logo





۱۳آذرماه، یاد روزجان باختگان راه آزادی قلم و بیان،
و روز مبارزه با سانسور گرامی باد!

جمعه ۱ آذر ۱۳۸۷ - ۲۱ نوامبر ۲۰۰۸

علی رضا جباری

alireza-jabari.jpg
هم میهنان!
ده سال ازپروازهمقلمان مان محمد مختاری ومحمد جعفر پوینده، مدافعان پیگیرآزادی قلم و بیان، رهروان کوشای راه مردم سالاری فرهنگی گذشت، بدون این که دستگاه قضایی ایران گامی جدی درراستای افشای جنا یت هایی که درباره ی آن دوهمراه همقلم وده ها قربانی نامدار و گمنام دیگرراه پرخطر آزادی اندیشه و بیا ن و مردم سالاری ملی در ایران، ودرآن میان جاودان یادان داریوش فروهر، پروانه ی مجد اسکندری(فروهر)، مجید شریف ،غفارحسینی،احمد میرعلایی، احمد تفضلی، حمید حاجی زاده و فرزند خرد سال اش، کیوان، ابراهیم زال زاده... و...برداشته باشد. تحرکا ت کم توانی که با استعفای وزیراطلاعات وقت، تشکیل هیئتی برای ردیابی سرچشمه ها و برخورد با آمران وعاملان قتل های سیاسی دهه ی 70(90میلادی) درایران که " قتل های زنجیره ای " نام گرفتند و برخی محاکمه های مربوط به برخی از این اشخاص که پس ازمرگ ابهام انگیزسعید امامی، چهره ی موثرومشخص مرتبط با آن ها، برگزارشد، چنان به فراموشی وسکوت گورستانی سپرده شده است که گویی هرگز فاجعه ای درکارنبوده وخونی به ناحق برخاک نریخته است.
ده سال پس ازوقوع این رخدادهدی ناگوار، نه تنها پاسخی درباره ی دلایل و چند و چون شکل گیری آن ها به خانواده های همچنان سوگ وار، همراها ن ا ین قربانیا ن و مردم شرافتمند ایران داده نشده است، بلکه از برگزاری مراسم یادبود آنان نیز جلوگیری می کنند وشماری ازبرگزارکنندگان این گونه یادروزها همچنا ن دربازداشت و زندان به سر می برند؛ گویی نه کسانی که د ست شا ن به خون فرزندان پاک نهاد این مرزو بوم آغشته است بلکه بازماندگان آنان اند که باید پاسخ گوی اقدام خویش درراه خون خواهی وگرامی داشت خاطره این عزیزان باشند.
ازسوی د یگر، حذ ف تمام عیاروبی امان فرهنگی درهمه ی پهنه ها، ازکتا ب و مطبوعات تا سینما وتئاترو موسیقی وآموزش علمی وهنری... که نفی والغای آن سر- لوحه وشعار انقلا ب بهمن بود و بسیاری ا ز بازماندگان آن انقلاب، ازجمله قریب به اتفاق آزادی خواهان قربانی قتل های دهه های 60 و70 ( 80 و90 میلادی )، در راه آن جان با ختند، آن چنا ن تداوم یافته است و برابعاد آن افزوده اند که گویی انقلاب را هرگزبا آرمان های آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی کاری نبوده است وسبب همه ی
این رخدادهای شکوهمند این بوده است که شماری ازنو دولتا ن زمام کارها را به دست گیرند وسمت و سوی تحول تاریخ ساز کشورمان را آن چنان رهنمون شوند که خود می خواهند و با سلیقه ها و منافع آنا ن سازگاری دارد.
دامنه ی این حذف نه تنها عرصه های همگانی فرهنگ ، بلکه درون خانه ها و لحظه های خلوت وآرامش شهروندان ایرانی را نیزدربرمی گیرد وبه تقا بل سلیقه ی شهروندان با کارگزاران دولتی درهمه ی زمینه ها، ازجمله خوردن و نوشیدن، تفریح و استراحت، پوشاک و گرد هم آمدن و... می انجامد.
جامعه ی مدنی ایران دیر زمانی است خواست ها و نیازها یش را درهمه ی عرصه ها، از جمله و به ویژه در عرصه های آزادی قلم و بیان، اجتماعا ت و تظاهرات بدون حمل اسلحه و دیگر حقوق و آزادی هایی که در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و دو میثا ق آن - که دولت ایران نیز پذیرای آن بوده و با امضای آن ها متعهد به اجرایشان شده است، درهم آیش ها و تصمیم ها یش برای پدید آوردن تشکل های مستقل کارگری، دانشجویی، جوانان و روشنفکران، زنان و آموزگاران مدرسه و استادان دانشگاه، هنرمندان ود یگر صنوف زحمتکشا ن به کارگزاران دولت اعلام کرده، اما هرباربا پاسخ منفی دولتمداران واقدام سرکوبگرانه ی ماموران دولتی رو در رو شده است.
قانون اساسی، با وجود کمبودهای مشهود آن در پیروی ازتعبیردینی- مذهبی سلیقه ای و محافظه کارانه ی دولتمردان ازموادآن و نیزازقوانین انحصارگرایانه ی ی مرتبط با آن ،به ناگزیر و برپایه ی تحرک وجریا ن ضرورت های سر برآورده از شرایط انقلابی ودر زیرفشار نیروهای محرک واقعی قیام نا تمام بهمن که شعارهای آن رخداد شکوهمند ریشه درآن ها داشت، احترام به آزادی های اساسی بشری را دربرگرفت و پذیرای آن شد،اما با گذشت زمان و تثبیت سلطه و سیطره ی اراده ی نیروهای تمامت خواه درکشور، اندک اندک تحدید این آزادی ها آغارشد و ازطریق کارگزاران حصرو حذ ف فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به کمک ماموران قضایی وانتظامی آنان به اجرا درآمد.
کانون نویسندگان ایران درسراسر تاریخ ۴۰ ساله ی حود تا به امروز زبان گویای اهل قلم درکشورما و مدافع پیگیرآزادی قلم وبیان بدون حصرو استثنا بوده و بسیاری از کوشا ترین و متعهد ترین اعضای آن دراین راه جان با خته اند. تردید نمی توان کرد که برآمدن خورشید آزادی درکشورمان دربرهه هایی کوتاه ازتاریخ آن بی ارتباط با کوشش های بی دریغ و بی وقفه ی کوشندگان خستگی ناپذیر کانون ما و جا نفشانی های شان، درکنار همه ی مردم کشورمان و نیروها ی پیشاهنگ آن در همه ی پهنه هایی که پیش از این بر شمردم نبوده است، اما بیش تراین نیروهای مردمی، از جمله نویسندگان متعهد و اعضای کانون ماسهمی جز حذف فیزیکی، زندان و بازداشت، و تحدید فعالیت های صنفی و سانسورآثار قلمی خود، در هرزمان به بهانه ای، نبرده اند و نیا زی به جز تحقق هدف های شهروندی خویش وشعارهای والای انسان دوستانه وآزادی خواهانه شان نیز، به آن نداشته اند. بی تردید نقش نویسنده وهنرمند متهعد دراعتلای سطح فرهنگ و هنرمردمی وارتقا ی سطح زندگی اجتماعی نمی تواند مایه ی هراس صاحبان منافع مقرره ای که به سبب آن ازتامین این منافع بی حسا ب و کتا ب واعمال سلیقه های قدرت مدارانه و سلطه جویانه ی خویش فرومی ما نند نشود. واکنش هرجرگه ازدولت مردان نیز، درمقابل، نمایشگرجا یگاه های مردمی یا نامردمی آن است.
تعادل ناپایدار حاکم در جامعه ی ما که نیروی سربارآن در قامت قوای سرکوبگرانتظامی وامنیتی خود نما یی می کند - به تازگی نیروهای بسیج و سپاه پاسداران نیز به آن ها افزوده شده اند نمی تواند تا جاودان برقرار بما ند. حذ ف فرهنگی واز تک و تا انداختن نیروهای کنشگر حقوق شهروندی، با گذشت زمان دولتمداران تمامت خواهی را که همواره از میدان بیرون کردن دگراندیشان و نیروهای محرک ناخودی تحول اجتماعی و در انحصار خود گرفتن همه ی ارکان زیست اجتماعی را در سر می پرورانند، درسرانجام کارازدرون خواهند پوکانید ودرست از راه همین حذف فرهنگی و اجتماعی، فرار مغزها، بی بهره ماندن ازتوان ذهنی و عملیاتی نیروهای کارآمد در همه ی پهنه های زیست اجتماعی ا ست که آنان ا زپاسخ گفتن به نیا زها ی مبرم مردم و تامین حداقل ممکن شرایط زندگی شان بازخواهند ماند.
نتیجه ی چنین شرایطی فروپاشی ازدرون است و نیروی تمامت خواه با کاستی پایگاه مردمی خویش، صرف نظرازشیوه های پیشگیری، و نیز به سبب برخورد با توده های وسیع مردم وکوشش در تحمیل اراده ی خویش به آنان، از تثبیت نظم امور ناتوان خواهد ما ند و درشرایط سرکوب و نبود امنیت اجتماعی برای افزایش آمادگی ذهنی و نبود حزاب و گروه های اجتماعی حامل آرزوها ومنافع گروه ها و طبقا ت اجتماعی گوناگون کارش به پیدایش خیزش های کوروبی بهره ازبنیا ن های ژرف ، سالم و توانمند توده ای جواهد انجامید که به هیچ رو پیش بینی نتایج آن امکان پذیر نیست؛ درچنین شرایطی نه راهی که مردم وپیشوایا ن بی درنگ ازدرون تیرگی شب سربرآورده شان درپیش خواهند گرفت آشکارخواهد بود ونه میزان کشتارو تالانی که از پی آ ن خواهد آمد. سرکوب کورخیزش کوررا در شرایط بی پایگاهی دولت به پیشخواهد آورد که دولت و مردم هیچ کدام درزمانی پیشگویی پذیرازآن سود ازآن نخواهند برد.
چنین است چشم اندازپیش رو درراهی که تا کنون رفته ایم و آمران وعامران حذف فیزیکی و روانی اندیشه ورزان و صاحبان قلم، وسانسورگران کنش ها وبینش های گوناگون اجتماعی حامل تکثر فرهنگی در جامعه برای فرهنگیان ما رقم زده اند. هر چند هم اکنون نیز دیرشده است، اما به گمان این نگارنده: تازمان آرایش نیروهای گونه گون حامل تضادهای آشتی ناپذیراجتماعی، بدان گونه که پیش ازاین گفتم، هنوزراه برون رفتی ازاین شرایط بغرنج اجتماعی وجود دارد که دست کم دولت مردان فرهیخته واندیشه ورزان صاحب نفوذ های کلان مادی ومعنوی در میان پیرامونیا ن دولت، فرصت اندیشیدن به آن را - به منظور سبک تر کردن بارآسیب ها، رودررویی ها وخون ریزی ها ی بی امان درسطح ملی - دارند؛ اما کشورما هم اکنون به لحاظ ملی و بین لمللی درشرایطی قرار گرفته است که گذشتن هرلحظه برآن کار سامان یابی اجتماعی و انسجام ملی را دشوارتر و هزینه های این راه را افزون ترخواهد کرد و این راه جزاز مسیر سهیم کردن توده های مردم و اقوام ساکن سر زمین های پهناورو ثروتمند کشورمان درسرنوشت میهن خویش، با جلب و جذب نحله های گوناگون اندیشگی میسر نخواهد بود و آن نیز نیازمند گسستن همه ی بندهای سانسور و حذف فرهنگی و راه گشودن بر پرواز بلند اندیشه واندیشه ورزان ایرانی بر آسمان توفا نی میهن ماست.

علی رضا جباری (آذرنگ)
۳۰/۸/۸۷(۰۸/۱۱/۲۰)


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد