majidsedghi@yahoo.com
شاید به جرات بتوان گفت تاکنون هیچ هنری مانند سینما این قدر مورد بهره کشی رژیم های خودکامه ودیکتاتور قرار نگرفته است . شاید اگر برادران لومیر می دانستند که سینما روزگاری ابزاری برای سود جویی چنین رژیم هایی در می آید هیچ گاه در پی گسترش اختراع خود بر نمی آمدند . البته بعید می دانم که لومیرها از ظهور رژیم هایی مانند جمهوری اسلامی در بیش از یک قرن پیش خبر داشتند همان طور که مردم ایران هیچ گاه نمی توانستند پیش گویی کنند که چه بلایی بعدها به سرشان نازل خواهد شد.
پس ازظهورجمهوری اسلامی در ایران هر چند در ابتدا سینما به عنوان هنری ظاله معرفی شد ولی مدتی بعد با این فتوای تاریخی که ( ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم ) سنگ بنای سینمای جمهوری اسلامی ( احتمالا بدون فحشا ) پایه ریزی شد ودر همان سال ها هم از داریوش مهرجویی بخاطرساخت فیلم ( گاو ) که در زمان طاغوت ساخته شده بود قدردانی شد . جالب است که تا مدت ها از این فیلم به عنوان فیلمی منطبق با معیارهای جمهوری اسلامی یاد می شد.
سلطه حکومت ملایان بر سینما در طی این سال ها دیگر نیازی به بازگویی ندارد زیراکه بارها و بارها گفته ویا نوشته شده است . در مورد شکل گیری و نحوه تبلیغات رژیم در سینمای ایران یک نکته مسلم است که با آغاز جنگ ایران و عراق ساخت فیلمهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران شدت بیشتری گرفت . ولی نظارت بر سینما ی ایران در هردوره ای به شکل های متفاوت در آمد.
در این سال ها و به ویژه در سال های اخیر جمهوری اسلامی تلاش کرد تا بیش از گذشته سینما گران را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف نامردمی خود در خدمت بگیرد . متاسفانه در این میان برخی از هنرمندان قدیمی که در سینمای پیش از انقلاب فعالیت داشتند همراه با چهره های جدید درفهرست نوکران رژیم جمهوری اسلامی در آمدند .
شرفیابی اخیر این هنرنمایان به بارگاه رهبرانقلاب یک نمایش مسخره و کثیف از سازشکاری سینماگرانی بود که به خاطر یک لقمه نان بیشتر و در زمانی که آزادی بیش از هر زمان دیگر دراین سرزمین آریایی به بند کشیده شده با چاپلوسی و خودشیرینی در برابر یک دشمن آزادی سرتعظیم فرود می آورند.
دراین شرفیابی مسخره بیش از هر چیز دیدن پروانه معصومی که در سینمای پیش از انقلاب با سه فیلم از آثار بهرام -بیضایی ( رگبار – غریبه و مه – و کلاغ ) درخشید تاسف آور بود. او درحالی که خودرا با چادر چاقچوری که نمادی از اسارت زن در یک حکومت ضد مردمی است پوشانیده بود به ستایش از دیکتاتوری اسلامی پرداخت .
. وی یکبار در سال 1353 که من در کیهان هوایی زنده یاد مصباح زاده به عنوان خبرنگار کارمی کردم در گفت و گویی که با اوداشتم گفته بود :
وقتی در فیلمی بازی می کنم اصلا به فکر دستمزدش نیستم و تنها می خواهم کارخوبی ارایه داده باشم دلم می خواهد بازی دریک فیلم طوری نباشد که بعدها با دیدن آن از خجالت نتوانم سرم را بالا کنم.
و اکنون پرسش من از خانم معصومی این است که حالا نظرتان در باره بازی در این نمایش ننگ آور که خود یکی از بازیگران آن بودید چیست چگونه می توانید سرتان را بالا کنید .