آکسل هاکه درباره توهّمات، دروغها و این پرسش که آیا هوش مصنوعی گاهی همچون فردی روانپریش سخن میگوید؟ در ارتباط با هوش مصنوعی، اصطلاح «توهم» (Halluzination) بهکار میرود. مقصود این است که: هوش مصنوعی چیزی را نمیداند، اما این را نمیپذیرد و در عوض پاسخی میدهد که ظاهراً درست بهنظر میرسد، ولی در واقع غلط است. دلیل این امر در خلأهای دانشی آن و نیز در کوششی است که برای پر کردن این شکافها انجام میدهد، حتی اگر به نادرستی بینجامد. اینگونه است که ماشین «توهم میبیند». امروزه این واژه در ادبیات تخصصی نیز جا افتاده است.
اسماعیل رضایی آغازِ یک پایان بشریت اکنون وارد مرحله نوینی از تبادل و تبدیلات تعاملی خود گردیدهاست. این تعاملات نوین که بر بستر زمان مندی و علیت تاریخی نمود یافته؛ بیانگر گذر تاریخی نظام سلطه سرمایهداری به مرحلۀ نوینی از روابط و مناسبات اقتصادی و اجتماعی است که صرفا با تغییر ساختی امکان تداوم حیات وی مقدور میباشد. چپ به عنوان آلترناتیو قوی و غنی در برابر سقوط و نزول تاریخی سلطه سرمایهداری، بایستی آغازگر عصری باشد که با درک زمانمندی و علیت تاریخی کنونی، پایانی باشد بر مرحلهای از تحولات انقلابی سوسیالیستی که به علت نابهنگامی و ناهمزمانی با روندهای تکامل تاریخی فرو پاشید؛ و به مشروعیت سیاسی و هویت ایدهای چپ لطمه سختی را وارد ساخت. ولی اکنون با ورود بشریت به مرحلۀ نوینی از هویتیابی، ضرورت شکلگیری و باز آفرینی سازوکارهای نظری و عملی گرایشات چپ برای نجات بشریت به ضرورتی قطعی و گریز ناپذیر تبدیل شدهاست.
آرام بختیارینامهای بیشمار جنبش روشنگری غرب مقدمات: اصلاحات، انقلاب، عدالت، و سکولاریسم هلوتیوس دلیل دین خویی را گوناگون می دید از جمله: خرافات و نادانی یا فریب خوردگی، یا کوشش فرد برای سعادت، یا انگیزههای غریزی و فرد گرایی، یا نارضایی از شرایط زندگی و نبود رضایت و سعادت. هلوتیوس میگفت وظیفه روشنگران است که با اصول عرفانی و ماوراء الطبیعی برای توضیح ظواهر اجتماعی و طبیعی قاطعانه بجنگند و به منطق و علوم اجتماعی شانس بیشتری بدهند. اختلاف نظر انسانها با هم اغلب بدلیل اختلاف علائق و منافع و اختلاف در محیط اجتماعی و طبیعی آنها است.
گفتوگو با کوین اندرسن راههای انقلابی و مارکسیسم امروز ترجمهی سعید مهراقدم میتوان گفت که امروز، هم استالین و هم الکساندر سولژنیتسین یعنی بزرگترین دشمنان اتحاد شوروی، هر دو قهرمانان دولت کنونی روسیهاند. آیا روسیه یک قدرت امپریالیستی است؟ بله. اما قدرت آن عمدتاً منطقهای است، نه مانند دههی ۱۹۵۰ که اتحاد شوروی قدرتی عظیم بود؛ هم از حیث نظامی، هم سیاسی و هم اقتصادی. همچنین برای برخی بهعنوان الگو جذابیت داشت. امروز چنین چیزی وجود ندارد. با اینحال، هرچند چین دومین قدرت اقتصادی جهان است، روسیه دومین قدرت نظامی است. گرچه فناوریاش قدری قدیمی است، اما هنوز زرادخانهی کامل هستهای و توانایی پرتاب آنها را دارد.
اولیویا رولین نیچه و دین در ۱۲۵-مین سالمرگ او
«خدا مرده است!» اما کدام خدا در واقع؟ وقتی نیچه از «مرگ خدا» سخن میگوید، منظورش در عین حال پدیدهای جامعهشناختی است: انسانها با شیوهی زندگی خود خدا را نابود کردهاند، بیآنکه خود متوجه شوند.
به زبان ساده: نیچه «نیهیلیسم» را بهعنوان وضعیت زمانهاش تشخیص میدهد. این همان هستهی مرکزی استدلال او: او با فرهنگ نیهیلیستی، فرهنگی که بر نفی استوار است – حتی در دل مسیحیت و ارزشهایی مانند نرمی، عشق به همسایه و فروتنی – سر ستیز دارد.
و. م. آلپاتوف جامعه و زبان ترجمه. رحیم کاکایی در حال حاضر، در تعدادی از کشورها، از جمله در اروپا و چین، هنگام تدوین سیاستها تلاش می کنند هر چه بیشتر بهترین تناسب را بین برآورده ساختن هر یک از نیازها پیدا کنند. اما، روشن است، هیچ اقدامی نمیتواند مردم را مجبور به صحبت به یک زبان اقلیت خارج از دایره قومی خود کند، هر چند برای شهروندانی که کمتر در زندگی اجتماعی درگیر و مشارکت دارند، به ویژه زنان، زبان اقلیت ممکن است رایجترین زبان مورد استفاده باشد. این زبانها تا اندازه زیادی نقش نمادین دارند و بیشتر در حوزه عاطفی مهم و قابل توجه باقی میمانند. حتی در مواردی که دو زبان رسمی در سراسر کشور بهکار برده میشود، ممکن است یکی از زبانها جایگاه نماد ملی را داشته باشد، در حالی که زبان دیگر در زندگی روزمره چیره است.
میلی حیات زندگی و آثار در تناقض:
سیمون دو بووار ترجمهی جلال رستمی این فیلسوف روابط عاشقانه متعددی با زنان بسیار جوان داشت که برخی از آنها از شاگردانش بودند. این مسئله چگونه با آرمانهای فلسفیاش در تضاد قرار میگیرد؟ آیا این تناقض را میتوان در چارچوب تفکر فلسفی اش (اگزیستانسیالیستیاش) تفسیر کرد، یا اینکه نشاندهندهی گسستی میان نظریه و عمل اوست؟
سیمون دوبووار با تفکر خود نمایندهی فلسفهی آزادی بود. بر اساس اصل بنیادین اگزیستانسیالیسم (هستی گرایی ) — که او همراه با ژان پل سارتر به آن پرداختن و آنرا توسعه دادند—هیچ ذات یا ماهیت ثابتی برای انسان وجود ندارد. بلکه، انسان از طریق کنشهای خود در جهان، خویشتن را میسازد. او آزاد است تا خود را بیافریند و همواره از محدودیتهای خود فراتر رود.
اسماعیل رضاییپروژۀ شکوفایی — برنامۀ ویرانگری دفترچه پروژه شکوفایی سلطنت طلبان دارای تناقضات بنیادینی است که سطوح مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در بر میگیرد. اول اینکه، نسخه لیبرالی جهانی شکست خورده؛ چگونه میتواند برای بازسازی ایران موثر و مفید باشد. دوم اینکه، تکیه بر نظم جهانی لیبرال در حال افول، قطعا یک پروژۀ ناپایدار و نا همزمان و همچنین بی ثباتی اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند. و سوم اینکه، ایران زیر استبداد شدید دوران طولانی خود، با نابرابری شدید، رانت خواری ساختاری و سرمایه اجتماعی تخریب شده روبرو میباشد؛ بازار آزاد«نئولیبرالیسم» با سیاست های واپسگرای خود، در چنین بستری فقط قادر است تبعیض و نابرابری را باز تولید کند. براین اساس پروژۀ شکوفایی سلطنت طلبان یک آلترناتیو برای ساختار در آستانه فروپاشی نظام استبداد دینی در ایران نبوده؛ بلکه تکرار همان نظم بحرانزا و تخریبی با اسلوب و شیوه ای متفاوت را با خود یدک می کشد.
آرام بختیاریچرا افلاتون پیامبر نشد؟ غربیها فیلسوف ساختند، شرقیها، پیغمبر و عارف! افلاتون غیر از سقراط، زیر تاثیر پارمیندس، هراکلیت، دمکریت، فیثاغورث، و پروتاگوراس نیز بود. اوگرچه دچار توهمات شبه عرفانی در باره جهان ایدهها و ارواح بود ولی در دیالوگها به نکات و جنبه هایی از دیالکتیک نیز دست یافت و میگفت هدف زندگی سعادت است، فقط فیلسوفان میتوانند ایده نیکی را بشناسند و تشخیص دهند؛ همچنین تشخیص اخلاق درست و نظم حقیقی جهان و جامعه و زندگی را. افلاتون میگفت انسان موجودی است اجتماعی و نیاز به دولت و نظم دارد، عدالت مهمترین تقواست، فرم مناسب حکومت دولت، اریستوکراتی فیلسوفان است. در طول تاریخ سیر اندیشه، نظرات افلاتون و سقراط همیشه با هم در حال رقابت بوده اند.
یُورگ-دیتر کوگل و کریستفرید تُوگل فروید؛ فراتر از یک نماد علمی
چگونه معاصران زیگموند فروید او را تجربه کردند شهرت جهانیای که فروید در زمان حیاتش از آن برخوردار شد، او را در نظر ما به نمادی از تاریخ اندیشه و تندیس دوردستی از نظریه تبدیل کرده است. البته میتوانیم تصور کنیم یا بسازیم که او احتمالاً چهگونه انسانی بوده است. تصویری از او بهتازگی در فیلم "فروید – فراتر از ایمان" نقش بست، جایی که آنتونی هاپکینز نقش فروید سالخورده را ایفا میکرد. اما همعصران او واقعاً چگونه فروید را میدیدند؟ آیا آنها نیز از همان آغاز به او همچون نهادی اسطورهگون مینگریستند؟
اسماعیل رضایی پوزیسیون و اپوزیسیون نظم و بی نظمی و تضاد و تناقض به عنوان نیروهای محرکه اجتماعی، در پویایی و بالندگی جامعه و انسان نقش اساسی را بازی می کنند. پوزیسیون و اپوزیسیون از بطن این چرخه تحولی به سوی بنیان های تغییر و دگرگونی روی آورده؛ و با جهت گیری های خاص خود در ایجاد مناسبات نوین و بهینه تر نقش خود را بازی می کنند. به چالش کشیدن نظم موجود توسط اپوزیسیون که پوزیسیون مسلط و در قدرت آن را نمایندگی میکند؛ زمانی میتواند نقش واقعی خود را در دستیابی به اهداف متعالی بازی کند که از نظم مسلط فراتر رفته و بنیان های نوینی را متناسب با روند تحول و تکامل جامعه و انسان بنا نهد.
|