وضع اقتصادی و همچنین سیاسی عراق قویا از عوامل منطقه ای متاثر خواهند بود. ایران، همسایه دارای بیشترین نفوذ در این کشور خواهد بود حتی اگر عراق یک حکومت مذهبی مشابه به حکومت آیت اله ها را نخواهد. عربستان سعودی، حیران در تایید یک قدرت شیعی در قلب دنیای عرب، به استمرار تمایل بسیار سردش در رابطه با عراق ادامه خواهد داد. در پی مصالحه ترکیه با کردهای عراقی، که در منطقه نیمه خود گردان شمال کشور به استقرار استحکامات خود ادامه می دهند، ترکیه یک نقش سازنده بازی خواهد کرد. البته تشنجات پراکنده در امتداد خط مرزی مین دو سرزمین وجود خواهد داشت، لیکن آن ها به یک درگیری عمومی منجر نخواهند شد. | |
«جهان در سال 2011» ویژه نامه مشترک اکونومیست – کوریه انترناسیونال
جنگ پایان یافته است. نیروهای رزمی امریکائی، رسما، به ایالات متحده برگشته اند. اما کشاکش شدید مذهبی میان شیعیان و سنی ها، شورش های ضعیف و سو قصد های انتحاری متعدد و گاها مرتبط با القاعده بعنوان موانع برقراری شرایط عادی عمل خواهند کرد.
در کوتاه مدت، شانس کمی وجود خواهد داشت که بیزنس من های غربی بتوانند به آزادی، پیاده و بدون خودرو زرهی و بدون محافظ میان محل سکونت و دفتر کار در مرکز بغداد رفت و آمد کنند. کمپانی های نفتی خارجی سرمایه گذاری هایشان را افزایش خواهند داد، زیرا آنان برای بهره برداری از خدمات شرکت های خصوصی امنیتی، از امکانات لازم برخوردارند. لیکن موسسات با امکانات کمتر دور خواهند ماند. در سال 2011، عراق کشوری خطرناک باقی خواهد ماند هم برای ساکنینش و هم برای خارجی ها.
بدنبال انتخابات همگانی مارس 2010، هنگامی که حزب لائیک تحت رهبری ایاد علاوی شیعه، اساسا مورد حمایت سنی ها، با میزان ضعیفی از اختلاف، اکثریت کرسی ها را برد، فکر می شد که اتحادی از احزاب شیعی، از جمله حزب آقای علاوی، حکومتی ائتلافی را شکل می دهد. اما اکنون اساسی بنظر می رسد که برای تضمین حداقلی از ثبات، آقای علاوی و دوستان سنی او، مقامات درجه اولی را در حکومت کسب کنند. اهمیت حیاتی دارد که اقلیت عرب سنی عراق، که یک پنجم جمعیت را تشکيل می دهد، خود را برخوردار از نمایندگی کافی بداند. در غیر اینصورت، عصیان سنی ها که در کشور بنحو نهفته ای وجود دارد، شدتی را خواهد یافت که طی سال های اخیر دیگر مشاهده نشده است.
مقتدا الصدر، مذهبی شیعی پوپولیست که هوادارانش غالبا از اهالی محلات بسیار فقیر بغداد تشکیل می شوند و قدرتش همواره کم ارزیابی شده، در پارلمان نقش درجه اولی را بازی می کند ، نقشی که تا حد اختلال در شرایط سیاسی کارکرد خواهد داشت. بنابراین، به نفع حکومت آتی خواهد بود که این جریان را در قدرت سهیم کند.
ارتش و پلیس عراق با قدرت بیشتر، قادر خواهند بود شورشیان را شکست داده، یا دست کم آن ها را عقب رانند. گاه به گاه، شایعاتی در باره ژانرال های ناراضی از بی عزمی و فساد سیاسیون پخش می شود، لیکن، حتی اگر یک کودتا غیر قابل فهم نباشد، بعید است در سال 2011 روی دهد.
خروج رسمی نیروهای رزمی امریکائی (در ماه اوت 2010) در هر حال پایان دخالت نظامی ایالات متحده معنی نمی دهد. حدود پنجاه هزار نظامی امریکائی، در ده ها پایگاه بزرگ حوالی شهرها مستقر خواهند ماند. آن ها حمایت های لجستیکی و اطلاعاتی و بنا به ضرورت، هلی کوپترها و قدرت نظامی اشان را در اختیار عراقی ها قرار می دهند. (تعداد امریکائی های کشته در عراق 904 نفر در 2007، 314 نفر در 2008، 149 نفر در 2009، و بی تردید 70 نفر در 2010، به کاهش ادامه خواهد داد. این امر به اعتراضات دست و پا گیر روی خاک ایالات متحده نقطه پایان خواهد گذاشت.) در سال های بعد از 2011، حداقل بیست هزار نظامی امریکائی احتمالا در عراق مستقر خواهند ماند. این برخلاف توافقی است که خروج آنان را تا پایان امسال پیش بینی کرده بود.
تولید نفتی به کمی بیشتر از 2.5 میلیون بشکه در روز خواهد رسید، رقمی که تولید، در دو سال قبل از تجاوز امریکائی(مارس 2003)، از آن برخوردار بوده است. هدف هشت میلیون بشکه در روز، اعلام شده در سال 2010 توسط حکومت و موسسات خوش بین، نمی تواند حداقل تا پیش از پنج سال دیگر تامین شود. توزیع الکتریسیته، حیاتی برای عراقی ها، که سالیان درازی دشواری داشته است، با یک ریتم بسیار سریعتر پیشرفت خواهد کرد، لیکن برای مردم بغداد حداقل چهار ساعت قطع برق در روز ادامه خواهد داشت.
وضع اقتصادی و همچنین سیاسی عراق قویا از عوامل منطقه ای متاثر خواهند بود. ایران، همسایه دارای بیشترین نفوذ در این کشور خواهد بود حتی اگر عراق یک حکومت مذهبی مشابه به حکومت آیت اله ها را نخواهد. عربستان سعودی، حیران در تایید یک قدرت شیعی در قلب دنیای عرب، به استمرار تمایل بسیار سردش در رابطه با عراق ادامه خواهد داد. در پی مصالحه ترکیه با کردهای عراقی، که در منطقه نیمه خود گردان شمال کشور به استقرار استحکامات خود ادامه می دهند، ترکیه یک نقش سازنده بازی خواهد کرد. البته تشنجات پراکنده در امتداد خط مرزی مین دو سرزمین وجود خواهد داشت، لیکن آن ها به یک درگیری عمومی منجر نخواهند شد.
عامل اصلی خطرناک در دیپلماسی منطقه ای عراق سوریه خواهد بود. سوریه غالبا توسط دستگاه جدید شیعی در بغداد متهم شده است به تحریک جهادگرائی سنی و به تسهیل نفوذ شورشیان به داخل کشور. اقدامات سوریه بوسیله مناسباتش با اسرائیل و ایران تحت تاثیر خواهند بود. اگر گفتگوهای صلح اسرائیلی-فلسطینی پیش روند یا اگر نزدیکی میان ایران و ایالات متحده تحقق پذیرد، مناسبات میان دمشق و بغداد بنفع دو کشور، بهبود خواهند یافت. اگر چنین سناریویی تحقق یابد، چیزی که احتمال آن قوی است، به شکست شورشیان عراقی مساعدت خواهد رساند و حتی شاید کشور بتواند بالاخره بازگشت به شرایط عادی را انتظار کشد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد