بازار خاتون؛ اشتغال يا واسطه‌گري؟!

بانوان خوداشتغال مشهد، این روزها شرایط سخت و اضطراب آوری را تجربه می کنند..
چرا که شهرداری مشهد، بازارچه ی خاتون را که سالهاست با زحمت و سختکوشی خانمهای خوداشتغال حفظ شده، به مزایده گذاشته تا آن را با قیمتی بالاتر به بخش خصوصی واگذار کند ... خانمهای این بازارچه که عموماً سرپرست خانوار هم هستند، با همین درآمد ناچیزی که از کسب وکارشان در این بازارچه بدست می آورند دارند هزینه های زندگی خود و خانواده شان را تأمین می کنند... هر کدام آنها بنابر توانایی هایشان کسب و کاری را به راه انداخته... از تولیدی پوشاک و خیاطی و گلسازی و سرمه دوزی گرفته تا عکاسی و نانوایی و حتی آشپزخانه ی غذاهای خانگی! ... حالا این تصمیم شهرداری که با همدستی شورای شهر و سازمان میادین دارد عملی میشود، همه را شوکه کرده ... بازارچه ی خاتون تنها پشتوانه ی اقتصادی این زنان زحمتکش است که همواره همه ی سختی ها را به جان خریده اند تا با وجود همه ی مشکلاتی که زنان خودسرپرست در جامعه ای زن ستیز با آن مواجه اند، زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند.
در این مدت کسبه ی خاتون با تجمع در شهرداری، مراجعه به دفتر امام جمعه و امضای طومار، پیگیر اعتراضشان به این تصمیم خودسرانه بوده اند اما متاسفانه هیچ پاسخ درستی دریافت نکرده اند. جز اینکه جلال قربانی، مدیر عامل سازمان میادین طی جوابیه ای با لحنی بسیار توهین آمیز اعلام می کند که " ممکن است این قید را هم برای بخش خصوصی بیاوریم که از شاغلان فعلی این بازار نیز به عنوان فروشنده استفاده کند"
و این است پاسخی به تلاش اینهمه سالی که خانم های خوداشتغال این بازارچه صرف راه اندازی و رونق کسب و کارشان کرده اند!

بازار خاتون؛ اشتغال يا واسطه‌گري؟!
گلایه های زنان خودسرپرست و پاسخ مدیر عامل سازمانمیادین و تره بار و سازمان میادین میوه و تره بار وساماندهی مشاغل شهرداری مشهد
شهرآرابا چشم‌هاي نگران، نگران نسبت به آينده‌اي كه سال‌هاست با چنگ و دندان سعي دارند تا با تلاششان از همه حاشيه‌هايي كه يك زن سرپرست خانوار و خودسرپرست را درگير مي‌كند، دور بمانند اما امروز و بعد گذشت چند سال از آن همه همت و تلاش، باز سر خانه اولند و آينده‌اي گنگ، نامعلوم و اضطراب‌آور!تعدادي از زنان اين بازار با اعلام اينكه در شرايط حاضر، تنها شهرآرا مي تواند درد دل ما را منعكس كند، به روزنامه آمدند. يكي از زنان خود اشتغال در بازار خاتون مي‌گويد: بازار خاتون كه در اصل از بازار خود اشتغالي «شيرودي» واقع در چهارراه شيرودي به اينجا رسيد، حاصل زحمت بانوان خود اشتغال و كارآفرين است. روح‌پرور در ادامه مي‌افزايد: اكثر ما بانوان كار آفرين در بازار خاتون، كار خود را از بازار شيرودي شروع كرديم و بعد از آن به بازار ملاصدرا منتقل شديم. حدود هفت سال در اين بازار با همه مشكلات و سختي‌ها ساختيم تا بتوانيم زندگي‌مان را بچرخانيم، كه به بازار خاتون منتقل شديم و باز آغاز مشكلات براي جذب مشتري اما حالا كه بازار كمي ‌شناخته شده و كار و كاسبي‌مان با وجود مشكلات، رنگ ‌و‌ رويي گرفته، سازمان ميادين مي‌خواهد بازار را به بخش خصوصي واگذار كند!
عرفانيان از ديگر بانوان خوداشتغال نيز مي‌گويد: از همان ابتدا مشكلات زيادي براي پرداخت اجاره‌‌ بها‌ي اينجا داشتيم، جذب مشتري نيز به دليل كناره بودن بازار و عدم تبليغات، از مسائل ديگري بود كه همواره مانع رسيدن ما به وضع مطلوب مي‌شد، اما چون نمي‌خواستيم سر بار جامعه باشيم با هر مشكلي كنار آمديم به اميد روزهاي بهتر، درآمدمان كم بود اما دست از تلاش برنداشتيم، سعي مي‌كرديم هيچ‌گاه بدهي معوقه‌اي به سازمان ميادين نداشته ‌باشيم به همين دليل اغلب ما ازساعت 30/8 صبح تا ساعت 10 شب يكسره كار مي‌كرديم چرا كه سرپرستي خانواده‌ به عهده ما است. اما نتيجه تحمل اين همه سختي واگذاري بازار خاتون به بخش خصوصي است كه فراخوان آن در تاريخ 21/2/89 در روزنامه‌ي شهر‌آرا به چاپ رسيد!يكي ديگر از بانوان مي‌گويد: اگر ما به اندازه كافي پول داشتيم، اين همه براي حفظ اين شرايط تلاش نمي‌كرديم، متاسفانه جاي ديگري براي ما در نظر گرفته نشده، آنچه مسلم است، شرايط فراخوان با شرايط ما جور در نمي‌آيد اما بعد از اين همه صبر وتلاش حق ما اين نيست!هاشمي‌ يكي ديگر از بانوان خود‌سرپرست اين بازار مي‌گويد: با راه‌اندازي بازار گلستان كه با تلاش بانوان صورت گرفته، اميدوار بوديم؛ اوضاع‌مان بهتر شود اما حالا كه به نتيجه نزديك شده‌ايم مي‌خواهند، بازار را از ما بگيرند و به بخش خصوصي واگذار نمايند و جالب اينكه هيچ جايي براي ما درنظر نگرفته‌اند! هركدام از ما براي حفظ و اعتبار اين بازار تلاش‌هاي زيادي انجام داديم اما بعد از اين همه تلاش باز هم نگران فرداي بي‌پشتوانه‌ايم!چهره‌هايشان نشان از سختي كار دارد و بي پشت‌و‌پناهي‌شان كه بنا به گفته خودشان وادارشان كرده دست ياري به سوي روزنامه مردمي‌شهر‌آرا دراز كنند، شايد پايان شب سيه سپيد باشد. زنان توليد‌كننده در اين بازار حضور ندارنددر عين حال در تماس با مدير عامل سازمان ميادين ميوه،‌ تره‌بار و ساماندهي مشاغل شهرداري مشهد، وي نيز حرف هاي قابل تاملي ارائه مي‌كند.جلال قرباني در اين مورد مي گويد: شهرداري اين فضا را به تعدادي از زنان سرپرست خانوار به صورت اجاره داده است و قرار بوده توليدات خود را عرضه كنند كه متأسفانه بعضا به فروش اقلام غير توليدي خود اقدام مي‌نمايند و در ميان زناني كه در اين مجموعه هستند افرادي هم وجود دارند كه سرپرست خانواده نيستند و به صورت واسطه گري اقدام به خريد و فروش اجناس مي كنند.ناتواني در پرداخت اجاره هاقرباني در ادامه با تاكيد بر غير اقتصادي بودن و عدم سوددهي بازار فعلي خاتون تاكيد مي كند: خانم‌هايي كه در واحدهاي تجاري اين بازار مشغول به كار هستند، توان سرمايه گذاري در اين بازار را كه در يكي از بهترين خيابان‌‌هاي تجاري مشهد مقدس مي باشد، ندارند و عمدتا با مراجعه به سازمان اعلام مي نمايند كه قادر به پرداخت اجاره بهاي ماهيانه خود هم نيستند اين وضيت در شرايطي است كه ميان سازمان كمترين بهاي اجاره را از نامبردگان اخذ مي نمايد.وي به برخي سوابق گذشته اشاره مي كند و مي افزايد: تا به امروز زنان اين بازار چندين بار با تهيه طومار و نامه اعلام نموده اند كه با توجه به ميزان فروش، حتي قادر به پرداخت اجاره بها نيستند.وي ادامه مي‌دهد: به بخش خصوصي فراخوان همكاري داده ايم تا با تغيير كاربري باعث رونق در اين بازار شويم و در اين راستا ممكن است اين بازار تبديل به عرضه محصولات توليدي داخلي به صورت مستقيم و با قيمت مناسب شود.
قرباني در پايان مي‌گويد: البته ممكن است اين قيد را هم براي بخش خصوصي بياوريم كه از شاغلان فعلي اين بازار نيز به عنوان فروشنده استفاده كند.

متن پی. د. اف