آرام بختیاری شورش دهقانی محصول رفرم مسیحیت بود توماس مونستر اعدام شد، مارتین لوتر رهبر گردید! وی در سال ۱۵۰۶ میلادی وارد دانشگاه شد و هشت سال بعد مدتی لباس روحانی به تن کرد و در سال ۱۵۲۰ با محافل انتقادی دیگر آشنا شد که خواهان مبارزه با هژمونی پاپ و کلیسای دولتی و اتوریته خوانین و امیران بر مردم و دهقانان و روستائیان بودند. مونستر و آن گروه مبارز خواهان دولتی الاهی در روی زمین بودند. در زمان اقامت وی در شهر پراگ در سال ۱۵۲۱ میلادی "چهار مانبفست" منتشر نمود که علیه: آخوند های ارتجاعی، آیات عظام تحصیل کرده، طلبه های غیرسیاسی، و محافلی بود که خدایی عوضی به مردم معرفی میکردند.
مصاحبه پیتر اونفرید و هارالد ولزر با ارمین ناصحی چگونه میتوانیم جهان را دوباره «به نظم» بازگردانیم؟ طبیعتاً جهان مرتب نیست، این را همه ما میدانیم. اما وقتی فکر میکنیم با چند اقدام ابزاری میتوانیم امور را مرتب کنیم، جهان به نظر مرتب میآید؛ این همان «نظمی» است که غالباً پذیرفته میشود. ما مشکلات بزرگی داریم، با همه چیز ممکن، با مسائل اقلیمی، با مسائل انرژی، با مسائل نابرابری، با مسائل تعلق و هویت. جهان زمانی مرتب به نظر میرسد که افرادی مانند ما، که درآمد خود را با انعکاس این مسائل به دست میآوریم، بتوانند وانمود کنند که مفاهیم قابل اجرا و بدون مشکل وجود دارد و سپس عذاب میکشیم وقتی دیگران این مفاهیم را به کار نمیگیرند.
اسماعیل رضایی ترامپ در سازمان ملل جهان آبستن رویدادهای نامنتظره بسیاری هست که قدرت های رو به موت برای تداوم حیات متحجرانه خود بدان دامن می زنند. نمونه بارز و شاخص آن سخنان سراسر تحریف و تخریب ترامپ در سازمان ملل می باشد. او به وضوح نشان داده است که در بن بست های صعب و دشواری گرفتار آمده؛ و برای فائق آمدن بر آنها از زبان زور، تهدید، اجبار و تحقیر بهره می گیرد. بن بست های او بن بست تاریخی است؛ بن بستی که با زمان تاریخی نوین و درک نیازهای آن قابل حل و خروج می باشد. ترامپ در پس خشم و عصیان تاریخی خویش بر ناکامی و شکست خود مهر تایید می زند؛ و با سخنان متضاد و موضع گیری های غیر رسمی، نگرانی خود را برای آینده اعلام می دارد.
محمد حسین صدیق یزدچیجوهرهی دینهای یکتاپرست: «ترس و شیدایی» ست سه دین یکتاپرست : یهود و مسیحیّت و اسلام بر چه استوارند؟ مکث کنیم بر دین اسلام. اسلام بر چه استوار گشته؟ اسلام چگونه آدمها را از کودکی تا لحظهی مرگ حتی بعد از مرگ، جسم بدون حیات شان را زیر خاک هم در سیطرهی خود دارد؟ در این نوشته می کوشم تا به این پرسش کلیدی پیرامون تاریخ فکری و انسانهای بخشی از کره زمین شامل : خاورمیانهی امروز و قارهی اروپا یا قلمرو عالم اصلی مسحیّت پاسخ دهم.
آ. کوساچیف کارل مارکس و کمون پاریس ترجمه. رحیم کاکایی مارکس شایستگی بزرگ کمون پاریس را در این واقعیت میدید که شروع به ایجاد نوع جدیدی از سازمان سیاسی - دولت دیکتاتوری پرولتاریا - برای جایگزینی ماشین دولتی کهنه و سرکوبگر کرد. پس از نابودی کاست ویژه بوروکراتیک و رسمی، فعالیتهای خود را بر اصل انتخابات، مسئولیت و تغییرپذیری مقامات بنا نهاد. مارکس با افشای جوهره واقعی پارلمانتاریسم بورژوایی، زمانی که تودههای مردم هر سه یا شش سال یک بار باید "تصمیم بگیرند کدام عضو طبقه حاکم باید نماینده و سرکوب کننده مردم در پارلمان باشد"، این را با دموکراسی واقعی کمون مقایسه کرد. کمون پلیس و ارتش دائمی کهنه را نابود کرد.
علی آشوریفردریک جیمسون: میراثی برای زمانهای که هنوز نیامده است یک سال از خاموشی فردریک جیمسون گذشته است؛ فیلسوف و نظریهپردازی که بیش از نیمقرن، در مرز فرهنگ، فلسفه و نقد ادبی حرکت کرد و نشان داد هیچ اثر هنری، هیچ روایت فرهنگی و هیچ شکل زبانی را نمیتوان بیرون از مناسبات تاریخی و اقتصادی فهم کرد. جیمسون نه صرفاً تحلیلگر آثار ادبی، بلکه نقشهبرداری بود که نشان داد فرهنگ، میدان نبرد ایدئولوژی و قدرت است و نقد آن، ابزار فهم جهان و امکان رهایی است.
سرمایهداری متأخر و منطق فرهنگی آن
آرام بختیاریارنست ماندل؛ تروتسکیست، سندیکالیست، اکونومیست ارنست ماندل؛ هیچگاه به فلاکت سیاسی انقلابی نیفتاد! ارنست ماندل متفکری جزمی و دگماتیک نبود گرچه برای آثار تروتسکی ارزش زیادی قائل بود و میگفت نمی خواهد دنباله رو متفکران پیشین باشد. ولی خوشبینیهای غیرواقعیاش موجب توهماتی شد که بعدها سبب سرخورده گیهای وی گردید مثلا در سال ۱۹۸۹ بعد از سقوط سوسیالیسم واقعا موجود امید به یک سوسیالیسم دمکراتیک در کشورهای بلوک شرق داشت. او خود را مستقیمن دیگر تروتسکیست نمیدانست بلکه یک مارکسیست انقلابی. منتقدانش به طنز میگفتند او مانند یک اسب ابلق است یعنی اسبی سفید با خالهایی سیاه.
آرام بختیاریروشنگری روس، ملی گرا، رفرمیستی، علم گرا لومونسف؛- شاعر، دانشمند، روشنگر لومونسف پیرامون رهبران مذهبی و متخصصین خارجی میکفت باید به افراد خودی و به حاکمان آگاه و روشنفکر حاضر و وطنی خود تکیه نمود. وی خواهان رشد قشر متخصص و روشنفکر روسی بود تا آنها در مدارس و دانشگاهها فرهنگسازی کنند و جامعه زیر نفوذ روحانیون و نیروهای امنیتی قرار نگیرد. هدف لومونسف در درجه نخست، نه رهایی علم از قیمومیت دین؛ بلکه دگم زدایی دین توسط علم بود. او شعر مشهور " در رسای ریش " را در مخالفت با روحانیون مسیحی سرود. بعدها نظرات مترقی و هومانیستی وی؛ به عنوان مغز متفکر جنبش روشنگری، از طرف دمکراتهای انقلابی روس مورد استفاده قرار گرفت و به نسلهای بعدی منتقل گردید. وی پایه گذار فلسفه ماتریالیسم مکانیکی در روسیه در نیمه نخست قرن ۱۸ بود.
دکتر عباس طاهریخودآگاهی آدمی: یقین سینوی یا شکّ دکارتی امروز که هوش مصنوعی بخش های مهمی از کنشِ اندیشیدن را از آدمی آموخته و به نیابتِ او انجام می دهد، درستیِ این ایرادها وضوح بیشتری یافته است. تفکّر در باره اندیشه، ما را از آگاهی به وجودِ هستومندی که می اندیشد، فراتر نمی برد. این نتیجه گیری که هستومندی که می اندیشد، «من» هستم، و نه بیگانه ای در درون من، ریشه در آشنایی تنگاتنگ و پیشاپیشِ عاطفیِ من با خودم دارد. این آشنایی در دوره نوزادی آغاز شده است، در حالی که اندیشیدن در پایان دوره ی خردسالی پدید می آید .
سیمون بوک، آنجلا گروبر، مارک هاسه، ماکس هوپناشتت و مارتین شلاک ابرماشین
آینده انسان و هوش مصنوعی هدف، ایجاد یک هوش مصنوعی فوقالعاده است، نوعی ذهن ماشینی قدرتمند. یک ماشین اختراعکننده که راهحل تمامی مشکلات بشر را ارائه میدهد: از ترافیک و بحرانهای آبوهوایی گرفته تا بیماریهای سخت و دسترسی نابرابر به آموزش. زندگی روزمرهٔ بسیاری از مردم نیز احتمالاً به شدت تحت تأثیر چنین هوش فوقالعادهای قرار خواهد گرفت. نحوهٔ این تأثیر هنوز فقط در خطوط کلی قابل تصور است، زیرا چنین هوشی هنوز وجود ندارد.
کارستن پرین ویلهلم رایش و الوهیت در جسم رایش بهعنوان نخستین نماینده فرویدومارکسیسم شناخته میشود. او در مقام یک فرویدومارکسیست نخستین اظهارنظرهای خود درباره دین را مطرح کرد. در پی جمله مشهور مارکس که دین را «افیون تودهها» مینامید، رایش نوشت دین «یک ارضای خیالی جایگزین برای ارضاهای واقعی» عرضه میکند. کلیسا، بهزعم او، فانتزیهای ناخودآگاهِ ضدادیپی را نهادینه میسازد و از همینرو «سازمان بینالمللی جنسی-سیاسی سرمایه» است.
منوچهر صالحی لاهیجیجهان پسادمکراسی
۳ ـ نئولیبرالییسم(۱) با پیدایش نئولیبرالیسم در مثلث قدرتی که سه ضلع آن از دولت، بازار و کنسرنهای بزرگ تشکیل میشود، کنسرنهای کلان توانستهاند به تدریج بر نهادهای دولتی و همچنین بر بازارهای ملی و جهانی مسلط شوند و با کنترل نیازهای مصرف کنندگان به سودهای کلان و افسانهای دست یابند. همچنین با غلبه نئولیبرالیسم بر اقتصادهای ملی در سپهر سیاسی نیز میتوان دگرگونیهائی را مشاهده کرد. احزاب راست هوادار نئولیبرالیسم که همیشه هوادار سرمایه بودهاند، دیگر میان منافع بازار و الیگارشی کنسرنهای کلان توفیری نمینهند و احزاب چپ سوسیال دمکرات که کوشیده بودند دولت را به ابزار پیدایش و دوام دولت رفاء بدل سازند، اینک برای آن که از فرار سرمایه ملی جلوگیری کنند، مجبورند با پذیرش بخش بزرگی از خواستههای کنسرنهای بزرگ فراملی سیاست اقتصاد ملی متوازنی را ساماندهی کنند.
شهریار حاتمیایدئولوژی در محک تجربه ایدئولوژی نیز در اصل، اندیشه و چشماندازی است برای تعریف آیندهی مطلوب جامعه. اما ارزش واقعی آن تنها زمانی آشکار میشود که آموزههایش در زندگی روزمره به کار بسته شود، بیآنکه دچار فرسایش یا تحریف گردد. ایدئولوژیای که در عمل پایدار بماند و بتواند میان آرمان و واقعیت پلی بزند، از قدرت و استواری برخوردار است. در مقابل، هرچه امکان تفسیرهای گوناگون بیشتر باشد، احتمال انحراف و چندپارگی نیز فزونی میگیرد. آنگاه یک ایدئولوژی واحد میتواند همزمان کنشهایی کاملاً متضاد را توجیه کند؛ و این همان نقطهای است که انسجام درونی فرو میریزد.
آکسل هاکه درباره توهّمات، دروغها و این پرسش که آیا هوش مصنوعی گاهی همچون فردی روانپریش سخن میگوید؟ در ارتباط با هوش مصنوعی، اصطلاح «توهم» (Halluzination) بهکار میرود. مقصود این است که: هوش مصنوعی چیزی را نمیداند، اما این را نمیپذیرد و در عوض پاسخی میدهد که ظاهراً درست بهنظر میرسد، ولی در واقع غلط است. دلیل این امر در خلأهای دانشی آن و نیز در کوششی است که برای پر کردن این شکافها انجام میدهد، حتی اگر به نادرستی بینجامد. اینگونه است که ماشین «توهم میبیند». امروزه این واژه در ادبیات تخصصی نیز جا افتاده است.
اسماعیل رضایی آغازِ یک پایان بشریت اکنون وارد مرحله نوینی از تبادل و تبدیلات تعاملی خود گردیدهاست. این تعاملات نوین که بر بستر زمان مندی و علیت تاریخی نمود یافته؛ بیانگر گذر تاریخی نظام سلطه سرمایهداری به مرحلۀ نوینی از روابط و مناسبات اقتصادی و اجتماعی است که صرفا با تغییر ساختی امکان تداوم حیات وی مقدور میباشد. چپ به عنوان آلترناتیو قوی و غنی در برابر سقوط و نزول تاریخی سلطه سرمایهداری، بایستی آغازگر عصری باشد که با درک زمانمندی و علیت تاریخی کنونی، پایانی باشد بر مرحلهای از تحولات انقلابی سوسیالیستی که به علت نابهنگامی و ناهمزمانی با روندهای تکامل تاریخی فرو پاشید؛ و به مشروعیت سیاسی و هویت ایدهای چپ لطمه سختی را وارد ساخت. ولی اکنون با ورود بشریت به مرحلۀ نوینی از هویتیابی، ضرورت شکلگیری و باز آفرینی سازوکارهای نظری و عملی گرایشات چپ برای نجات بشریت به ضرورتی قطعی و گریز ناپذیر تبدیل شدهاست.
آرام بختیارینامهای بیشمار جنبش روشنگری غرب مقدمات: اصلاحات، انقلاب، عدالت، و سکولاریسم هلوتیوس دلیل دین خویی را گوناگون می دید از جمله: خرافات و نادانی یا فریب خوردگی، یا کوشش فرد برای سعادت، یا انگیزههای غریزی و فرد گرایی، یا نارضایی از شرایط زندگی و نبود رضایت و سعادت. هلوتیوس میگفت وظیفه روشنگران است که با اصول عرفانی و ماوراء الطبیعی برای توضیح ظواهر اجتماعی و طبیعی قاطعانه بجنگند و به منطق و علوم اجتماعی شانس بیشتری بدهند. اختلاف نظر انسانها با هم اغلب بدلیل اختلاف علائق و منافع و اختلاف در محیط اجتماعی و طبیعی آنها است.
گفتوگو با کوین اندرسن راههای انقلابی و مارکسیسم امروز ترجمهی سعید مهراقدم میتوان گفت که امروز، هم استالین و هم الکساندر سولژنیتسین یعنی بزرگترین دشمنان اتحاد شوروی، هر دو قهرمانان دولت کنونی روسیهاند. آیا روسیه یک قدرت امپریالیستی است؟ بله. اما قدرت آن عمدتاً منطقهای است، نه مانند دههی ۱۹۵۰ که اتحاد شوروی قدرتی عظیم بود؛ هم از حیث نظامی، هم سیاسی و هم اقتصادی. همچنین برای برخی بهعنوان الگو جذابیت داشت. امروز چنین چیزی وجود ندارد. با اینحال، هرچند چین دومین قدرت اقتصادی جهان است، روسیه دومین قدرت نظامی است. گرچه فناوریاش قدری قدیمی است، اما هنوز زرادخانهی کامل هستهای و توانایی پرتاب آنها را دارد.
اولیویا رولین نیچه و دین در ۱۲۵-مین سالمرگ او
«خدا مرده است!» اما کدام خدا در واقع؟ وقتی نیچه از «مرگ خدا» سخن میگوید، منظورش در عین حال پدیدهای جامعهشناختی است: انسانها با شیوهی زندگی خود خدا را نابود کردهاند، بیآنکه خود متوجه شوند.
به زبان ساده: نیچه «نیهیلیسم» را بهعنوان وضعیت زمانهاش تشخیص میدهد. این همان هستهی مرکزی استدلال او: او با فرهنگ نیهیلیستی، فرهنگی که بر نفی استوار است – حتی در دل مسیحیت و ارزشهایی مانند نرمی، عشق به همسایه و فروتنی – سر ستیز دارد.
و. م. آلپاتوف جامعه و زبان ترجمه. رحیم کاکایی در حال حاضر، در تعدادی از کشورها، از جمله در اروپا و چین، هنگام تدوین سیاستها تلاش می کنند هر چه بیشتر بهترین تناسب را بین برآورده ساختن هر یک از نیازها پیدا کنند. اما، روشن است، هیچ اقدامی نمیتواند مردم را مجبور به صحبت به یک زبان اقلیت خارج از دایره قومی خود کند، هر چند برای شهروندانی که کمتر در زندگی اجتماعی درگیر و مشارکت دارند، به ویژه زنان، زبان اقلیت ممکن است رایجترین زبان مورد استفاده باشد. این زبانها تا اندازه زیادی نقش نمادین دارند و بیشتر در حوزه عاطفی مهم و قابل توجه باقی میمانند. حتی در مواردی که دو زبان رسمی در سراسر کشور بهکار برده میشود، ممکن است یکی از زبانها جایگاه نماد ملی را داشته باشد، در حالی که زبان دیگر در زندگی روزمره چیره است.
میلی حیات زندگی و آثار در تناقض:
سیمون دو بووار ترجمهی جلال رستمی این فیلسوف روابط عاشقانه متعددی با زنان بسیار جوان داشت که برخی از آنها از شاگردانش بودند. این مسئله چگونه با آرمانهای فلسفیاش در تضاد قرار میگیرد؟ آیا این تناقض را میتوان در چارچوب تفکر فلسفی اش (اگزیستانسیالیستیاش) تفسیر کرد، یا اینکه نشاندهندهی گسستی میان نظریه و عمل اوست؟
سیمون دوبووار با تفکر خود نمایندهی فلسفهی آزادی بود. بر اساس اصل بنیادین اگزیستانسیالیسم (هستی گرایی ) — که او همراه با ژان پل سارتر به آن پرداختن و آنرا توسعه دادند—هیچ ذات یا ماهیت ثابتی برای انسان وجود ندارد. بلکه، انسان از طریق کنشهای خود در جهان، خویشتن را میسازد. او آزاد است تا خود را بیافریند و همواره از محدودیتهای خود فراتر رود.
اسماعیل رضاییپروژۀ شکوفایی — برنامۀ ویرانگری دفترچه پروژه شکوفایی سلطنت طلبان دارای تناقضات بنیادینی است که سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در بر میگیرد. اول اینکه، نسخه لیبرالی جهانی شکست خورده؛ چگونه میتواند برای بازسازی ایران موثر و مفید باشد. دوم اینکه، تکیه بر نظم جهانی لیبرال در حال افول، قطعا یک پروژۀ ناپایدار و نا همزمان و همچنین بی ثباتی اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند. و سوم اینکه، ایران زیر استبداد شدید دوران طولانی خود، با نابرابری شدید، رانت خواری ساختاری و سرمایه اجتماعی تخریب شده روبرو میباشد؛ بازار آزاد«نئولیبرالیسم» با سیاست های واپسگرای خود، در چنین بستری فقط قادر است تبعیض و نابرابری را باز تولید کند. براین اساس پروژۀ شکوفایی سلطنت طلبان یک آلترناتیو برای ساختار در آستانه فروپاشی نظام استبداد دینی در ایران نبوده؛ بلکه تکرار همان نظم بحرانزا و تخریبی با اسلوب و شیوه ای متفاوت را با خود یدک می کشد.
آرام بختیاریچرا افلاتون پیامبر نشد؟ غربیها فیلسوف ساختند، شرقیها، پیغمبر و عارف! افلاتون غیر از سقراط، زیر تاثیر پارمیندس، هراکلیت، دمکریت، فیثاغورث، و پروتاگوراس نیز بود. اوگرچه دچار توهمات شبه عرفانی در باره جهان ایدهها و ارواح بود ولی در دیالوگها به نکات و جنبه هایی از دیالکتیک نیز دست یافت و میگفت هدف زندگی سعادت است، فقط فیلسوفان میتوانند ایده نیکی را بشناسند و تشخیص دهند؛ همچنین تشخیص اخلاق درست و نظم حقیقی جهان و جامعه و زندگی را. افلاتون میگفت انسان موجودی است اجتماعی و نیاز به دولت و نظم دارد، عدالت مهمترین تقواست، فرم مناسب حکومت دولت، اریستوکراتی فیلسوفان است. در طول تاریخ سیر اندیشه، نظرات افلاتون و سقراط همیشه با هم در حال رقابت بوده اند.
یُورگ-دیتر کوگل و کریستفرید تُوگل فروید؛ فراتر از یک نماد علمی
چگونه معاصران زیگموند فروید او را تجربه کردند شهرت جهانیای که فروید در زمان حیاتش از آن برخوردار شد، او را در نظر ما به نمادی از تاریخ اندیشه و تندیس دوردستی از نظریه تبدیل کرده است. البته میتوانیم تصور کنیم یا بسازیم که او احتمالاً چهگونه انسانی بوده است. تصویری از او بهتازگی در فیلم "فروید – فراتر از ایمان" نقش بست، جایی که آنتونی هاپکینز نقش فروید سالخورده را ایفا میکرد. اما همعصران او واقعاً چگونه فروید را میدیدند؟ آیا آنها نیز از همان آغاز به او همچون نهادی اسطورهگون مینگریستند؟
اسماعیل رضایی پوزیسیون و اپوزیسیون نظم و بی نظمی و تضاد و تناقض به عنوان نیروهای محرکه اجتماعی، در پویایی و بالندگی جامعه و انسان نقش اساسی را بازی می کنند. پوزیسیون و اپوزیسیون از بطن این چرخه تحولی به سوی بنیان های تغییر و دگرگونی روی آورده؛ و با جهت گیری های خاص خود در ایجاد مناسبات نوین و بهینه تر نقش خود را بازی می کنند. به چالش کشیدن نظم موجود توسط اپوزیسیون که پوزیسیون مسلط و در قدرت آن را نمایندگی میکند؛ زمانی میتواند نقش واقعی خود را در دستیابی به اهداف متعالی بازی کند که از نظم مسلط فراتر رفته و بنیان های نوینی را متناسب با روند تحول و تکامل جامعه و انسان بنا نهد.
اسماعیل رضاییهمایش و گرایش همایش اصولا در پیوند با گرایش برای تصمیم سازی های خاصی در سطح ملی و یا بین المللی برپا می گردد. جمعی همگرا و یا واگرا که در پیوند با پایگاه و جایگاه خاص طبقاتی تعریف می شوند. اصولا، گرایش های طبقاتی حتی در همایش های فراگیر و مردمی، اغلب با ظاهری پنهان ولی تعیین کننده در جهت گیری های سیاسی و تصمیم گیری ها خود را نشان می دهند. بنابراین همایش اخیر مونیخ با سردمداری راست و راست افراطی که ماهیت طبقاتی کلان سرمایه داران را نمایندگی می کنند؛ قطعا امکان برقراری یک حکومت مردمی، دموکراسی، حقوق بشر، سکولاریسم واقعی را دارا نبوده و ادعا ها و سمت گیری هایش فریب و اوهامی برای دستیابی به قدرت و اعمال اتوریته قدرتی استبدادی برای تامین منافع و مصالح کلان سرمایه داران می باشند.
|