logo





علیه مجازات اعدام، برای حق زندگی

به مناسبت ۱۰ اکتبر روز جهانی علیه مجازات اعدام

يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۹ - ۱۰ اکتبر ۲۰۱۰

فریبا ثابت

fariba-sabet.jpg
دفاع از حق زندگی و نپذیرفتن هیج بهانه ای برای گرفتن آن. حق زندگی، این پایه اصلی حق انسانی که حقوق دیگر، بدون آن بی معنا است. دفاع از حق شهروندی در وهله اول دفاع از حق حیات و در نتیجه مخالفت بی قید و شرط با مجازات اعدام است.
اولین بار در سال ۲۰۰۱ و بر بستر مبارزاتی طولانی، یک سلسله سازمان های غیر دولتی از جمله عفو بین الملل، لیگ حقوق بشر، انجمن های قضات ،شخصیت های سیاسی و... برای یافتن راه حلی در جهت مبارزه برای لغو مجازات ا عدام در جهان، در استراسبورگ گرد هم آمدند. یک سال بعد در رم این تجمع، با امضاّء منشوری "ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام" را تشکیل داده و روز ۱۰ اکتبر را به عنوان "روز جهانی مبارزعلیه مجازات اعدام" اعلام کردند. هدف این گرد هم آیی، جهانی کردن مبارزه علیه اعدام و لغو آن در کشورهایی است، که هنوز مجازات اعدام وجود دارد.
ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام، هر سال در کنگره های خود تلاش های بسیاری در این جهت انجام داده است. در پی این تلاش ها اتحادیه اروپا در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۳ قطعنامه ای را جهت لغو مجازات اعدام صادر کرد و در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۷ قطعنامه مذکور را به مرحله اجرا در آورد. از ۱۰ اکتبر ۲۰۰۷ این ائتلاف تلاش کرده است تا قطعنامه ای را به سازمان ملل ارائه دهد و خواهان لغو اعدام و قبول آن به وسیله تمامی اعضاء آن شود. با توجه به نفوذ دو کشور امریکا و چین (دو کشوری که در آن ها هنوز مجازات اعدام وجود دارد) این امر با مشکلات جدی روبرو است. از این رو این ائتلاف، از سال ۲۰۰۹ کمپین گسترده ای را برای قبول این قطعنامه به وسیله حداکثر اعضای سازمان ملل به راه انداخته است.
تا کنون حدود ۱۴۰ کشور در سراسر جهان لغو مجازات اعدام را پذیرفته اند. طبق آمار سال ۲۰۰۹ عفو بین الملل، هنوز در ۵۸ کشور مجازات اعدام، اجرا می شود. از بین این کشورها چین، ایران، عربستان، پاکستان، امریکا و عراق در رده بالای جدول قرار دارند.
ایران هر چند به لحاظ تعداد اعدامی ها در رده دوم بعد از چین قرار دارد، اما به نسبت جمعیت در رده اول قرار می گیرد.
مجازات اعدام در ایران نه تنها سیاست "چشم در برابر چشم" که سیاست ترور و وحشت برای حکومت کردن است. در ایران کودکان (افراد زیر ۱۸ سال)، دیوانگان ، اقلیت ها ی مذهبی و قومی، هموسکسول ها، مرتدین، محالفان سیاسی، زنان، کفر گویان و... اعدام می شوند.
جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا، پایه حاکمیت خود را بر چوبه دار بنا نهاد. دادگاه انقلاب اسلامی (نوعی دادگاه صحرایی ) ستون اصلی استقرار حکومت جمهوری اسلامی شد. دستگاه قضایی و قانون گذاری به سرعت، تنها به ابزاری در دست حکومت دینی تبدیل گردیدند.
بر بستر چنین شرایطی، تنها حاکم بر سرنوشت مردم، دولت دینی است که برای حکومت خود همه چیز را مجاز می شمارد. کشتار مردم در کردستان و ترکمن صحرا، اعدام های بی شمار دهه ۶۰ ، قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، قتل های زنجیره ای، کهریزک ها، کشتار و اعدام های خیزش اخیر مردمی نمونه ای از کارنامه سیاه سی وچند ساله حکومت جمهوری اسلامی است که به بهانه و روش های مختلفی به حذف فیزیکی انسان ها دست زده است.
قربانیان دیگر اعدام در ایران: قربانیان سنگسار این وحشیانه ترین نوع اعدام، رانده شدگان از جامعه، قربانیان فقر اقتصادی و فرهنگی هستند که جمهوری اسلامی با حذف فیزیکی آن ها از علل پیدایش جرم، که خود مسبب اصلی آن است طفره می رود و با ادعای استقرار امنیت در جامعه، با ظاهر قانونی، خود به قتل افراد دست می زند.

و اما وظایف ما:
دفاع از حق زندگی و نپذیرفتن هیج بهانه ای برای گرفتن آن. حق زندگی، این پایه اصلی حق انسانی که حقوق دیگر، بدون آن بی معنا است. دفاع از حق شهروندی در وهله اول دفاع از حق حیات و در نتیجه مخالفت بی قید و شرط با مجازات اعدام است. چرا که اعدام بیهوده، غیر موثر و ناعادلانه است و بر خلاف استدلال طرفداران آن، مطالعات متعدد در کشورهای مختلف نشان داده است که حکم اعدام نه تنها مانع خشونت در جامعه نشده که باعث افزایش آن شده است و در کشورهایی که مجازات اعدام وجود دارد جرم و جنایت کاهش نیافته که افزایش نیز یافته است (نمونه مشخص آن ایران و امریکا است). اعدام راه فراری است برای نیافتن علل اصلی جرم و جنایت. چشم بستن است بر نابرابری های اقتصادی اجتماعی در یک جامعه طبقاتی، وجود فرهنگ دیرپای پدر سالاری، فقر فرهنگی و عدم آموزش که این عوامل خود، باعث پیدایش و افرایش خشونت و جرم و جنایت در جامعه می شود.در نتیجه، اعدام ابزاری است برای حذف فیزیکی انسان ها و نپذیرفتن مسئولت برای باز سازی افراد. نقش یک دستگاه قضایی مستقل در یک جامعه، نه طرح و برنامه ریزی کردن برای قتل افراد به صورت قانونی، بلکه فراهم کردن یک محاکمه عادلانه و بی طرف و زمینه برای بازسازی افراد و بازگشت آن ها به جامعه است. هر چه درجامعه ای شان و منزلت انسانی بیش تر رعایت شود، خشونت در آن بیشتر کاهش می یابد. بهبود وضیعت اقتصادی، تامین حداقل زندگی، مبارزه مستمر با فرهنگ پدر سالاری، برابرحقوقی و برابری در عمل بین زن و مرد، آموزش و پرورش همگانی موثرترین راه مقابله باخشونت در جامعه است. در نتیجه وظیفه ما است که برای کاهش خشونت، در وهله اول با خشونت دولتی یعنی اعدام مخالفت کرده و برای لغو مجازات اعدام، مبارزه کنیم. در این راه می توان مبارزات و تجربیات کشورهایی که در این راه موفق بوده اند را راهنمای عمل خود قرار داد.
انسانی کردن مجازات و بعد ها لغو اعدام همیشه از دغدغه های روشنفکران و مبارزان راه آزادی و برابری بوده و قدمتی طولانی دارد. در عصر رنسانس تلاش های زیادی برای انسانی کردن مجازات ها صورت گرفت و در مواردی مجازات مرگ به جریمه های نقدی تقلیل پیدا کرد. در فرانسه سزار بکاریا در سال ۱۷۶۴ در کتاب "جرایم و مجازات" به بحث در باره غیر موثر بودن مجازات اعدام پرداخت. انتشار این کتاب به بحث جدی و جنبشی در باره لغو اعدام دامن زد که ولتر هم در آن شرکت داشت. سال ها بعد ویکتور هوگو در کتاب "آخرین روزهای یک محکوم " بحث را دوباره باز کرد و با زمینه سازی ایجاد شده در جامعه طرح لغو اعدام را به مجلس برد ولی در مجلس رای نیاورد. مبارزه برای لغو اعدام در سراسر قرن ۱۸ و ۱۹ ادامه داشت. قرن بیستم قرن ثمر دادن تدریجی مبارزات است. البته لازم به یاد آوری است که اولین لغو اعدام در چین در سال ۷۴۷ توسط خاندان تانگ صورت گرفت، سرزمینی که امروزه بیشترین تعداد اعدام را دارد. و بعد در سال ۱۷۸۶ میلادی ایالت توسکانیای ایتالتا مجازات اعدام را لغو کرد. در امریکا در ایالت میشیگان در سال ۱۸۴۶ به نوبه خود این مجازات را لغو کرد.
و اما در قرن بیستم ابتدا کشورهای امریکای لاتین و بعد به تدریج کشورهای اروپایی مجازات اعدام را لغو کردند. پرتغال، المان، ایتالیا، اسپانیا از پیشتاران بودند. متاسفانه در فرانسه علیرغم زمینه فراوان و تلاش روشنفکران و مبازران، تنها درسال ۱۹۸۱ و با تلاش فراوان روبرت بدانتر وکیل سر شناس و سوسیالیست در حکومت سوسیالیست ها مجازات اعدام لغو شد. چند کشور و از جمله ترکیه اخیرا اعدام را لغو کرده اند.
آیا برای ما علیرغم تجربیات پربار کشورهای دیگر و با توجه به آن چه در جمهوری اسلامی بر ما رفته است، یعنی حداقل هزاران هزار کشته، باز شکی باقی است؟!
من فکر می کنم بیش از هر زمان وقت آن فرا رسیده است که همگان فریاد بر آوریم نه به اعدام و لغو بی قید و شرط مجازات اعدام را از همین امروز پی گیریم. از همین امروز!
و بالاخره سخن را با این عبارت زیبا و بسیار انسانی روبرت بدانتر به پایان می برم که بعد از پیروزی لغو اعدام در فرانسه گفت: علیرغم لغو اعدام در فرانسه، برای من مبارزه تا زمانی که مجازات اعدام در سراسر دنیا لغو نشود ادامه دارد، تا زماتی که آخرین دولت آن را بپذیرد. برای من حقوق بشر مرزی نمی شناسد پس من کار خود را تمام شده نمی دانم و در کنار شما جهانیان مبازره را ادامه می دهم.
برای آن که اعدام در ایران و سراسر جهان لغو شود از پای ننشینیم.
به امید آن رزو
فریبا ثابت ۹ اکتبر ۲۰۱۰

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد