ف. آزاد

عدم استثناء اسلام نسبت به ادیان دیگر

(نقد خوش بینی نسبت به غرب و بد بینی نسبت به شرق)

دین یک پدیدۀ فرهنگی و بخشی از فرهنگ اولیۀ بشری است، با همۀ کوتاهی ها و بیراهه روی هایی که در فرهنگ های اولیه تا فرهنگ های معاصر پیش آمده اند. ناروائی هایی که در ناروایی ها و کج راهه های فرهنگ های معاصر شرقی و غربی نیز موثر واقع شده اند. کمااینکه فلسفۀ یونانی که معاندین "فلسفۀ اسلامی" به غیر دینی بودن آن در برابر دینی بودن این دومی می بالند، ریشه در مرثیه های دینی "اسرار الویزینی" و "تئوگونی دین هزیودی" دارد که نظیر اسلام همه از ادیان قدیم بین النهرین بر آمده اند. لذا تشکل ادیان بعنوان بخشی از فرهنگ، ناشی از شرایط اقلیمی، تاریخی و فرهنگی یا عمومی جوامع انسانی است؛ و میان ادیان بعنوان باورهای مابعد الطبیعی هیچ تفاوت منطقی نمی توان قائل شد. همچنانکه هیچ دینی به منطق در نمی آید.



اسماعیل رضایی

نظم و نظام

نظم اجتماعی مبتنی بر نظام مندهای خاصی می باشد که براساس قرادادهای عرفی و تنظیمی بین انسان ها شکل گرفت تا به نوعی ثبات و پایداریش تامین و تضمین شود.نظام های اجتماعی با تاثیر پذیری مداوم از روندهای تکاملی و تحولی دانش و فن دگرگونی پذیرفته و به اشکال خاصی که با بافت و ساخت مسلط بر جامعه هماهنگ و همراه باشد؛ نمود می یابد.نظام های اجتماعی عموما بازتاب دهندۀ منافع و مصالح خاصی هستند که اصولا افراد، گروه ها و یا جناح های خاصی را مد نظر دارند. براین اساس بر ثبات و تداوم سلطه خویش ابرام ورزیده و منافع و مصالح عامه را در مجاری و مسیرهایی هدایت می کنند که مصلحت و منافع شان ابرام دارد. در مقابل زندگی اجتماعی که منافع عامه جامعه را در خود جای می دهد؛ بر عدم ثبات و ایجاد تغییر و تحول برای بهبود حیات انسانی پای می فشارد.



Ebrahim-Harandi.jpg
ابراهیم هرندی

از اين ديــــدگاه: (۲۰)

بحران های زيسیتبومی، بزرگترين زيان های پيش بينی شدنی و فراتر از آن، پيشگيری پذير، در پی دارند، اما در پيوندِ با ايران، کارشناسانِ اين گستره، چنديست هشدار داده اند که ديگر کار از کار گذشته است. سفره آب های زير زمينی در چند دهه گذشته بيهوده هدر داده شده است و دشت ها و جلگه های آبسال و حاصلخيز، نشستی بازگشت ناپذير کرده است. جنگ ِاستان ها بر سرِ آب، ديريست که در ايران آغاز شده است، اما حکومت از درز اخبار آن جلوگيری می کند. اگر آنچه کارشناسناسان زيستبومی گفته اند و نوشته اند، درست باشد، ايران تا چند سالِ ديگر، دستخوش دگرگونی های ژرف و پُرچالشی خواهد شد که ديگر در آن کشور، نه از تاک نشانی خواهد مانَد و نه از تاک نشان. چالشی که - ای بسا سبب - شود که تا دو دهه ديگر، چيزی برای سپارش به آيندگان بجا نمانَد.



همایون خرم آبادی

در برابر اسلام سیاسی نباید کوتاه آمد (بخش دوم)

اسلام بی آزاری که بعضی از اسلام شناسان غربی در ستایش آن سخن گفته اند، به آسانی می ‌تواند به اسلام سیاسی مهاجم تبدیل شود، چنان که در ایران و سپس در کشورهای دیگر تبدیل شد. آنچه دین اسلام را از دین های دیگر جدا می کند این است که این دین از آنجا که خود را برترین دین می داند، برای دعوت آدمیان همواره به زور متوسل می شود. پادشاه عربستان سعودی در مراسم رسمی همواره با شمشیر ظاهر می شود. رهبر جمهوری اسلامی تفنگ به دست می گیرد و و در برابر پیروانش سخن‌رانی می کند و امامان جمعه در شهرهای ایران با تفنگی به دست خطبۀ نماز می خوانند.



اسماعیل رضایی

انتخاب و عادت

انسان ها در ارتباطات اجتماعی خویش همواره در حال گزینش و انتخاب بوده و هر چه قدر دامنه رشد و تحولات گسترده تر و عمیقترو دم افزون ترباشد؛تنوع و تکثر انتخاب نیز وسیع تر نمود می یابد. انتخاب و گزینش های ارتباطی آدمی در پروسۀ طولانی حیات انسانی تدریجا بصورت عادات و سنن نهادینه شده و عموما فطری و غریزی عمل می کنند. عادت و انتخاب بربستر زمان و مکان وبا یک تفاوت ماهوی نمود می یابند. بدینسان که عادات بر زمان مسلط و از مکانی ثابت و مشخص برخودار می باشند؛ ولی انتخاب اگر چه بربستر زمان مشخص رخ می دهد ، ولی هنوز مکان یابی نشده و از ثبات و پایداری مکانی برخوردار نیست. پس همواره یک فاصله و تعارض بین انتخاب و عادت وجود دارد که به تعرض و تخالف منفعتی و مصلحتی بین انسانی و درون اجتماعی روی می آورند.



ف. آزاد

اسلام سیاسی و اسلام افراطی:
تحلیل منطقی و پاسخ های ساده

هر سوالی دارای یک جواب سادۀ غلط است. نوشته های فارسی کنونی در مورد اسلام سیاسی و افراطی را بدو بخش عمومی می توان تقسیم کرد: نوشته هایی که محتوی پاسخ های ساده به سئوالات در بارۀ علل ترورهای اخیر مسلمانان افراطی هستند. و ارزیابی های تحلیلی، تاریخی و جامعه شناختی اسلام سیاسی و افراطی. مولفین نوشته های نوع اول را معمولأ کسانی تشکیل می دهند که آشنایی و عادت به تحلیل سیستماتیک و منطقی مسائل ندارند، در حالیکه مولفین ارزیابی های نوع دوم را معمولأ اشخاص آشنا و موظف به تحلیل سیستماتیک و آکادمیسین های اروپایی تشکیل می دهند.



همایون خرم آبادی

در برابر اسلام سیاسی نباید کوتاه آمد
(بخش نخست)

با فقر و ناداری و تبعیض و بی هویتی در اروپا تنها مهاجران مسلمان درگیر نیستند. یک سوم مردم اروپا در فقر نسبی به سر می برند و اینان اروپایی و غیر اروپایی اند. چه خوب می بود اگر این اسلام زدگان به این پرسش پاسخ می دادند که چرا در اروپا مهاجران پرشمار دیگر با دین ها و فرهنگ های دیگر به سبب مشکلات اجتماعی از نوع همان مشکلات مسلمانان، سر نمی برند، بمب نمی گذارند، حملۀ انتحاری نمی کنند، مردم بی گناه را به گلوله نمی بندند و با کامیون ۱۶ تنی رهگذران را درو نمی کنند؟



ijadi12.jpg
جلال ایجادی

فیلسوف «میشل انفره»، نقد اسلام و تروریسم

میشل انفره، فیلسوف فرانسوی، در ادامه نظرات خود در نقد ادیان، دفاع از لائیسیته و ناباوری و نیز در ادامه نقد ترورهای اسلامیستی، کتابی را بنام «در باره اسلام» منتشر کرد(1). او در این کتاب خواهان گسترش یک مبارزه فکری پیرامون اسلام و تروریسم اسلامی است. علیرغم برخی محدودیت ها در دیدگاه میشل انفره، آشنایی با نظرات او بطورکلی و با این کتاب، برای جامعه روشنفکری فرانسه و ایران دارای اهمیت است. بسیاری از روشنفکران و سیاسیون ایرانی در باره اسلام و تروریسم دارای درک محدود «اکونومیستی» و اسلام زده هستند. نگاه میشل انفره دریچه های دیگری را می گشاید. در ابتدا در باره شرایط انتشار کتاب، سپس به توضیح نظریات میشل انفره و در پایان نظر و انتقاد خود به دیدگاه نویسنده را مطرح می کنم.



اسماعیل رضایی

رویش و پویش

آدمی در تقابل و تعامل مداوم با یکدیگر و با جامعه و طبیعت، تلاش می ورزد از اقتدار ضرورت های مانع و رادع رشد و بالندگی بکاهد و بر آگاهی و شناخت خویش بیفزاید. این یافته ها و شناخته ها نوعی نگرش و بینش به هستی فردی و جمعی را در وی موجد است که در تعاملات و مراودات بین فردی و درون اجتماعی و همچنین تعالی الگوگیرهای مفید و موثر برای بهیابی و بهپویی زیست اجتماعی از آن بهره می گیرد.این روند با تاثیر پذیری مداوم از عملکرد محیطی و پیرامونی، به شکل گیری بسیاری ازعقاید، سنن،آداب و رسوم و بافت و ساخت اجتماعی منجر می شود که بار معنایی فرهنگ را در خود داشته وراهنمای عمل آدمی در فرایند تکاملی جامعه و انسان می گردد.



اسماعیل رضایی

انفعال و ابتذال


نتیجه اینکه، آدمی با اسارت در دام حریصانۀ داشته ها و اکتسابات گذشته از درگیر شدن با معضلات و موانع رشد و بالندگی هویت و اصالت انسانی خویش باز مانده است. این انفعال وی را به سوی روندهای مبتذلانه ای رهنمون شد که منجر به حد و هدم بسیاری از اصول و منش های انسانی گردیده که تعالی و کمال جامعه وانسان رادر تنگناهای مادی و معنوی وانهاد .سنت ها و عادات همواره از عوامل چالش برانگیز حیات اجتماعی انسانی بوده و هستند.اکنون بشریت با پشت سرگذاشتن بسیاری از موانع و ضرورت های تعالی و کمال جامعه و انسان، پا به عصری گذاشته است که یک جهش کیفی نتیجۀ تراکم کمی علم و فن را با خود به همراه دارد.این تحول عظیم قرن بیست و یکم موجب یک گسست تاریخی گردیده که روند ایجاد قواعد و قوانین الزامی و ضروری عصر را با چالش اساسی روبرو ساخته است.



Ebrahim-Harandi.jpg
ابراهیم هرندی

از اين ديــــدگاه: (۱۹)

ایمان هرگاه که زمینه پیدا کند دین ساز می شود و دین، مذهب ساز و مذهب، ابزاری برای بدست آوردن قدرت. اهل ایمان مردمانی نرمخوی و خوشرفتارند، اما زمانی که دیندار می شوند، دلسوزانه به راهنمایی دیگران می پردازند و به آن ها رهنمودهای بشر دوستانه می دهند. البته اگر مومنِ دیندار به قدرت دست بیابد، راهنمایی ها و رهنمودهای دلسوزانه و برادرانه و يا خواهرانه اش، جای خود را به خط و نشان های مکتبی و حکم های حکومتی می دهند.



اسماعیل رضایی

ترس و توجیه

ترس، دلهره و اضطراب با روندی روزافزون جامعه و انسان را زیر مهمیز صلب و خشن خود گرفته است. این فرایند حاصل ناتوانی آدمی در یک زیست متعادل و متوازن است که خود از بطن ناتوانی انسان در تعادل و تطابق با روند تحول و تکامل دم افزون دانش و فن پیروی می کند.پیشرفت و توسعه علم و تکنیک در بطن خود آگاهی و انتظار را نمود می بخشد که نظام مسلط بایستی بدان پاسخ بموقع و مکفی بدهد.ناتوانی در پاسخگویی معمول و مطلوب به نیازها و الزامات جامعه و انسان، تنش ها و ناهنجاری هایی را بر جامعه های انسانی تحمیل می کند که ترس و دلهره را بر جامعه و انسان مستولی می سازد.



یونس پارسا بناب

آموزه هائی از دو انقلاب بزرگ
و پیروزمند در عصر امپریالیسم ( بخش سوم و پایانی )

در اوضاع پر از تلاطم و شرایط وانفسای رو به رشد در جهان ، بر چالشگران ضد نظام جهانی سرمایه داری ضروری است که در هر کشوری که هستند نیروهای اجتماعی و سیاسی ( که ممکن است دارای سنن ، ایدئولوژی ها ، فرهنگ ها و حتی رهبری های تاریخی متفاوت و متنوع باشند ولی خواهان گسست از محور نظام و استقرار حاکمیت ملی : قرار دادن سیاست خارجی آن کشور در خدمت نیازمندی های خلق ها و طبقات توده ای آن کشور هستند ( را دور محور اتحاد استراتژیکی طولانی تنوع ها ، ادغام و متحد سازند. این ادغام و اتحاد تنوع ها اگر تحت رهبری داهیانه ای که مورد اعتماد و حمایت اکثریت عظیمی از طبقات توده ای ( دوزخیان زمین ) است ، به وقوع بپیوندد در آن صورت ما می توانیم با غلبه بر سکتاریسم در مس