مردم مبارز کردستان!
هم میهنان تشنۀ ازادی!
شیفتگان رهایی ایران از چنگ دیکتاتوری و ستم!
یکسال پیش، درپی بیش از یکماه تبلیغات و بحث سیاسی زنده و بدنبال چند هفته رقابت انتخاباتی میان کاندیداهای ریاست جمهوری و هوادارانشان، روز بیست ودوم خردادماه رأی دهندگان ایرانی بپای صندوقهای رأی رفتند تا از چهار کاندیدای ریاست جمهوری یکی را انتخاب کنند.
احتیاج رژیم جمهوری اسلامی به شرکت هرچه گسترده تر و فراگیرتر مردم در یک انتخابات مهندسی شده برای آنکه در کشمکشهای داخلی و چالشهای خارجی خودرا رژیمی مشروع بنمایاند از سویی و مطرح شدن بخشی از خواستهای سیاسی، ملی، فرهنگی، اقتصادی و عمومی مردم در برنامۀ دو کاندیدای رفرم طلب یعنی مهدی کروبی و میرحسین موسوی موجب گشت که انتخابات دورۀ دهم در فضای سیاسی متفاوتی با دورههای پیشین برگزار گردد. حزب دمکرات کردستان با تحلیلی نو از شرایط داخلی کردستان و ایران ، سیاست متفاوتی با دورههای پیشینرا در پیش گرفت و به جای تحریم انتخابات از مردم کردستان خواست که از این فرصت بسود مسألۀ ملی خویش و شکست دادن کاندیدای جبهۀ دیکتاتوری و استبداد به رهبری سپاه و خامنهای و پیروزی خواست تغییر و پیشبرد جنبش آزادیخواهی بهره گیرند. همچنانکه شاهد بودیم در سراسر ایران مردم به شیوهای گسترده در انتخابات شرکت کردند و در کردستان نیز این موضع یعنی تأثیر گذاری بر رویدادها بسود مسألۀ ملی و جنبش آزادیخواهی و بهعقب نشینی واداشتن دیکتاتوری، در میان مبارزان سیاسی و فرهنگی و فعالان مدنی در داخل کشور و شمارکثیری از مردم ، معقول و درست تلقی گردیده و مورد استقبال قرارگرفت. در نتیجه کرد در ایران بار دیگربه درون معادلات سیاسی بازگشت و توجه کاندیداها و نیروهای سیاسی سراسری ایران و بسیاری از رسانهها و مراکز سیاسی جهانرا بسوی خود جلب کرد.
اکنون که پس از یکسال، به رویدادهای سال گذشته مینگریم میتوان گفت که سر جنبانان نظام، پیش از آنکه مردم در روز 22 خردادماه بپای صندوقهای رأی بروند، به همه چیز وقوف داشته و شکست شرمسارانۀ کاندیدای مطلوب خودرا پیش بینی کرده بودند. به همین دلیل کلیۀ تدابیر لازم را به منظور تقلب بسود احمدی نژاد فراهم نموده بودند. اما علیرغم همۀ تقلبها نتوانستند در مقابل آراء کثیر مردم به کاندیداهای رفرم طلب بویژه میر حسین موسوی، عرض اندام کنند. در نتیجه به کودتا علیه أراء مردم توسل جستند. آنها نتایج آراء مردم را بدون توجه به واقعیات و آنگونه که خود تعیین کرده بودند به مردم اعلام کردند. جهت پیشگیری از انفجار نارضایتی رای دهندگان و تحمیل گفتهی خود نیز، پیش از اعلام نتایج انتخابات، حکومت نظامی برقرار کردند و هرگونه اجتماع و به خیابان آمدن مردم را ممنوع ساختند.
اعلام نتایج انتخابات و تحمیل دوباره احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور به مردم در روز 23 خردادماه، اگر برای خامنه ای و سپاه پاسداران، پایان بخش این انتخابات بود، برای مردم ایران سرأغاز جنبشی نوین علیه دیکتاتوری جمهوری اسلامی بشمار میرفت. این جنبش با ابراز نارضایتی از تقلب و دستکاری آراء آغاز گشت، اما بدلیل آنکه بسیار زود معلوم شد شخص خامنهای، رهبرنظام در پشت این تقلبات و بی احترامی به أراء مردم و توطئه چینی و سرکوب به منظور پیشگیری از هرگونه تغییری بسود خواستهای مردم ایستاده است، شعار « رأی من کو؟ » جای خودرا به « مرگ بر دیکتاتور » داد.
جنبش اعتراض به نتایج اعلام شدۀ أراء، بزودی به بستری بدل گردید تا بیشترین ناراضیان از سه دهه دیکتاتوری و ستم و تبعیض را گرد هم آورد و آنهارا علیه حکامی که امروز رژیم جمهوری اسلامی را نمایندگی میکنند به خیابانها بکشاند. این جنبش چند بار توانست علیرغم تماهی تهدیدات و حملات، در تهران و شهرهای بزرگ دیگر میلیونها تن از مردم را به خیابان آورده و مشروعیت خامنهای به عنوان رهبر نظام، احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور و مراکز و نهادهای این رژیم را مردود بشمارد و نه تنها مردم و حاکمیت را در برابر یکدیگر قرار داده، بلکه شکاف عمیقی در صفوف شخصیتها و چهرههای سرشناس گذشته و حال رژیم جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. بدین ترتیب میتوان گفت طی یکسال گذشته، بزرگترین مانع بر سر راه حکمرانی جمهوری اسلامی، جنبش بعد از 22 خرداد بوده و تقابل میان مردم و حاکمیت در چهارچوب این جنبش، روند رویدادها را مشخص ساخته است.
حزب دمکرات کردستان، یکسال بعد از برگزاری دهمین دورۀ انتخابات ریاست جمهوری یادآوری و تأکید مجدد بر برخی از مواضع و دیدگاههای خودرا ضروری میداند:
1. موضع تشویق مردم به شرکت در انتخابات و بهره گیری از چنین فرصتی جهت رویارویی با تصمیم گیرندگان اصلی رژیم و مطرح ساختن و پیشبرد خواستهای خویش در کردستان و سراسر ایران، موضعی بجا و اصولی بوده است.با اطمینان میتوان گفت که اگر مردم در مقابل این انتخابات بیتفاوت میبودند، نمیتوانستند علیه نتایج آن به خیابانها آمده و طی یکسال گذشته شاهد این جنبش بزرگ و این مرحلۀ نوین از رویارویی مردم ایران و حکام جمهوری اسلامی نمیبودیم.
2. شرکت أگاهانۀ مردم ایران در انتخابات بیست ودوم خرداد ماه و موضعگیری أنها در مقابل تقلب و کودتای سپاه - خامنهای علیه أراء خویش نشان داد که آنها هشیارتر از آنند که اجازه دهند از آنان همچون ابزار جهت مشروعیت بخشیدن ظاهری به این نظام بهره برداری شود. آنها ثابت کردند که علیرغم آزاد نبودن و غیردمکراتیک بودن انتخابات در ایران میتوانند با هشیاری و درایت خویش، از هر فرصتی برای ایجاد تغییر در حد امکان و برهم زدن توازن قدرت بسود آزادی و دمکراسی و مقابله با ستم و دیکتاتوری استفاده نمایند و اگر این مجال نیز مسدود گردد، سکوت نخواهند کرد.
3. هم پیش ازسر برآوردن جنبشی که به عنوان جنبش سبز شهرت یافته است و هم پس از آن ، جنبشهای سیاسی،اجتماعی و فرهنگی گوناگونی در ایران وجود داشتهاند که در آگاه ساختن مردم و مقابلۀ آنها علیه تمامیت رژیم یا بخشی از قوانین ، سیاستها و ساختار آن نقش داشتهاند. جنبش سبز نیز گرچه هم از لحاظ ترکیب شرکت کنندگان و هوادارانش و هم از لحاظ شعارها و خواستهایش، گسترده، همه گیر و رنگارنگ است، نه دربرگیرنده کل جنبش آزادیخواهی ایران ، بلکه بخشی از جنبش آزادیخواهی مردم ایران است و از محتوایی دمکراتیک و ترقیخواهانه برخوردار است.
4. مردم کردستان دارای یک جنبش ملی و دمکراتیک با سابقه هستند که فعالیت چندین حزب و سازمان سیاسی و مبارزۀ خلق کرد در کردستان ایران در راه احقاق حقوق ملی خویش را در بر گرفته است. حزب دمکرات کردستان به عنوان بخشی از این جنبش، هر گونه تحولی در سطح ایران و سربرآوردن هر جنبشی در دیگر بخشهای کشور که با دیکتاتوری و خودکامگی ضدیت ورزیده و هدف آن مطرح ساختن و احقاق خواستهای انسانی و دمکراتیک هموطنانمان باشد، حتی اگر این خواستها رادیکال نیز نباشند را به عنوان سرآغازی جهت ایجاد تغییر، پر اهمیت تلقی مینماید . حمایت حزب ما از جنبش سبز و تلاشمان در راستای جلب توجه این جنبش بسوی مسألۀ کرد ودیگر ملیتهای تحت ستم ایران و بازتاب خواستهای مردم کردستان در شعارها و ادبیات جنبش سبز، در این چهارچوب قرار دارد.
5. مردم کردستان ایران طی یکسال گذشته نه از مبارزه جهت احقاق خواسهای ملی خود و اعتراض علیه ستم و سرکوب و تبعیض جمهوری اسلامی غافل ماندهاند، نه در مقابل جنبش پس از 22م خردادماه و سرکوب مردم ناراضی بی تفاوت بودهاند. آنها نشان دادهاند از شکست و عقب نشینی رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی در هرنقطهای خوشحال و به شکوفایی و پیشروی جنبش آزادیخواهی در دیگر بخبشهای ایران امیدوار هستند و در صورت خلاف آنها، متأثرند. اما نکتۀ مهمی که در این رابطه باید بدان اشاره کرد آنست که کردستان دارای شرایط، منطق و تحلیل ویژۀ خویش است. تنهایی دهها سالۀ مردم کردستان در مقابل جنگ و سرکوب جمهوری اسلامی و بی تفاوتی و سکوت هم میهنانمان درمقابل سرکوب خلق کرد و کم رنگ بودن مسألۀ کرد و دیگر ملیتهای تحت ستم ایران در گفتگوها، بیانیهها و مواضع چهرهها و طیفهای وابسته به جنبش سبز موجب گشتهاند که مردم کردستان دوراندیشانه و محتاطانه با رویدادها برخورد نمایند و شرکت و حمایت از این جنبش را به دور شدن بیشتر جنبش سبز از حال و گذشتۀ جمهوری اسلامی، قانون اساسی آن و خود سیستم و تغییر دیدگاههای آن در مقابل جنبش کردستان ومسألۀ ملی، منوط سازند.
6. جنبش نارضایتی پس از 22م خرداد، پس از یکسال مقاومت در برابر سرکوب همه جانبه، کماکان ادامه دارد. گردانندگان رژیم جمهوری اسلامی علیرغم توسل جستن به کشتار بی رحمانۀ تظاهر کنندگان در خیابانها، سازماندهی یورش مسلحانه به دانشجویان در داخل دانشگاهها، ارتکاب جنایات شرم آور در زندانها علیه بازداشت شدگان، گرفتن اعترافات اجباری وبرپایی محاکمات ظاهری و گروهی شخصیتهای اصلاح طلب و اعدام زندانیان سیاسی و همگام با آنها اخراج خبرنگاران، توقیف روزنامهها، ارسال پارازیت بر روی امواج تلویزیونهای اپوزیسیون، قطع عمدی و کنترل انترنت و سیستم اس.ام.اس، نتوانستهاند به نارضایتیها و مقاومت مردم پایان دهند. تنها موفقیتی که این رژیم کسب کرده عبارت از آن بوده که به شیوهای مقطعی خیابانها را کنترل کرده تا یکبار دیگر در مناسبتها رویدادهایی چون روز قدس، 16 آذر و عاشورا تکرار نشده و رسوایی و عدم پایگاه مردمی جمهوری اسلامی مجدداً به نمایش گذارده نشود.
مردم مبارز کردستان!
هم میهنان آزادیخواه!
نیروها، طیفها، شخصیتهای دمکرات و میهن پرست در داخل و خارج از کشور!
حزب دمکرات کردستان به مناسبت گذشت یکسال از مبارزه و مقاومت مملو از قربانی هموطنان علیه حکام کودتاچی جمهوری اسلامی به روان پاک کلیۀ شهدا و قربانیان عرصۀ رویارویی با دیکتاتوری جمهوری اسلامی درود میفرستد و خواستار آزادی کلیۀ بازداشت شدگان رویدادهای یکسال گذشته و نیز کلیۀ زندانیان سیاسی است.
تجربۀ یکسال گذشته به ما میگوید جمهوری اسلامی با زور اسلحه و سرکوب و با توسل به زندان و کشتار خودرا بر سرپا نگه داشته است. با اینحال مردم در هر فرصت بدست آمده برای تظاهرات و به خیابان آمدن، نشان میدهند که کماکان در میدان حضور دارند و بر پایان دادن به دیکتاتوری در کشورشان پافشاری مینمایند. اما تداوم و فراتر از آن پیروزی جنبش پس از بیست ودوم خرداد 1388 نیازمند آنست که از سویی از دایرۀ تهران و چند شهر بزرگ خارج شده و از سوی دیگر موجودیت و حضور خودرا تنها به خیابانها محدود نسازد و متدها و شیوههای دیگر مبارزه و رویارویی نظیر اعتصاب عمومی که مردم کردستان درانجام آن پیروزمند و سرفراز بودهاند را بکار گیرد. هم سو با همۀ اینها، همکاری و همبستگی احزاب و سازمانهای سیاسی و کلیۀ ایرانیان مقیم خارج از کشور به منظور افشای جنایات رژیم و جلب همبستگی و حمایت جهان خارج بسوی این جنبش و مبارزه و مقاومت مردم در داخل ایران، امری است ضروری. اما این شرایط هنگامی تحقق میپذیرد که شخصیتها و طیفهای تأثیرگذار در جنبش سبز از طریق مرزبندی هرچه بیشتر با قانون اساسی جمهوری اسلامی و سیستم ولایت فقیه و گام نهادن بسوی یک محتوای دمکراتیک و احترام به حقوق خلقهای ایران بویژه خلق کرد، در راستای همه گیرشدن این جنبش تلاش ورزند.
ما در آغاز دومین سال از مرحلۀ نوین مبارزۀ مردم ایران،در حالیکه همبستگی اخیرهموطنان بویژه در خارج از کشور با مردم کردستان به مناسبت اعدام مبارزان کرد را ارج می نهیم، تلاش به منظور ایجاد تشریک مساعی و همبستگی در سطح کردستان و ایران و در میان احزاب و سازمانهای سیاسی کردستان و ایران به منظور تحرک بخشیدن به جنبش آزادیخواهی و پایان دادن به حیات دیکتاتوری و استبداد در کشورمان را وظیفۀ خود میدانیم.
حزب دمکرات کردستان
دفتر سیاسی
22 خرداد 1389
12ژوئن2010
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد