logo





الکسي اربوزوف

تانيا

(درام در دو قسمت و هشت صحنه)
مترجم: بهرخ ‌بابايي

پنجشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۷ مارس ۲۰۱۱

صحنهٌ يک

مسکو. غروب تيرهٌ زمستان. بزودي ساعت شش خواهد شد. آپارتمان هرمن. يک اطاق خودماني که در آن همه چيز حکايت از زندگي شاد و عاشقانهٌ يک زوج دارد. بيرون، در پرتو چراغ‌هاي خيابان، برف سنگيني ميبارد. تانيا يخ کرده و شاد، در ورودي در مي‌ايستد. کتي از پوست بتن دارد و چوب‌هاي اسکي پوشيده از برف را حمل ميکند. دوسيا، يک دختر ريزنقش، با بيني پهن، جدي، حدوداً هيجده ساله، به استقبال او ميدود.

متن کامل نمایشنامه در فرمات PDF








نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد