logo





آنارشیسم، انتقاد و نگاهی به گذشته

میان ادبیات و شور انقلاب

جمعه ۱۷ دی ۱۳۸۹ - ۰۷ ژانويه ۲۰۱۱

نصرت شاد

nosrat-shad.jpg
از جمله شعارهای دیواری آنارشیستها ، قطعه زیز است -
عمله جان ! آنارشیسم عملی است. اگر خواهان آن هستی ، جنگ داخلی اسپانیا را فراموش کن و تمام مردان سبیل دار ، و شبنامه های نظری ملال آورآنان را . کسیکه هنوز شاهدوست باشد ، احمق است . چرندیات و پوچی کهنه که شدند ، اسطوره میشوند . آنارشیستها هم از کاروان مقدسین نیستند . چیزی که دردآور نباشد ، آنارشیستی نیست . و چیزی که دیروز درست بود، امروز غلط نمیشود!
سئوال این ست که آیا نظریه آنارشیسم هنوز قابل نجات است؟ آیا آینده جهان، آنارشیستی است ؟ آیا آن یک فرقه است یا یک جنبش اجتماعی؟ گرچه مبارزان چپ ، 160 سال است که بورژوازی و امپریالیسم را به هراس انداخته اند ، وضعیت جنبش آنارشیستی ، امروزه در وضعیتی قرار دارد که در آغاز قرن بیست قرار داشت ، و بعد از سال 1936 ، آنارشیسم دیگر جنبشی توده ای همه گیر نشد . حتی ادعا میشود که آنارشیسم همچون گذشته هنوز در حاشیه حوادث اجتماعی قرار دارد . باید گفت که هیچ انقلابی در تاریخ بشر شروع نشد تا اینکه روزی نمایشنامه تئاتر گردد یا بصورت تراژدیک شکست بخورد ، ولی متاسفانه آنارشیسم ایدئولوژیک در جهان امروز هنوز میان جنبش و فرقه در نوسان است.
اجداد فکری تئوری و عمل آنارشیسم ، مبارزانی مانند باکونین ، پرودن ، کروپتکین ، گاندی ، ویشمن ، روکر ، تولستوی ، موهزام ، گلدمن ، و مارتین لوتر کینگ، بودند . یک زمان پرولتاریا و یک زمان ، زنان و فمنیستها ، امیدهای نجات بشر از زیر یوغ سرمایه داری و نجات تئوری آنارشیسم بودند ، یک زمان ، ویتکنگ و یک زمان چگوارا ، ابرمرد های آنارشیسم بحساب می آمدند . در نیمه دوم قرن بیست ، جنبش دانشجویی و جنبش هیپی برای یافتن پاسخ های اجتماعی ، کوشش کردند .

نظریه پردازان انارشیسم امروزه اشاره میکنند که اعضا نباید حتما آنارشیست بلکه باید کارگرانی با آگاهی طبقاتی باشند . مثالهای جالب تاریخ اجتماعی آنارشیسم ، آنانی بودند که جرئت قدمهای عملی داشتند . هدف آنان ، واقعیت دادن به اتوپی آزادی بود. نظریه آنارشیسم اکنون مدعی طرح جوابی برای حفظ محیط زیست و اقتصاد عادلانه قرن 21 نیز است . جهانبینی انارشیسم نباید همچون ادیان قرون وسطایی موجب تولد یک دستگاه و سازمان ، و یا مرگ بشاشیت و تحرک گردد . آنارشیسم یک ایده سوفسطایی نیست که فقط به طرح پرسش مشغول باشد . آنارشیستها به دو گروه تجربه گرا و اصل گرا تقسیم شده اند . یک گروه ، گروه دیگر را رفرمیست – و گروه دوم ، گروه اول را فرقه گرا مینامد.
هواداران آنارشیسم امروزه میگویند که باید از ساختارهای آنارشیستی ، جامعه ای آنارشیستی ساخت . در آینده طبیعت زنده خواهد بود ، ولی سئوال اینست که انسان نیز در نظام سرمایه داری وجود خواهد داشت ؟ . طبق نظریه هرج و مرج ، قانون علیت فقط در آزمایشگاهها یعنی در تئوری وجود دارد . باید از پوچی ، ابزوردیته و نوستالژی ایده آلیستی ، واقعگرایان انتقادی بوجود آورد . آنارشیسم باید موجب خلق آوانگاردی گردد که باعث پیروزی ایده آلها شود . نمایش خیابانی ممکن است عملی انقلابی و یا کوششی آنارشیستی باشد.
آنارشیستها باید میان حاکمیت و مدیریت اداره دولت فرق میگذارند و آنارشیسم نباید تبدیل به یک فلسفه مدیریت و حاکمیت شود . مدیریت غالبا به حکومت رانی به مردم ختم میشود . آنارشیسم به طرفداری از نظام فدرالیستی ، خواهان دولتهای کوچک و مستقل آزاد است . در نظر آنان ،تنوع وکوچکی ایالتهای خودمختار برای هر دولت مرکزی قدرت طلب ، تهدید است ، چون آنان خواهان عظمت ، قدرت ،وحدت و تمرکز نیرو هستند . آنارشیستها ، تشکیل دولتهای ملی مدرن را نوعی آنارشیسم ، و تشکیل ابرقدرتها را جنون و دیکتاتوری بشمار می آورند . آنها امروزه اشاره میکنند که باید از سقوط شوروی که یک دولت مرکزی عظیم و اداری ناتوان بود ، درس آموخت ، و تجربه کشورهای بلوک شرق استالینیستی نشان داد که چنانچه اصول و پرستیژ حکومت گری سقوط کنند ، قدرت دولتی نیز سقوط خواهد کرد.
آنارشیستها توصیه میکنند که انقلابیون باید استراتژیک فکر کنند . نیروهای جوان مخالف جهان گلوبال امروزی، بخش مهمی از جنبش آنارشیستی هستند . جنگ فرهنگی که رسانه های سرمایه داری میان اسلام و غرب تبلیغ میکنند ، وجود ندارد ، بلکه آنان دو نیروی قدرت طلب امپریالیستی جهانگیر هستند ،که یکی خواهان نفت ، و دیگری خواستار اشاعه دین است .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد