تغییر نام مرکز مشارکت زنان به امور زنان و خانواده با هدف کشاندن زن از محیط اجتماع به خانواده ، کم کردن کارایی قشر بزرگ زنان که نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهند ،محدود کردن آنها به اینکه زنان در خانواده باید به ایفای نقش اساسی خود بپردازند و تعریف زن در خانواده است ، انجام شده ، بطوری که رئیس فراکسیون زنان مجلس در گفتگو با خبرگزاری مهر با تاکید بر اینکه ساختار فعلی مرکز بر اساس مسئولیتها و حوزه عمل سابق آن تدوین شده است بیان می کند با تغییر نام یک مرکز باید چارت و مسئولیتهای آن نیز به تناسب تغییر کند | |
در ايران طبيعي جلوه دادن و توجيه ايدئولوژيك نابرابري زن و مرد سايه سنگين خود را بر تمامي عرصه ها و حوزه ها افكنده است و سوء استفاده از ويژگي های طبيعی زن و مرد و غلو در نقش های طبيعی زن ، بيش از پيش زنان را از عرصه سياست و اجتماع به سود مردان دور مي كند و نتيجه آن می شود كه زنان به طور كلی از عرصه های مهم و تاثير گذاری چون قضاوت ، رياست قوای سه گانه، شورای نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبری، مذاكرات هسته ای، سياست خارجی و به عنوان وزير در كابينه . . . غايبند و حضوری كمرنگ در ساير عرصه ها، از جمله حدود 4 درصد نمايندگان مجلس ( 13 نماينده از 290 نماينده )، حدود 3 درصد مديران عالی، 5/1 درصد اعضای شوراهای شهر و روستا در كل كشور و 15 درصد اعضای شوراهای كلان شهرها و نيز حضوری غيرقابل توجيه در عرصه هايی چون رياست دانشگاه ها و مراكز علمی كشور و مديريت عالی نظام آموزش و پرورش كشور دارند.
با نگاهی کوتاه به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی زنان در دوره اصلاحات میتوانیم بررسی کنیم که زنان با تلاش 16 ساله خود توانستند با ورودشان به عرصه هنر و فرهنگ نقش آفرينی كنند. قوانين و مقررات تبعيض آميز را تا حد ی تغيير داده و نگاه مردانه حاکم بر جامعه و دولتمردان را تا حدودی اصلاح كرده و آنان را به ضرورت توجه كردن به مساله برابری زنان با مردان در حل معضلات اجتماع وا دارند. زنان بصورت سازمان يافته حركت و در قالب تشكل های غيردولتی اعلام حضور كردند.زنان در دوره اصلاحات كه اين بار وارد عرصه سياست و مديريت شده در مناصب مديريت ميانی و بعضاً كلان قرار گرفتند و به باور زنان و مردان جامعه نشاندند كه زنان ظرفيت و توانايی ارائه بهترين مديريت ها را دارند. در قانون برنامه و بودجه سهمی هر چند اندك دريافت كردند و می رفت تا به تدريج ضرورت حضور زنان در عرصه های سياست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع نهادينه شده، سهم و جايگاه آنان معنی دار شود. تا اينكه در سال 1384 انتخابات رياست جمهوری برگزار شد و دولت نهم با رويكردی متفاوت از گذشته نسبت به مساله زنان زمام امور را در اختيار گرفت. از سال 1384 تغييرات و اتفاقات فراوانی در حوزه حقوق ،ارزش و قابلیت زنان در اجتماع ایران روی داده است.
در نخستين گام در يك اقدام سريع تقريبا اكثر مديران زن به نفع مدیران مرد در دولت نهم از کار برکنار شدند.
در گام دوم تغيير عناوين مراكز دولتي مربوط به زنان به عناوين سنتي و با رويكردي خاص انجام شد از جمله مركز امور مشاركت زنان در نهاد رياست جمهوري كه به مركز امور زنان و خانواده و با رويكرد برنامه ريزی برای زنان سرپرست خانوار تغيير عنوان يافت.
مرکز امور مشارکت زنان در نهاد ریاست جمهوری ،نهادی بود که در دولت خاتمی و با ریاست «زهرا شجاعی» بیشترین تلاش را در جهت پیوستن ایران به معاهده منع هرگونه اشکال تبعیض علیه زنان، انجام داد و در نهایت موفق شد که موافقت و مصوبه مجلس اصلاح طلب ششم را هم در این زمینه کسب کند اما این مصوبه در شورای نگهبان قانون اساسی به علت مغایرت با شرع رد شد.
يكي از اهداف توسعه هزاره كه سند آن در سال 2000 (1379) توسط سران كشورها به امضا رسيد و در سال 2005 نيز با حضور رئيس جمهوری ايران در اجلاس سران بار ديگر از سوی دولت ايران بر آن مهر تاييد زده شد، برابری جنسيتی و توانمندسازی زنان است كه به عنوان هدف سوم سند MDG از آن ياد می شود. اين اهداف بايد تا سال 2015 محقق شوند . طبق اين سند برابری جنسيتی و توانمندسازی زنان كليد دستيابی به تغيير و پيش شرط غلبه بر بيماری، فقر و گرسنگی است.(1)
اما این در حالی است که زهره طبیب زاده نوری در جلسه معارفه خود در تاریخ 10اسفند 84 بعنوان مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز امور زنان و خانواده در اولین نشست مطبوعاتی خود با تاکید بر بازنگری خلاء های قانونی در مورد زنان بیان می کند : من تا زمانی که زنده هستم و ریاست این مرکز را بر عهده دارم، اجازه نمی دهم که ایران به هیچ کدام از موافقت نامه ها و کنوانسیون های بین المللی در مورد حقوق زنان بپیوندد زیرا دین اسلام و روحانیت می توانند برای حل مشکلات موجود اقدام کنند و دلیلی هم وجود ندارد که از الگوهای شکست خورده غرب پیروی کنیم.»
وی در آن مراسم افزوده بود: «برای الگو سازی و احیای هویت واقعی زن بار دیگر باید به شخصیت مقدس و الهی بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا بر گردیم ، نمی توان غربی اندیشید و مسلمان ایجاد کرد، بلکه ظرف و مظروف را باید با سنخیت انتخاب کرد.(2)
تغییر نام مرکز مشارکت زنان به امور زنان و خانواده با هدف کشاندن زن از محیط اجتماع به خانواده ، کم کردن کارایی قشر بزرگ زنان که نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهند ،محدود کردن آنها به اینکه زنان در خانواده باید به ایفای نقش اساسی خود بپردازند و تعریف زن در خانواده است ، انجام شده ، بطوری که رئیس فراکسیون زنان مجلس در گفتگو با خبرگزاری مهر با تاکید بر اینکه ساختار فعلی مرکز بر اساس مسئولیتها و حوزه عمل سابق آن تدوین شده است بیان می کند با تغییر نام یک مرکز باید چارت و مسئولیتهای آن نیز به تناسب تغییر کند (3).
در راستای اهداف دولت بود که فعالیت مرکز زنان و خانواده به جای ایجاد محیطی برای حضور و مشارکت زنان در محیط اجتماعی _سیاسی و فرهنگی جامعه به رسیدگی به وضع زنان بی سرپرست ،کمیته امداد و در نهایت نگاه دلسوزانه و ترحم آمیز به زنان محدود شد چنانچه تمام فعالیتهای این مرکز نیز با محوریت رسیدگی به وضعیت این قشر از زنان برنامه ریزی شده است.
تمام این عملیات با هدف از پیش تعیین شده و محدود کردن زنان به محیط خانواده انجام شد اما کار با تغییر نام مرکز مشارکت ، کاهش مسئولیتهای زنان و جایگزینی مدیران مرد به جای مدیران زن پایان نیافت و در این دولت سعی شد تا آنجا که امکان دارد به تفکیک جنسیتی با نام حفظ امنیت زنان در سطوح مختلف اجتماع از اقتصادی _اموزشی _مدیریتی و.......... پرداخته شود ،كه مروری کوتاه بر آنچه كه گذشت نمايهای است از نگاه و اراده دولتمردان فعلی بر نقش اجتماعی _سیاسی زنان.
در شروع میتوان به کم کردن ساعات کاری زنان از 44ساعت کار به 36ساعت کار در هفته ،اشاره داشت که اگر چه این عمل در ظاهر مطلوب و به نفع زنان است اما با چشم اندازی گستر ده تر میتوان به این نکته پی برد که ارگانهای دولتی و خصوصی ترجیح میدهند تا با این شرایط مردانی با ساعات کاری طولانی تری استخدام کنند و این خود دلیلی برای سخت تر شدن شرایط استخدام و در نهایت کاهش استخدام زنان و حتی اخراج کردن آنها به دلایل متفاوت از محیط کار شد و این عمل باعث حذف تدریجی زنان از محیط اقتصادی جامعه خواهد شد.
ارائه این نوع راههکارها نیز با نگاه مستقل سنتی مرد سالار و بویژه تعریف زن در خانواده بیان شده است چرا که در جامعه ما بر اساس شرع و قانون اسلامی مرد نان آور خانه است محسوب شده و دولت نیز همچنان که بارها اعلام کرده تعهدی برای تامین شغل برای زنان را ندارد و این برنامه نیز با هدف کاهش بیکاری مردان و برگرداندن زن به خانواده و رسیدگی به امور خانه انجام شده است .بطوریکه راکعی دبیرجمعیت زنان نواندیش مسلمان تاکید میکند که احمدی نژاد با نگاه و تفکر سنتی مردسالارانه ،زن را به رسمیت نمی شناسد ودر دولت خود هیچ برنامه ای برای زنان نداشته و در مصاحبه های تبلیغاتی خود از کنار سوالات مربوط به مسائل زنان با شوخی گذشته است (4)
احمدی نژاد ، مشاورین و معاونینش در مصاحبه های خود بارها به نقش زن و جایگاهش در خانواده پرداخته اند و نقش زنان در اجتماع را همواره منوط به همراهی مردان در جامعه می دانند.
مسئله دوم که باید به آن اشاره کرد سهمیه بندی جنسیتی دانشگاهها می باشد ،این طرح در مجلس ششم و هفتم هم مورد بررسی قرار گرفته و رد شده بود و دوباره در دستور کار مجلس قرار گرفت ،این طرح با بهانه ازدیاد حضور زنان باعث کاهش حضور مردان در دانشگاهها میشود مورد بررسی قرار گرفت و به مجلس رفت ،اما نکته قابل توجه اینجا است که آیا واقعاحضور زنان در محیط اموزش عالی کشور رابطه عکس با حضور مردان دارد؟وآیا خاستگاه چنین طرز تفکری در جامعه ،ترس از حضور زنان در اجتماع و به دست آوردن نقشهای کلیدی و مدیریتی نیست ؟ آیا در زمانیکه نهاد خصوصی خانواده به این مرحله از سطح فرهنگی رسیده که لازمه یک جامعه پویا را در حضور زنان با تحصیلات و آگاه می داند آیا دخالت نهاد دولتی در این رابطه غیر منظقی و استفاده ابزاری از کل نهاد خانواده نیست؟
موافقان این طرح معتقدند عدم توازن تحصیلی بین زن و مرد باعث آسیب به بنیاد خانواده و بروز اسیب های اجتماعی و تزلزل نهاد خانواده خواهد شد و این در حالی است که بسیاری از آمار رسمی و غیر رسمی در کشور نشان میدهد که بیشترین میزان طلاق ،قتل های ناموسی و آسیب های اجتماعی در خانواده هایی رخ میدهد که دختران در سن پایین تن به ازدواج داده اند و یا از خانواده هایی هستند که از سطح تحصیلی پایین و بدون تحصیلات عالی برخوردار هستند و این آمار دلیل مردود بودن بهانه موافقان طرح سهمیه بندی جنسیتی و افشاء کردن هدف اصلی آنها یعنی کاهش حضور فعال و موثر زنان در اجتماع است.
و علل کاهش حضور مردان در محیط های آموزش عالی را باید در مسائل اجتماعی و اقتصادی دیگری جستجو کرد ارائه کنندگان این طرح نمی توانند با روش سطحی نگر "حذف زنان _حضور مردان "به دنبال اجرای اهداف دیگری باشند و این در حالی است که هنوز بالاترین آمار بیسوادی را زنان دارا هستند ،و آمار ترک تحصیل زنان در مقاطع مختلف تحصیلی از مردان بیشتر است آیا اینها جای نگرانی نیست؟و شاید به این دلیل که حضور اینگونه مسائل به هدف دولت که همانا کاهش حضور زنان در جامعه است کمک می کند ،پس قابل چشم پوشی است؟
از طرفی مسئولین کشوری بارها و بارها در پاسخ به اعتراضات جوامع بین اللملی به عدم رعایت حقوق زنان در ایران در عرصه های مختلف ، از آمار 60درصدی حضور زنان در دانشگاهها استفاده کرده اند و آن را دلیل محکمی بر رد این اعتراض می دانند اما ارائه چنین طرحهایی از واقعیت وجودی دولت حاکم بر ایران که مخالف حضور قدرتمند و موثر زنان در اجتماع است و عدم انطباق واقعیت با تفکر اسلامی حاکم خبر میدهد .و مبتنی بر استفاده کاملا ابزاری از حضور زنان در اجتماع است .احمدی نژاد در مصاحبه با تلویزیون اسپانیا در خصوص حضور زنان در جهان اسلام معتقد است که زنان در ایران از حقوق بیشتری نسبت به مردان برخوردارند و برای مثال از دختر 23ساله استادیار دانشگاه رایس در امریکا یاد میکند ، اما گویا احمدی نژاد مثل همیشه فراموش می کند که اگر چه بیشمارند زنان ایرانی که اگر در محیط اجتماعی غیر از ایران باشند استعداد رشد و شکوفایی رادارند و این هیچ ربطی به دولت احمدی نژاد ندارد و اینها دقیقا به این دلیل توانستند رتبه های نخست جهان را به خود اختصاص دهند چون در محیط غیر اسلامی ایران و فارغ از تبعیض های جنسیتی رشد کرده و در بستر اجتماعی دیگری قدرت بروز استعدادهای خود را داشته اند.
این در حالی است که وزیر علوم ،تحقیقات وفناوری از بومی گرایی در دانشگاهها صحبت می کند ،کامران دانشجو در جمع هیات علمی دانشگاه گیلان با اشاره به این مطلب تاکید می کند که با اجرای طرح بومی گرایی تنها 10تا 15درصد جمعیت دانشجو شناور خواهد ماند.
وی اشاره می کند که سالها دانشگاهها با روش مختلط غربی اداره شده و ما این روش را قبول نداریم و به دنبال جدا کردن کلاسهای دختران از پسران هستیم.(5)
در سه دهه پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی محمد تقی مصباح یزدی که برای یکبار هم محیط اموزشی دانشگاهها را تجربه نکرده و پستی هم در این رابطه هم نداشته از شکست سیستم پرورشی نظام آموزشی ایران خبر می دهد و همزمان وزیر آموزش و پرورش هم می گوید که رد پای شیطان را در کتاب های درسی پیداکرده است و قصد دارد با تغییر نظام آموزشی در ایران مدارس ؛ نماز جمعه ؛ مساجد و خانه ها را با یکدیگر مرتبط کند. محمد تقی مصباح یزدی را پدر معنوی دولت نهم نام داده اند . او می گوید از انقلابی که بر اساس اسلام و قران شکل می گیرد انتظار می رود بیشترین اهمیت را به اخلاق نسل جدید بدهد اما در سی سال گذشته این کار به نتیجه مطلوب نرسیده است ،مصباح یزدی همچنین معتقد است که اختلاط دانشجویان مجرد دختر و پسر در محیط های اجتماعی موجب افزایش فساد است "(6)
سخنان افرادی چون مصباح یزدی و همراهی مکارم شیرازی و سحابی همه نشان ازتزلزل پایگاه روحانیت و تقلای قشر روحانیت برای تحکیم پایگاه اجتماعی و سیاسی خود در جامعه علمی و بخصوص دانشگاهی ایران است.
و از سویی بنا به فرض محال و قبول این سخنان آیا این وظیفه دولت نیست که محیط اجتماعی را محیط امن برای حضور مردم خارج از جنسیت کند ؟و این توجیه که با جدا کرد دختر و پسر از یکدیگر میزان اسیب های اجتماعی کاهش می یابد تنها بهانه ای برای سلب مسئولیتهای دولت در مقابل مردم نیست؟
در زمانیکه همه مردم در سراسر جهان اعم از غرب و شرق برای آزادیهای سیاسی و برابری حقوق زن و مرد به مبارزات اجتماعی دست میزنند آیا بیان طرحهای چون جداسازی جنسیتی در دانشگاهها ،بیمارستانها و جداسازی کتابهای درسی از افکار قرون وسطایی و متحجر سنتی روحانیون و حاکمان ایران نیست که بخاطر درک متحجر خود از روابط اجتماعی می خواهند بخش عطیمی از بدنه فکری جامعه را با دلایل پوچی چون حفظ بنیان خانواده و ارزش به وجود طبیعی زن از میدان اجتماعی و سیاسی بیرون کنند تا با مخالفان کمتری به ادامه حکومت دیکتاتوری خود بپردازند؟؟
علیرغم مخالفتهای زیاد از سوی دانشجویان و استاتید با این طرح ،اما باز این طرح در کنکور 1389 اجرا شد بطور مثال می توان به دانشگاه عباسپور اشاره کرد که از 318 دانشجو دانشگاه عباسپور، 85 نفر شبانه و 233 هم روزانه هستند که از این تعداد 64 نفر دختر هستند و 254 نفر پسر! تقریبا میتوان به نسبت 1به 4اشاره کرد .که این نوع تغییرات در اکثر رشته ها قابل توجه است.
همچنین در همین راستا میتوان به تغییر محتوای درس تنظیم خانواده و جايگزيني آن با كتاب «روانشناسي ازدواج و شكوه همسرداري» كه به سفارش مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري و توسط دكتر افروز نگاشته شده، اشاره کرد ،در همین رابطه توران ولی مرداد دبیر ائتلاف اسلامی زنان با این طرح مخالفت کرده و با بیان این نکته که مرکز امور زنان و خانواده باید به وظایف خودش در جهت رفع مشکلات زنان و تبعیض جنسیتی در جامعه بپردازد نه اینکه در هر دوره ای متناسب با سلیقه و رای کسی که در راس ان قرار میگیرد دستور کاری برای خود تعریف کند ، بر بکارگیری خرد جمعی در کنار علم تاکید می کند .(7)
مسئله سوم که قابل توجه است و نزدیکتر به هدف اصلی دولت بود تاسیس اولین بانک زنان که با هدف هر چه بیشتر جدا سازی زنان از مردان و محدود کردن آنها به مکان خاص بود ،اجرا شد ،بانک بخش کوچکی از جامعه گسترده به شمار میرود اما در دنیای امروز از جمله مکانهایی است که اکثر زنان اعم از طبقات مختلف اجتماع با آن سر و کار دارند و تاسیس این بانک خالی از هدف نبوده است.
اگر چه این طرح نیز با بهانه ایمن سازی جامعه اجرا شد و به گفته علی طایفی جامعه شناس و کارشناس مسائل اجتماعی ایران ،دید آنها از این زاویه هست، که زنان با حضور در جامعه و مجامع اجتماعی میتوانند سببساز شر شوند یا در جامعه شیطانیگری کنند؛ با این نگاه به نحوی اولاً مردان را در جامعه مبرا از خطا میکنند، دوم زنان را در حاشیه و پانسیونهای اجتماعی خیلی مبهم و در عین حال موقت نگهداری میکنند.و این طرح نیز با هدف جداسازی هر چه بیشتر جنسیتی به مرحله اجرا رسید.(8)
در پایان دولت نهم فاطمه گوارایی؛ فعال مدافع برابری حقوق زن و مرد و عضو شورای فعالان ملی-مذهبی در بررسی کوتاهی از عملکرد دولت نهم تاکید می کند واقعاً دولت نهم یکی از زن ستیز ترین مقاطع سی سال بعد از انقلاب بوده است .و با اشاره به لایحه خانواده آن را یکی از زن ستیزترین لوایحی دانسته که در این سی سال بعد از انقلاب تصویب شده است.
وی با اشاره به اینکه در دولت احمدی نژاد یک زن در کابینه نداشتیم،بیان می کند احمدی نژاد در دولت نهم فضای خاصی را برای زنان در ایران، نه تنها ایجاد نکرد، بلکه بسیاری از فضاهایی را که در هشت سال دوران اصلاحات آرام آرام به وجود آمده بود، آنها را هم به روی زن ها بست و اگر همان چیزی را که ادامه داده اند، بخواهند در دولت دهم دنبال کنند، نتیجه می گیریم که این تخریب بیشتر حضور زنان و فعالیت هایشان است.
وی همچنین در بخشی از صحبتهای خود در مصاحبه با صدای آلمان تاکید می کند احمدی نژاد به تفکری در جامعه ایران تعلق دارد که یکی از عقب مانده ترین نوع تفکرات مذهبی در جامعه ایران شمرده می شود. این نوع تفکر اساساً اصالتی برای زن قائل نیست تا بخواهد فضایی را ایجاد کند. متأسفانه عاجز از هر نوع درک سیاسی هم هست.(9)
تمامی طرحهای احمدی نژآد با آغاز دولت دهم به مرحله عملیاتی گذاشته میشود و با دستگیری و حذف زنان در حوزه های حقوق بشر، سیاسی و اجتماعی ،دانشگاهی به انواع روش ها مانند حبس های طولانی مدت ،محرومیت از کارهای اجتماعی و تحصیل برای مدت زمان طولانی شروع شد.
در ادامه اهداف دولت در دور کردن هر چه بیشتر زنان از محیط اجتماعی رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در 16بهمن در گفتگو با خبر گزاری فارس خبر می دهد که بودجه مرکز زنان در لایحه بودجه سال اینده کاهش پیدا کرده است.
طبیبه صفایی نماینده مردم تهران هم بیان می کند که در بودجه سال گذشته و امسال ردیف خاصی به مدیران کل امور بانوان و خانواده در استانداری اختصاص نیافته است .(10)
و این در حالی است که در لایحه پیشنهادی دولت ،بودجه نهاد ریاست جمهوری به سه برابر مبلغ فعلی آن افزایش یافته است .کاهش بودجه مرکز زنان چندان دور از انتظار نبود چرا که در کارکرد دولت نهم و سال اول دولت دهم شاهد سیاست دورشونده از پیشرفت و بخصوص توسعه مشارکت فعال زنان در اجتماع بوده ایم و این کاهش بودجه نشان دهنده سیاست تبعیضی در کل مجموعه حاکمیت است.
و در نهایت می توان به تاکید بیش از اندازه و مستمر احمدی نژاد بر نفی شعار "دو بچه کافی است " اشاره کرد.
احمدی نژاد در سفر اخیر خود به گیلان بر سیاستهای جدید دولت بر افزایش فرزند تاکید کرده است و با بیانی راسخ این شعار را دلیل مرگ خانواده در ایران دانسته و گفته که در 50سال آینده دیگر ایرانی باقی نخواهد ماند.
احمدی نژاد اینبار نیز هیچ تاثیری از کارشناسان مبنی بر اینکه افزایش تعداد خانوار باعث افزایش فقر در جامعه میشود نگرفته و آن را استدلال شیطانی و نادرست خوانده و برای هر فرزند جایزه یک میلیون تومانی تعیین کرده است .
با توجه به اجرای طرح هدفمندی یارانه ها که در حال حاضر شاهد فشارمستقیم تحول اقتصادی بر رفاه خانواده ها بخصوص طبقه متوسط و پایین جامعه هستیم این طرح باعث ایجاد فرزند بیشتر در کدام طبقه خواهد شد ؟؟آیا طبقه سرمایه دار و روشنفکر جامعه با چشم انداز کوتاه مدت یک میلیون تومانی این شرایط را میپذیرند وبه فرزند بیشتر تمایل نشان می دهند ، و یا باز هم این طرح باعث تمایل و اشتیاق فرزند زایی در خانواده هایی که در سطع پایین اقتصادی قرار دارند نمی شود ؟ و در نهایت افزایش طبقه فقیر پیامد این طرح کارشناسی نشده در جامعه در حال توسعه نخواهد شد؟؟
به دنبال حمایت از احمدی نژاد ،پدر معنوی ایران ،مصباح یزدی این طرح را تایید و شعار دو بچه کافی است را یک سیاست صهیونیستی خطاب کرده است و با دیگاه مذهبی به بررسی این طرح پرداخته و با بیان اینکه خدا روزی رسان است مسئولیت نسل جدیدی که به دنیا خواهند آمد را به گردن خدا انداخته و با معرفی آنان بعنوان فرزندان و سربازان امام زمان ، به نظر میرسد که احمدی نژاد هم با همان سیاست خمینی _در اوایل انقلاب خمینی با شعار سربازان اسلام و فرزندان انقلاب را زیاد کنید وترویج فرزند زایی و در نهایت سرگرم کردن مردم به مسائل اقتصادی و تربیت فرزندان و به خانه راندن زنانی که در زمان انقلاب 57نقش موثر و مهمی را داشتند _ می خواهد حکومتی ماندگارتر از دوره هشت ساله برای خود ایجاد کند.
از طرف دیگر بر اساس آخرین سرشماریها، جمعیت ایران درحال حاضر بیش از 70 میلیون نفر تخمین زده میشود. جمعيت شناسان ایرانی پیشبینی کردهاند که در آینده حتی باوجود سیاستهای کنترل جمعیت، جمعیت این کشور به دلیل جوان بودن جامعه به دو برابر افزایش خواهد یافت، با این تفاسیر آیا این طرح نیز به دنبال سیاست گذشته احمدی نژاد مبنی بر دور کردن زنان از اجتماع ،خانه نشین کردن آنها و محدود کردن زنان به امور خانه داری و بچه داری نیست؟؟
آیا تمام این برنامه هایی که در مورد زنان اجرا شده برنامه ای سازماندهی شده برای دور کردن زنان از محیط اجتماع و بصورت بسیار صلح آمیز در اختیار گرفتن بیش از نیمی از پیکره متفکر و روشنفکر جامعه ایرانی نیست؟
زهرای کمالی _فارغ التحصیل جامعه شناسی
منابع
1_روزنامه شرق مورخ 9مرداد 1386
2_آفتاب مورخ 10خرداد 8513
3_خبرگزاری مهر مورخ 2بهمن 8913
4_افتاب 6شهریور 1389
5_همشهری _موخ 4بهمن 1389
6_مصباح یزدی _کانون زنان ایرانی _مورخ 22بهمن 1387
7_سایت خبری گفتگوی فارسی مورخ 29 ژانویه 2011
8_مصاحبه علی طایفی با صدای آلمان در انجمن جامعه شناسان ایران
9_http://personline.wordpress.com
10_سایت خبری فارس مورخ 17بهمن 1389
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد