پس از عرض سلام و تبريک به حضور پدر- معنوی- ام حضرت آيت الله خامنه ای دامت برکاته. اينجانب که به عنوان يک مسلمان آواره از وطن، هنوزهم درد اسلام و وطن دارد، به مناسبت فرارسيدن عيد سعيد فطر، از حضور شما تقاضای عاجزانه ی دريافت يک "عيدی" دارم و عيدی مورد درخواست من، چيزی به غير از دستور رسيدگی فوری ازجانب آن بزرگوار، برای روشن شدن صحت و سقم محتوای نامه ی آقای عبدالله مؤمنی - که در همين سايت آمده است و اتفاقا خطاب به خود شما نوشته شده است- نيست.
پدر"معنوی" عزيز و بزرگوار، حضرت آيت الله خامنه ای، ارزش عيدی مورد درخواست که همان -روشن شدن صحت و سقم محتوای نامه ی آقای عبدالله مؤمنی است- برای من، هم ارزش با صحت و سقم ادعای مسلمان بودن دولت جمهوری اسلامی ايران است که آرزو می کنم نتيجه ی دستور صادر شده از طرف آن بزرگوار، برای روشن شدن صحت و سقم محتوای آن نامه، تبرئه شدن زندانبانان و بازجويان از اتهامات نسبت داده شده به آنها باشد، و يا خدای نخواسته در صورت صحت آن اتهامات، متهمين در يک دادگاه علنی به محاکمه کشيده شوند. در غير اين صورت، حجت بر من مسلمان تمام می شود که ازاين پس نه تنها به دولت يک جمهوری نامسلمان رأی ندهم بلکه با همين قلم - که سی سال است در داخل و خارج از ايران در جهت اثبات حقانيت آن جان کنده است!- بر عليه آن به پا خيزم و و در برابرش بايستم و در جهت نا "حق" بودنش بنويسم و در دادگاه وجدانی، عقلی و الهی- اين جهانی و آن جهانی- هم روسپيد در آيم!
خداوند همه ی ما را - بخصوص اين بنده ی سر تا پا مقصر - را به راه راست هدايت فرمايد. انشألله.
با احترام
فرزند "معنوی" و آواره ی شما
سيروس"قاسم" سيف
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد