فاطمه سعیدی (شایگان) در گفتگو با ناصر مهاجر یک تصمیم مبارزاتی بنا بود من به اینجا بیایم و کار کنم. آدم مبارزی که میخواهد کاری بکند، میخواهد برای مردماش مبارزه کند، وقتی که شرایط را کاملاً بر او محدود میکنند، هر لحظه ممکن است او را بگیرند، از انجام هر کاری محروم میشود، چارهای ندارد جز اینکه فرار کند و به جای دیگری برود. این نوعی عقبنشینیست. البته زندگی در تبعید هم سخت است. وقتی میآیی به جایی که بالاخره آزادی و دموکراسی، هرچند آبکی وجود دارد، هر لحظه به مردم خودت فکر میکنی و دلت پیش آنهاست. به شرایط زندگیشان فکر میکنی، به جنگ، به بمباران، به کشتارها و... از همهی اینها ناراحت بودم. آدم پیش مردمش نیست. بعد هم میبینی در اینجا کار زیادی انجام نمیشود. خُب سخت میشود. بله، تصمیم سختی بود...
|