبال آغاز گردید . در نظر او همچون شعار لائوتسه ، راه نقد از نقد راه میگذرد .


اسلوداک در کتاب " تحقیر تودهها " از آزادی فرد دفاع میکند . آدرنو جویای نجات بشر در هنر بود . اسلوداک به تقلید از آدرنو میگوید هنر جایی است که در آن عام و خاص با هم دیدار میکنند . او جنبش دانشجویی سال 1968 را یک انقلاب اجتماعی میداند که بر اثر ترس از سلاح اتمی و مسابقه تسلیحاتی زمان جنگ سرد آغاز شد .

مورخین سیر اندیشه غرب ، اسلوداک را از تبار فیلسوفانی مانند مارکس ، نیچه ، فروید ، آدرنو ، هایدگر ، لاکان ، فوکو ، دلوژ ، و تفکر فرانسوی و اندیشه شرقی میدانند . اسلوداک بیشتر یک فیلسوف فرانسوی است تا یک اندیشمند آلمانی . نظریه انتقادی ، مخصوصا تفکر مسیحایی آدرنو و بلوخ ، فنومنولوگی هایدگر ، ساختار گرای لوی اشتروس ، و روانشناسی لاکان ، فوکو و دریدا، تاثیر مهمی روی اندیشه اسلوداک داشته اند .

او در نظریه انتقادی آلمانی مکتب فرانکفورت ، در ردیف آدرنو و هابرماس قرار میگیرد . در نظر اسلوداک ، سقراط خالق نظریه انتقادی ، و افلاتون سیاستمدار محیط زیست و فلسفه و سیاست زندگی بوده است . اسلوداک مدعی است که انسان موجودی ناقص نیست بلکه حیوانی است عادتگرا . هایدگر میگفت که بی وطنی ، سرنوشت جهانی بشر شده است . در نظر برشت، آگاهی طبقاتی انسان حتی از آغوش مادر شروع میشود .

پیتر اسلوداک ، در سال 1947 در جنوب غربی آلمان بدنیا آمد . او اکنون استاد فلسفه در دانشگاه شهر کارلسروحه است . وی در سالهای دانشجویی به تحصیل فلسفه ، تاریخ ، زبان و ادبیات آلمانی پرداخت . پایاننامه دانشگاهی او در باره " ساختارگرایی بعنوان هرمنوتیک " ، و پایاننامه دکترایش در باره موضوع " ادبیات ، تجربه زندگی ، نظریه ژانرها و تاریخ اتوبیوگرافی در جمهوری وایمار " بود . اسلوداک تاکنون دو بار جایزه مقاله نویسی فلسفی را از آن خود نموده . در نظر او مقاله نویسی ، مناسب ترین ژانر فلسفه گری است .

اسلوداک همچون دیوگنس ؛ فیلسوف یونان باستان ، نظریه زندگی و عمل را گاهی با اغراق مطرح می نماید و فلسفه کلبی او دارای عناصر هجو و هزل است . از جمله آثار او ، کتاب فیلسوفان روی صحنه تئاتر ، است که به ماتریالیسم نیچه می پردازد ، کتاب توهین به تودهها ، پیرامون مبارزه فرهنگی در جامعه مدرن میباشد . از جمله دیگر آثار او – تولد یعنی دیدار با زبان ، بیگانگی جهان ، مقررات پارک انسانی ، و در فضای درونی جهانی سرمایه ، هستند .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد