متن PDF
السلام
انقلاب یاسمن
السلام!
غرق شعله های آتش است
بوعزیز تونسی
خانه دلش خراب گشته است
بوعزیز تونسی
دادخواه بی صداست
بو عزیز تونسی
تا صدا شود
صدای بی صدای او
از تنش چو هیمه
آتشی به پای کرده است
بوعزیز تونسی
بغض در گلو و بسته ره
خسته است و اعترا ض می کند
بوعزیز تونسی
شعله می کشد دل جوان او
باغ آرزوی او در آتش است
*
خسته گان
گرسنه گان
و دست بسته گان
تک تک اند
بی شماره اند
این صدای مردمان بی صداست
بوعزیز تونسی
غرق شعله های آتش است
بوعزیز تونسی
در شرارهیمه ای که تافته ست
عشق را به کینه بافته ست
بوعزیزتونسی
چرخ می شوند
برده گان
از زمین واز زمان
سفره های خالی و نگا ه های منتظر
کینه زارگشته است
بوعزیز تونسی
*
همدلان بی شماره اش
مردمان بی صدا
مردمان تلخ
شعله می شوند
شعله می شوند
شعله می شوند
شعله ها بهم رسیده
بی کرانه اند
برزمین وبرزمانه
آتش است
آتش است
آتش است
می دوند شعله ها
می دوند
می دوند
می دوند
تابه اردن و یمن
تا بهاریاسمن
تا به مصریخ زده
که شعله ی شراره اش
شواله می کشد به تاق آسما ن
زخاورمیا نه تا شمال آفریقا
مثل بویزید تونسی
غرقه درشراره های آتش است
آتش از هزارسوی می وزد
هرکجا که کار
نان نمی شود
وخانه سرد می شود
هرکجا که نان
در نگاه کودکان
دور دست و بی نشانه است
مثل قصه ها
فسانه است
*
غرق شعله های آتش است
بوعزیز تونسی
توپ و تانگ و تیر
وعده های کم نظیر
هم حریف شعله های بی کران نمی شود
شعله ها
سلاح می شوند
درهرای بیشماره گان
کاخ سروران در آتش است
انقلاب یاسمین
روی شانه ها نشسته است
زین بهار در غباربی قرار
شاخه های خشک
غنچه بسته اند
*
ای عزیز
ای عزیز تونسی
بگو
بگو
بگو
بگو
درمیانه ی تگرگ و باد و توطئه
این بهار در غبار
ماندگار می شود
وغنچه ها به عشوه باز؟
یاچو انقلاب سر بریدمان
به ناگهان
در لباس میش سربه راه
می رسد ز راه
گرگ پیر راهزن
می درد
می برد
می خورد
هرچه راکه زندگی ست
هر چه را که شعروشور و آرزوست
السلا م
یاسمن انقلاب
السلام !
حسن حسام
۲۷- ژانویه ۲۰۱۱1
*محمدبو عزیزی، ۲۶ ساله وفارغ التحصیل بیکار تونسی، در اعتراض به تعرض پلیس به بساط بی مجوز سبزی فروشی اش؛ با ریختن نفت خودرا آتش زد. جمعه ۲۸ دسا مبر ۲۰۱۱ به شهر سیدی بویزید تونس