logo





خدا حافظ آقای شابرول

سه شنبه ۲۳ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۰

مجید صدقی

majid-sedghi.jpg
majidsedghi@yahoo.com‍
این واقعیتی است که سینما به تدریج و گاه با شتاب بزرگان خود را از دست می دهد. هنگامی که در روز یکشنبه دوازدهم سپتامبر خبرگزاری فرانسه به نقل از کریستوف ژیرا معاون شهردار پاریس اعلام کرد که کلود شابرول در گذشته است سینمای فرانسه به تلخی پذیرفت که یکی از چهره های هنری- فرهنگی خود را از دست داده است .
شابرول که هنگام مرگ هشتاد سال داشت اولین فیلمش ( سرژ زیبا ) را در سال 1958 ساخت وسال بعد برای دومین فیلمش ( عموزاده ها ) جایزه خرس طلایی جشنواره سینمایی برلین را دریافت کرد. او که مدتی در نشریه معتبرسینمایی کایه دو سینما نقد فیلم می نوشت همراه فرانسوا تروفو و ژان لوک گدار موج نوی سینمای فرانسه را پایه گذاری کردند .
فرانسه نیز مانند بسیاری از کشورهای چهان در سال های اخیردر زمینه فرهنگ و هنر دچار بجران شده و به ویژه با گذشت زمان که چهره های معتبر فرهنگی از دست می روند همواره این پرسش مطرح می شود که چه کسانی جانشین آن ها می شوند. اما سینما که در طی این سال ها بیش ازپیش به دستاوردهای تکنیکی فکر می کند از فیلمسازان خلاق و اندیشمند دور مانده است . پس از مرگ شابرول خانم مارتین اوبری دبیر کل حزب سوسیالیست فرانسه گفت : همه سینمای فرانسه و فرانسه یکی از غول های خود را از دست داد. نیکلا سارکوزی رییس جمهورفرانسه نیزبا ستایش از شابرول او را به بالزاک نویسنده بزرگ فرانسوی در قرن نوزدهم تشبیه کرد.
و اما درگذشت شابرول همچنین می تواند یادآور یک مقاله جنجالی از دونالد موریسون در هفته نامه تایم چاپ آمریکا در نوامبر 2007 با عنوان ( مرگ فرهنگ فرانسه ) باشد که واکنش هایی در فرانسه و کشورهای دیگربه دنبال داشت . موریسون در مقاله خود نوشته بود که فرانسه امروز یک قدرت پژمرده در بازار فرهنگ جهانی محسوب می شود. نویسنده سپس اشاره کرده بود که نویسندگان قدیمی فرانسه از مولیر ویکتورهوگو - بالزاک و فلوبرگرفته تا پروست - سارتر- کامو و مالرو به فرانسه اعتباری جهانی داده بودند در حالی که امروز بیشترین کتاب های منتشرشده در فرانسه کتابهای ترجمه شده از آثار غیر فرانسوی است .
موریسون در بخش دیگری از مقاله خود ضمن ستایش از صنعت سینمای فرانسه در سال های گذشته و موج نوی سینمای فرانسه وبه ویژه تاثیر فیلمسازانی مانند تروفو و گدار در رشد فرهنگ و هنر فرانسه به این نکته نیز اشاره کرده بود که به رغم آنکه سینمای فرانسه سالی دویست فیلم سینمایی می سازد وازین لحاظ بالا ترین رقم را در بین کشورهای اروپایی دارد اما در بازار جهانی اعتبار چندانی ندارد و به علاوه در زمینه بازار نمایش فیلمهایی سینمایی در سینماهای فرانسه فیلمهای آمریکایی بیشترین فروش را دارند.
موریسون در زمینه موسیقی نیزنوشته بود که سال ها پیش برخی از خوانندگان قدیمی فرانسه مانند ادیت پیاف و یا شارل آزناوور به شهرت جهانی دست یافتند اما امروز دیگرچه کسانی می توانند جای خالی آنها را پرکنند.
نویسنده در انتهای مقاله اش با طرح این پرسش که چگونه می توان از فرانسه باردیگر یک غول فرهنگی ساخت تاکید کرده بود که به نظر می رسد سرزمین پروست – مونه – پیاف و تروفو موقعیتش را به عنوان یک قدرت بزرگ فرهنگی در جهان از دست داده است.
هرچند مقاله موریسون در آن سال به مذاق فرانسوی ها خوش نیامد و به طور نمونه روزنامه معتبر فرانسوی زبان فیگارو در مطلبی با عنوان ( نه ! فرهنگ فرانسوی نمرده ! ) انتقادهای تندی به موریسون کرد اما حقیقت این است که این تنزل فرهنگی تنها شامل فرانسه نمی شود و حتی می توان گفت فرانسه نسبت به کشورهای دیگر در موقعیت بهتری قرار دارد و حداقل این است که مسئولان فرهنگی این کشور تلاش بیشتری برای رشد فرهنگ و هنر می کنند.
البته ما همچنان منتظر یک فلوبر و یا پروست در عصر حاضر هستیم اما مگر حالا چند تا تولستوی در روسیه و یا چند تا هرمان ملویل در آمریکا داریم .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد