آزاده دلان گوش به مالش دادند
وز حسرت و غم سینه به مالش دادند
پشت هنر آن روز شکستست درست
کین بی هنران پشت به بالش دادند
**
آيتالله جوادی آملی در خطاب به سینماگران و هنرمندان مطرح:
خواستار طرد واژه بازی و بازيگری از ادبيات هنر شد.
ایشان فرمودند: اعتدال از رذیل ترین رذایل است؟
هم چنین: از هنرمندان خواستند که پروندهای محاکم قضایی را رسیدگی کنند.
ایشان هنر را به کود تشبیه فرمودند.
فرمودند:هنر باید لغت نامه داشته باشد.چون در بخش هنر محقق وجود ندارد باید از مردم تقاضاکرد؟
ایشان از هنرمندان مطرح خوا ستند سوال تولید کنند؟؟؟
در باره ی تاریخ پیدایش هنرها چنین اظهار لحیه فرمودند: کسانی که هنر را به وجود آوردند جز لهو و لعب، دنبال چيز ديگری نبودند.
قم - خبرگزاری مهر: مرجع تقليد جهان تشيع در ديدار با جمعی از سينماگران مطرح کشور خواستار طرد واژه بازی و بازيگری از ادبيات هنر شد.
به گزارش خبرنگار مهر در قم، آيتالله عبدالله جوادی آملی بعدازظهر چهارشنبه در ديدار تعدادی از سينماگران و کارگردانان مطرح کشور، از جمله مجيد مجيدی، رضا ميرکريمی، محمدمهدی حيدريان، محمد داودی، محمدمهدی عسگرپور و... اظهار داشت: حيف هنر و هنرمندان است که از آنها به عنوان بازی و بازيگری ياد شود، به خاطر اينکه کسانی که هنر را به وجود آوردند جز لهو و لعب، دنبال چيز ديگری نبودند.
اين مرجع تقليد لهو را به معنای لذت خيالی دانست و گفت: به اعتقاد ما هيچ کاری بیهدف نيست، اما اگر هدف معقول نباش و خيالی باشد در واقع بیهدف است.
وی خطاب به سينماگران و کارگردانان مطرح کشور تاکيد کرد: بازی و بازيگری را از ادبيات هنر کاملا بيرون ببريد..
استاد برجسته حوزه تاکيد کرد: هنر و سينما در جهان کنونی تقريبا نوزاد هستند و سابقه چندانی ندارند، اما اگر بخواهيم از منطق و فلسفه سخن بگوئيم، اين علوم حداقل سه هزار سال سند گويا دارند.
مرجع تقليد جهان تشيع افزود: تبليغ بايد حاصل تحقيق محقق باشد اما چون در بخش هنر، محقق وجود ندارد، بايد از مردم تقاضا شود که اين نوعی اعتدال است و اعتدال از رذيلترين رذايل است.
وی عدل را از بافضيلتترين فضايل و اعتدال را از پستترين تقاضاها برشمرد و تصريح کرد: کسی که در کنوانسيون زنان میگويد زن و مرد با هم يکسان هستند، اين شخص از روی عدل حرف نمیزند. بايد بدانيم او که انسان را آفريد جای انسان را تشخيص میدهد.
آيتالله جوادی آملی افزود: محصول تبليغی بايد از تعليم اخذ شود و معلمان بايد وامدار محققان باشند، ولی چون در بخش هنر، دست معلم خالی است، مجبور است اين مطالب را از مردم بگيرد که اين همان صنعت است.
آيتالله جوادی آملی با ذکر مثالی در مورد استفاده بهينه از نعمتهای خدادادی، اظهار داشت: خداوند زمين و کود را به ما داد و هوا و فضا را هماهنگ کرد و میتواند از اين زمين بهرههايی ببرد که مردم را يا مست کند، يا تخطير. يعنی اگر انگوری درست شد و به واسطه آن شرابی درست شد، مردم مست میشوند و اگر ترياک درست شد، تخدير میشوند. بنابراين نبايد توقع داشت که از مستشدهها و تخديرشدهها سئوال پرسيده شود؛ بايد خودمان سئوال توليد کنيم.
مستمع را هميشه شاداب نگه داشته باشيم.
مرجع تقليد جهان تشيع افزود: هنر، ميوه و حاصل عمر ماست و ما موظفيم مستمع را شاداب نگه داريم؛ اگر مستمع را مست يا تخطير کنيم، با شعور او درافتاديم و او را بیشعور کرديم.
وی با اشاره به ورود سالانه بيش از هفت ميليون پرونده به محاکم قضايی، اظهار داشت: بيش از ۹۰ درصد اين پروندهها مربوط به الفبای دين است و هنر آن است که با تبليغ محصولات فرهنگی، اين مشکل را حل کند.
هنر بايد لغتنامه داشته باشد
مرجع تقليد شيعيان با بيان اينکه اگر هنر بتواند بعد از شکوفايی، خودش را عرضه کند به رسالت عظيم خود دست يافته است، تصريح کرد: برای اينکه مخاطبی داشته باشيم و از ما سئوال بپرسند و با عقل خود، ما را همراهی کنند و هم خودمان لذت ببريم و هم آنها لذت ببرند، بايد کالايی به آنها بدهيم که هم سنگين باشد و هم قابل حمل.
وی تأکيد کرد: بايد مطلبی به مخاطبان بدهيم که عقل و خيال و وهم آنها را درگير کند و چشم و گوش آنها اين مطالب را تصديق کنند، تا با همه حواس نگاه کند.
آيتالله جوادی آملی گفت: اگر هنر بتواند قاموس و برهان قاطع و جامع و لغتنامهای داشته باشد که فعل را برای آن معنای بلند وضع کند و بنويسد، به علم تبديل میشود.
اين استاد برجسته حوزه تاکيد کرد: اگر هنر بخواهد به صورت علم عميق درآيد بايد لغتنامه داشته باشد و اين کار شدنی اما نياز به زمان دارد.
**
فیلسوف و ریاضی دان و شاعر بزرگ ایران، خیام در مقدمه شگفت انگیزی بر کتاب جبر خویش گویی با ما سخن می گوید و از روزگار ما:
( دچار زمانه ای شده ایم که اهل دانش از کار افتاده و جز اندکی که از مرگ جان به در برده اند، کسی نمانده که از فرصت برای بحث و پژوهش های علمی استفاده کند؛ برعکس، حکیم نمایان دوره ی ما، همه دست اندر کارند که حق را با باطل بیامیزند. جز ریا و تدلیس کاری ندارند. اگر دانش و معرفتی هم دارند، صرف غرض های پست جسمی می کنند. اگر با انسانی روبرو شوند که در جست و جوی حقیقت راسخ و صادق باشد و روی از باطل و زور بگرداند و به ریا و مردم فریبی گرایشی نداشته باشد، او را ریشخند می کنند و کوچک می شمارند...)
از همین روست که فریاد برمی دارد:
چون نیست در این زمانه سودی ز خرد
جز بی خرد از زمانه، بر می نخورد
ای دوست بیار آن چه خرد را ببرد
باشد که زمانه سوی ما به نگرد
و هم او، از این زمانه به خروش آمده و گلبانگی شورآفرین در جهان می افکند که:
گر بر فلکم دست بدی چون یزدان
برداشتمی من این فلک را ز میان
وز نو فلکی دگر چنان ساختمی
کازاده به کام دل رسیدی آسان
**
سبز باشید
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد