logo





"خبر کوتاه بود اعدامشان کردند" *

يکشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۳ ژانويه ۲۰۱۱

حسين اسدی

با اینکه از اول سال مسیحی تاکنون بطور متوسط هر ۸ ساعت انسانی در جمهوری اسلامی ایران اعدام گردیده است، و با وجود اینکه مامورین انتظامی حکومت بنا به شهادت مقامات افغانی و آذربایجانی خود در انتقال بیش از ۹۵ در صد هروئین ساخت افغانستان و ایران به بازارهای جهان نقش تعیین کننده دارند، و با وجود اینکه از هر ۴ جوان ایرانی بدلیل سیاست های اختناقی، خفقان و اقتصادی جمهوری اسلامی یکی در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار دارد، مع الوصف هر روز خبری در ارتباط با اعدام عده ای به جرم " قا چاق مواد مخدر" منتشر میگردد. خبرها کوتاهند و در آنها نه نشانی از نحوه برگزاری دادگاهی است و نه از دلایل صدور چنین احکامی خبری است.
این روزها کمترین نشریه ای، تارنمایی را میتوان یافت که رنگ و روی اپوزیسیون جمهوری اسلامی را داشته باشد و گزارشی از اعدام های روزانه و پی در پی در ایران را منتشر نکند. و کمترین ایرانی طرفدار حقوق بشر را میتوان یافت که از هر فرصتی استفاده نکرده و سعی نداشته باشد که صدای اعتراضش را به شکنجه ها، زندان های طویل المدت، و اعدام انسانهای بی گناه در کشور را بکوش جهانیان برساند. سازمانهای بین المللی طرفدار حقوق بشر، شخصیت های شناخته شده بین الملی و پارلمان های کشورهای دموکراتیک نیز در اعتراض به نقض حقوق اولیه انسان ها توسط رژیم حاکم در ایران با ایرانیان هم نظرند و اعتراض های خود را تاکنون بکرات اعلام داشته اند. ولی تمام این کوشش ها تاکنون کمتر به نتیجه رسیده، وسردمداران نظام جمهوری اسلامی بی اعتنا بدان هر روز سلاخ خانه ای جدید را دایر و تعداد بیشتری انسان را به بهانه های مختلف به جوخه های اعدام می سپارند.
بی اعتنایی مسوُلین نظام جمهوری اسلامی به حقوق وجان انسانها از جمله خصایل بارز این حکومت است، آنان حتی قبل از روی کار آمدن این نظام و در جریان انقلاب اسلامی از کشتار حدود ۵۰۰ انسان بی گناه با آتش زدن سینما رکس آبادان بعنوان وسیله ای برای رسیدن بقدرت استفاده کردند. وهنوز خمینی در مدرسه رفاه جا خوش نکرده بود که فرمان اعدام افسران ارشد ارتش را، افسرانی که خود و کل ارتش را تسلیم او نموده بودند صادر نمود. اعدام صدها نفر دیگر از کادرهای نظام گذشته، اعدام هموطنان کرد که بقول اقای احمد رافت:
«در پایگاه نظامی سنندج یک میز کوچک که متعلق به معلم کلاس بود را از دبستانی آوردند و گذاشتند وسط پادگان. آقای خلخالی پشت آن نشست. چند نفر از همراهان نزدیکش هم بودند، بعد سه چهار نفر از هموطنان کرد را یکی یکی آوردند و در مجموع، در نیم ساعت همه این افراد محکوم به اعدام شدند. محاکمه به این شکل بود که یک نفر در یکی دو دقیقه اسم و فامیل و نام پدر و شماره شناسنامه و جرم افراد را می خواند. سپس آقای خلخالی از فرد می پرسید که توبه کرده ای یا می خواهی توبه کنی؟ افرادی که من دیدم هیچ یک توبه نکردند بلکه سعی در رد اتهامات خود داشتند که بلافاصله حرفشان قطع و حکم اعدامشان صادر می شد و بعد می بردند در همان پایگاه کمی آنطرف تر و اعدام می کردند. اگر اشتباه نکنم و حافظه یاری کند در مریوان بود که آقای خلخالی خودش تیر خلاص را زد.» ،
اعدام جوان ۱۵ ساله ای بجرم داشتن یک روزنامه، تجاوز بدختران با کره قبل از اعدام ودادن "مهریه عروسی" به خانواده آنها همه برای خمینی کافی نبودند واین ضحاک زمانه طالب باز هم خونریزی بیشتر بود. او از مسامحه خود توبه می کند و اعلام میدارد که:
"ااشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد. و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک ازاینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمی آمد.
این توطئه گرها در صف کفار واقع هستند. این توطئه گرها در کردستان و غیر آن در صف کفار هستند، با آنها باید با شدت رفتار کرد. دولت با شدت رفتار کند، ژاندارمری با شدت رفتار کند؛ ارتش با شدت رفتار کند. اگر با شدت رفتار نکنند، ما با آنها با شدت رفتار می کنیم. ما با خود همینها، با خود همینها که مسامحه بکنند، اگر مسامحه بکنند، با شدت رفتار می کنیم ...... می آیم تهران و روسایی که مسامحه می کنند با آنها انقلابی عمل می کنم. قشرهایی از ارتش که اطاعت از بالاترها نمی کنند و امر آنهارا اطاعت نمی کنند باید بدانند که من با آنها اگر آمدم، انقلابی عمل می کنم. عذرها راکنار بگذارید! بروید فاسدها را سرکوب کنید، بروید توطئه گرها را سرکوب کنید؛ مسامحه نکنید! دولت مسامحه نکند، ارتش مسامحه نکند، ژاندارمری مسامحه نکند؛ پاسداران مسامحه نکنند.
..... ما نمی ترسیم از اینکه درروزنامه های سابق ، در روزنامه های خارج از ایران، برای ما چیزی بنویسند. ما نمی خواهیم وجاهت در ایران، در خارج کشور پیدا بکنیم. ما می خواهیم به امر خدا عمل کنیم، و خواهیم کرد. اشدا علی الکفار رحما بینهم"
خمینی از قم به تهران آمد و در سال ١۳۶۷ "کمیسیون مرک" را تشکیل و به سه نفر حکم داد به زندانها بروند و
"کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجه الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندان های مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع میباشد ."
و در جواب سوٵل احمد خمینی مبنی بر:
"1- آیا این حکم مربوط به آنهاست که در زندان ها بوده اند و محاکمه شده اند و محکوم به اعدام گشته اند ولی تغییر موضع نداده اند و هنوز هم حکم در مورد آن ها اجرا نشده است، یا آنهایی که حتی محاکمه هم نشده اند، محکوم به اعدامند؟
2- آیا منافقین که محکوم به زندان محدود شده اند و مقداری از زندانشان را هم کشیده اند ولی بر سر موضع نفاق میباشند محکوم به اعدام میباشند؟
3- در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پرونده های منافقینی که در شهرستانهایی که خود استقلال قضایی دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود میتوانند مستقلاً عمل کنند؟"
با شقاوت جواب داد که:
"در تمام موارد فوق هر کسی در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است."
وچنین شد که بروایتی بین ۸ تا ۱٠ هزار نفر در فاصله کوتاهی اعدام و درگور های دستجمعی مدفون گردیدند، و کشتار انسان ها و بی حرمتی به قانون وحیثت و شرف انسانی بعنوان جزو لاینفک نظام جمهوری اسلامی تبدیل گردید.
پس از مرگ خمینی باز ماندگانش به باورهای او وفادار ماندند، آنان ابتدا بسراغ مخالفین خود در خارج از کشوررفته و آنان را به فجیعترین شکلهای ممکنه بقتل رساندند، سپس نوبت به قتل های زنجیره ای رسید و بالاخره کهریزک و آنچه اکنون شاهد آن هستیم.
برای ما ایرانیان بایستی تاکنون روشن شده باشد که تا جمهوری اسلامی برقرار است، آنچه بجایی نرسد فریاد ما علیه اعدامها، و بی عدالتی هاست و برای خاتمه دادن بدان راه دیگری جز جانشین نمودن نظامی متکی به رآی مردم و مقید به قانون وجود ندارد.
حسین اسدی
سوم بهمن ماه ۱۳۸۹ برابر با ۲۳ ژانویه ۲٠۱٠
assadi@gmx.net

---------------------------------------------------

* با درود به روان همه آنانی که در سلاخ خانه های جمهوری اسلامی جان خود را از دست داده اند، تیتر شعر ابتهاج را بعاریت گرفته وآنرا تقدیم میکنم

خبر کوتاه‌ بود

خبر کوتاه‌ بود
اعدام‌ شان‌ کردند!
خروش‌ دخترک‌ برخاست‌
لبش‌ لرزید
دو چشم‌ خسته‌اش‌ از اشک‌ پر شد
گریه‌ را سر داد
و من‌ با کوششی‌ پر درد
اشکم‌ را نهان‌ کردم‌
چرا اعدامشان‌ کردند؟
می‌پرسد ز من‌، با چشم‌ اشک‌آلود
عزیزم‌، دخترم‌
آنجا شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
دروغ‌ و دشمنی‌ فرمانروایی‌ می‌کند آنجا
طلا، این‌ کیمیای‌ خون‌ انسان‌ها
خدایی‌ می‌کند آنجا
شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
که‌ همچون‌ قرن‌های‌ دور
هنوز از ننگ‌ آزار سیاهان‌، دامن‌ آلوده‌ست‌
در آنجا حق‌ و انسان‌ حرف‌های‌ پوچ‌ و بیهوده‌ست‌
در آنجا رهزنی‌، آدم‌کشی‌، خون‌ ریزی‌ آزادست‌
و دست‌ و پای‌ آزادی‌ در زنجیر
عزیزم‌، دخترم‌
آنان‌ برای‌ دشمنی‌ با من‌
برای‌ دشمنی‌ با تو
برای‌ دشمنی‌ با راستی‌ اعدام‌ شان‌ کردند
و هنگامی‌ که‌ یاران‌
با سرود زندگی‌ بر لب‌
به‌ سوی‌ مرگ‌ می‌رفتند
امید آشنا می‌زد چو گل‌ در چشمشان‌ لبخند
به‌ شوق‌ زندگی‌، آواز می‌خواندند
و تا پایان‌ به‌ راه‌ روشن‌ خود با وفا ماندند
عزیزم‌
پاک‌ کن‌ از چهره‌ اشکت‌ را، ز جا برخیز
تو در من‌ زنده‌ای‌، من‌ در تو
ما هرگز نمی‌میریم‌
من‌ و تو با هزارانِ دگر
این‌ راه‌ را دنبال‌ می‌گیریم‌
از آن‌ ماست‌ پیروزی‌
از آن‌ ماست‌ فردا
با همه‌ شادی‌ و بهروزی‌
عزیزم‌
کار دنیا رو به‌ آبادی‌ست‌
و هر لاله‌ که‌ از خون‌ شهیدان‌ می‌دمد امروز
نوید روز آزادی‌ست‌.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد