logo





استقرار بسیج در پایتخت یا نگرانی از فروپاشی؟

زمینه ها و زمانه ها - رادیوی بین المللی فرانسه

سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۷ - ۰۲ دسامبر ۲۰۰۸

ناصر اعتمادی

basij.gif
در چارچوب آنچه فرماندهان نظامی ایران "طرح انضباط اجتماعی با هدف ارتقاء امنیت" نامیده اند، از روز یکشنبه، دهم آذر، نیروهای بسیج در محلات تهران مستقر شدند تا همانند سال های ١٣٦٠ به گشت زنی و کنترل رفت و آمد و رفتار مردم بپردازند.
در توضیح این اقدام، فرماندۀ نیروی انتظامی تهران بزرگ گفته است که وظیفۀ بسیج استقرار نظم و قانون است و مقابله با آنچه "قانون گریزی" در تقریباً همۀ زمینه های زندگی فردی و اجتماعی نامیده شده است. در واقع، کمترین وجهی از وجوه مختلف زندگی افراد است که اینبار، همانند گذشته، از دامنۀ کنترل و مراقبت بسیج بیرون مانده باشد : از تخلفات رانندگی گرفته تا برخورد با باصطلاح "مزاحمین نوامیس"، از تولیدکنندگان و توزیع کنندگان محصولات باصطلاح مخرب و ضداخلاقی حاشیل خیابان ها گرفته تا "دستفروشان و هنجارشکنان"، از "گدایان" و "مبلغان منحرف غربی" گرفته تا "بدحجابان" و خلاصه آشوبگران اجتماعی که همگی از نظر نیروی انتظامی از مصادیق بارز "قانون گریزی" تعریف شده اند و در نوع خود بازگشت بسیج در سطح محلات و کوچه و خیابان های شهر را الزام آور ساخته اند.
اما، این بازگشت چه دلایل و انگیزه های عمیقی دارد و کدام هدف احتمالاً ناگفته را دنبال می کند و در آخر حاصل حضور مجدد شبه نظامیان در محلات شهر چه خواهد بود؟ این ها، مهمترین محورهای برنامۀ زمینه ها و زمانه هاست در گفتگو با آقایان قاسم شعله سعدی، استاد علوم سیاسی در تهران، و محمد محسن سازگارا رئیس "بنیاد مطالعات ایران" در واشنگتن.
آقایان با تشکر از شرکت شما در این میزگرد، اجاز بدهید گفتگو را با این پرسش آغاز کنیم : آیا استقرار دوبارۀ بسیج در پایتخت، یا در حقیقت در قلب قدرت سیاسی در ایران، گویای نگرانی خاصی است؟ و اگری آری، کدام؟


- قاسم شعله سعدی : قطعاً این نشانۀ نگرانی مقامات است به خصوص که این اواخر رزمایش نیروهای انتظامی در تهران برگزار شد که از بسیاری جوانب بی سابقه و عجیب بود. برای نمونه، شماری هواپیما و هلی کوپتر در رزمایشی که مربوط به نیروی انتظامی در داخل شهرهاست شرکت کردند و این همه مسبوق به تحولاتی است که در پی واکنش به قانون مربوط به مالیات بر ارزش افزوده شکل گرفت که طی آن چنانکه میدانیم بخشی از بازارهای تهران و اصفهان و دیگر شهرها اعتراض جزئی نسبت به اجرای این قانون ابراز کردند و در مقابل حکومت هم ترسید و عقب نشینی کرد. به دنبال این تحولات است که در چند هفتۀ اخیر یکی دو مانور نظامی در تهران انجام شد و حالا هم قرار است نیروهای بسیج را در سطح محلات و کوچه و خیابان شهر مستقر کنند. در هر حال، به نظر من اکنون شاهد یک سوءاستفادۀ ابزاری از بسیج هستیم.

- ار.اف.ای : آنچه توجیه گر رسمی بازگشت بسیج به کوچه و خیابان های شهر است این است که هیچ قانون رسمی از سوی جامعه و آحاد جامعه ظاهراً رعایت نمی شود. آیا این بازگشت اعتراف ضمنی است به اینکه قدرت به سوی خود میل می کند و از قوانین خاص خود پیروی می کند و در مقابل جامعه در عین بی تفاوتی به این قوانین به سوی دیگری می رود؟ آیا این واکنش از علائم "آنومی" یا باصطلاح بی قانونی و فقدان قانون است؟ و آیا سخت گیری می تواند مردم را به رعایت قواعد وادار کند؟ یا اینکه بالعکس : شکاف بین جامعه و قواعد را بیشتر خواهد کرد؟

- محمد محسن سازگارا : من ابتدا می خواهم به گفته های آقای شعله سعدی یکی دو نکته دیگر را اضافه بکنم : این طور قشون به رُخ ملت کشیدن که در چند هفتۀ گذشته اتفاق افتاده به اعتقاد من دو سه دلیل اصلی دارد. دلیل نخست این است که دورنمای اقتصادی کشور بسیار تیره است و با این اقدام ها حکومت می خواهد توی دل مردم را خالی کند و به آنها نشان بدهد که اگر بخواهند به دلیل فشارهای اقتصادی شورش هایی بکنند، حکومت شدیداً آنان را سرکوب خواهد کرد. دلیل دوم به نظر من بی ارتباط با انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری نیست و نظامی کردن فضا در واقع به سود جناح خاصی در حال شکل گرفتن است. و بالاخره دلیل سوم که هیچ یک از مقامات درموردش سخنی نمی گویند ولی در اظهارات جسته و گریختۀ پاره ای فرماندهان نظامی آشکار است این است که اینان یک نگرانی از درگیری احتمالی نظامی دارند و ای بسا تهدید نظامی را بیش از همه از جانب اسرائیل احساس می کنند. خاصه اینکه با روی کار آمدن حکومت آقای باراک اوباما در آمریکا به احتمال زیاد تحریم های اقتصادی علیه ایران تشدید خواهد شد. در این بین صحبت از جلوگیری از ورود بنزین به ایران است و همچنین صحبت از جلوگیری از هر نوع سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران و ممکن است در مخیلۀ مقامات ارشد نظام اسلامی ایران فکر درگیری و مقابله به مثل شکل گرفته باشد و به همین خاطر دارند از پیش نیروهای بسیج و شبه نظامی را در کوچه و خیابان شهر مستقر می کنند تا به مردم بفهمانند که مبادا از فضای درگیری نظامی استفاده کرده و شلوغ بکنند. به ویژه اینکه این روزها خیلی مُد شده که جاسوس اسرائیلی می گیرند و این فضای رُعب و وحشتی که با جاسوس گیری به وجود آمده تقویت کنندۀ همین ارعاب از قبل اعلام شده است. ولی مجموع این عوامل و دیگر عواملی که فرصت صحبت کردن از آنها در این مجال نیست یک چیز را به اعتراف خود رهبران و فرماندهان نظامی ایران نشان می دهد و آن اینکه بعد از سی سال آنان از کنترل نظم در کشور عاجر هستند تو گویی که هنوز در روزهای اول انقلاب به سر می بریم و نیاز به این است که در هر کوچه و خیابانی آدم مسلح مستقر شود آنهم برای دخالت در ساده ترین امور زندگی خصوصی افراد.

<ار.اف.ای. : آقای شعله سعدی آیا شما فکر می کنید که استقرار بسیج و شبه نظامیان در محلات می تواند ضمانتی باشد برای استمرار قدرت و فرادستی نیروهای امنیتی و نظامی در قدرت؟

- قاسم شعله سعدی : در هر حال، قدرت تصمیم گرفته است که از این نیروها حداکثر استفاده را بکند و اگر بتواند فضای انتخابات ریاست جمهوری آینده را نظامی کند بی شک از این نیروها به سود خود بهره برداری خواهد کرد. اما، اگر شاهد استمرار این فضای نظامی باشیم، آنوقت شاید بتوان با اطمینان بیشتری در این مورد اظهار نظر کرد. ولی تا همین حد که مقامات کشور می گویند که استقرار بسیج در سطح شهر برای مقابله با قانون گریزی است، فی نفسه گویای بروز یک نافرمانی مدنی در سطح جامعه است که برای مقابله با آن اکنون بسیج مورد استفاده قرار گرفته است. زیرا، اگر مردم به قانون تمکین نمی کنند و حکومت برای واداشتن مردم به اطاعت از قانون نیروهای شبه نظامی را در جامعه مستقر می کند، معنای ضمنی آن این است که مردم مصادیقی از نافرمانی مدنی را انجام می دهند. پرسش این است که : آیا می توان با ابزار نظامی این مسأله را برطرف کرد؟ من شخصاً در موفقیت این روش تردید بسیار دارم. از دیگر سو، عدم تمکین از قوانین دلایل مختلفی دارد. یکی از آنها نافرمانی مدنی است، یکی دیگر از دلایل "گریز از قانون" این است که تصویب قوانین در ایران غالباً بیگانه با هر نوع کار کارشناسانه است. این ها در واقع با معلول ها مبارزه می کنند و نه با علت ها و وقتی هم که مبارزه می کنند نوع مبارزه شان غالباً نظامی و فیزیکی است.

- ار.اف.ای. : اگر قانون گریزی را از جمله مهمترین مصادیق تحولات مهم در تاریخ یک ملت فرض کنیم، آیا می توان در واکنش عمومی امروز تصویر و نشانه هایی را تشخیص داد که گویای امیال و آرزوهای مردم برای تأسیس جامعه ای متفاوت باشد؟

- محمد محسن سازگارا : البته به سختی بتوان تنها از یک شاخص، چنین نتیجه ای را گرفت. ولی واضح است شکافی که بین حکومت و ملت به وجود آمده، عمیق است. همانطور که آقای شعله سعدی گفتند، مردم نافرمانی مدنی می کنند و از مشخص ترین نمونه های این نافرمانی مبارزه زنان ایران در سی سال گذشته است که هرگز حاضر نشدند به ضوابط اجباری حکومت گردن بنهند. از خلال نافرمانی مدنی مردم نشان می دهند که به قانونگزاران و رهبران کشور هیچ اعتمادی ندارند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این نافرمانی از اصلی ترین شاخص های شکافی است که میان ملت و حکومت به وجود آمده است.

- ار.اف.ای : آقای شعله سعدی، آیا می توان از خلال این نافرمانی وضعی را تشخیص داد که در آن ماشین اجتماعی کاملاً در یک لحظه از حرکت بازایستد، زیرا هیچ هماهنگی میان اندام های مختلف آن نیست و یا این اندام ها دیگر قادر به ادامۀ فعالیت نیستند؟

- قاسم شعله سعدی : در واقع، از این رهگذر می توان به بحران کارآمدی یا ناکارآمدی نظام اسلامی ایران پی برد. الان وضع به گونه ای است که میان دستگاه های مختلف قدرت هیچ هماهنگی نیست و یکی از دلایل نافرمانی مدنی هم این است که وقتی مردم قانونگزاران خود را قبول نداشته باشند قوانین و مصوبات آنان را نیز قبول ندارند و در نتیجه آنها را رعایت نمی کنند. یعنی می توان از این رهگذر به دریچه ای چشم دوخت و آن بی اعتباری حکمرانان ایران است. از جمله دلایل این بی اعتباری همین نظارت های استصوابی و تمرکز قدرت در دست نهادهای انتصابی است که به دلیل آنها مردم عملاً و واقعاً نقش چندانی در انتخاب حکمرانان خود ندارند. به این بحران بی اعتباری سیاسی قدرت باید بحران های اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی را اضافه کرد که مالاً باعث می شوند که قدرت برای مقابله با واکنش منفی و نارضایی مردم به قدرت نظامی و نیروهای شبه نظامی متوسل شود.

- ار.اف.ای : از این نقطه نظر، آیا نظامی کردن مناسبات اجتماعی شاخص قدرتِ قدرت سیاسی است یا بالعکس گویای ضعف آن؟ و این کشمکش میان قدرت و جامعه، میان قوانین مسلط و امیال اجتماعی، چه تاثیری بر مناسبات بسیج و سپاه از یک طرف و روحانیت از طرف دیگر خواهد گذاشت؟

- محمد محسن سازگارا : به نظر من نظامی گری قادر نیست مردم را بزعم حکومتیان در صورت وقوع خیزش ها "سرجایشان بنشاند". تجارب تاریخی هم نشان داده است که وقتی مردم جانشان به لب شان برسد و دست به مقاومت منفی و مدنی بزنند از دست قشون نظامی هیچ کاری ساخته نیست. سهل است... از طرف دیگر، جنس بدنۀ اجتماعی سپاه و بسیج از همان جنس مردم است و هر گاه که این نیروها در مقابل مردم قرار داده شوند بسیار شکننده می شوند، آن چنان که همۀ سازمان های نظامی به چنین سرنوشتی دچار شده اند. رو در رویی این نیروها با مردم متلاشی شدن آنان را تسریع می کند. اما، از آنجا که این نیروهای نظامی به دلیل بی تدبیری رهبر ایران وارد قدرت و سیاست شده اند، هیچ دلیلی ندارد که این نیروهای صاحب "قدرت برهنه" بخواهند دیگر اقشار اجتماعی و نهادها از جمله روحانیت را در قدرت سهیم کنند. خاصه اینکه سپاه و بسیج نه فقط به قدرت سیاسی، بلکه به پول و ثروت بسیار نیز اکنون دست یافته اند و در همۀ زمینه ها از جمله زمینه های فرهنگی و اطلاعاتی نیز دست بالا را پیدا کرده اند. چنین سازمان فربه و پرقدرتی دیگر نمی خواهد نیروی دیگری را با خود در قدرت شریک کند. بی سبب نیست که گاه و بی گاه مخالفت های مسئولان امنیتی و نظامی و وابستگان آنان در قدرت با روحانیت را مشاهده می کنیم و در مقابل می بینیم که عده ای مثل آقای رفسنجانی می کوشند از همین مجرا روحانیت را در پشت سر خود بسیج بکنند. این روزها حتا علاوه بر حسن روحانی، آقای ناطق نوری هم زبان به شکایت باز کرده است. به نظر من نیروی نظامی مثل سپاه که دستش به قدرت و پول رسیده به مرور به سمت قبضه کردن انحصاری قدرت پیش می رود.
میزگرد را دیوئی را بشنوید


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد