چشم بر خندهی گل باز کنیم
و
شکوفایی گل را
به بهاران بستاییم
و
بیندیشیم نیک
که چرا اهریمن
جز سیاهی و تباهی
نپسندد
و
چه خویی ست، شگفتا!
که شکوفایی و زیبایی و شادیّ و سرود
در دل تیرهی دژخیم سیهبین،
تخم بدخیمی و
کینهی هرچه در او زیبایی ست،
میکارد؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد